پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :
سرویس تاریخ «انتخاب»: اسدالله علم (۱ مرداد ۱۲۹۸ بیرجند – ۲۵ فروردین ۱۳۵۷ نیویورک)، یکی از مهمترین چهرههای سیاسی دوران محمدرضا شاه، وزیر دربار از ۱۳۴۵ تا ۱۳۵۶ و نخستوزیر ایران از سال ۱۳۴۱ تا ۱۳۴۲ بود.
«انتخاب» هر شب یادداشتهای روزنوشت علم را منتشر میکند.
۱۶ خرداد ۱۳۴۹: صبح شرفیاب شدم... شاهنشاه امر فرمودند باز هم سفیر انگلیس و آمریکا را بخواه و به آنها بگو،ای بی غیرتها، شما لا اقل اگر منافع ما را در نظر نمیگیرید، منافع خودتان را در نظر بگیرید. چرا حالا که تولید نفت لیبی سیصد هزار بشکه در روز کم شده، و [خط لوله سراسری عربستان]Tapline هم روزی پانصد هزار بشکه را به علت سختگیری سوریه و خرابکاری در آن جا از دست داده است، این نفت را از ما نمیبرید؟ آخر این چه ضرری به شما دارد؟ عرض کردم: متعذر هستند که شرکتها با هم فرق میکنند. شرکتهایی که در ایران عمل میکنند، با آنها که در عربستان و لیبی کار میکنند، فرق دارند. فرمودند: بالاخره غرب که احتیاج به این نفت دارد، میتوانند بین خودشان ترتیبی بگذارند که از نفت ما جبران شود. اتفاقاً بعد از من، رئیس سابق کنسرسیوم شرفیاب میشد که جانشین خودش را معرفی نماید. مطلب را به او گفتم. همچنین فرمودند: به سفیر آمریکا بگو آخر چرا احتیاجات ایران را با این بارگران در نظر نمیگیرید؟...
بعد از ظهر کار کردم، و کار معامله ریپیر بالأخره تمام شد _ برای دفاع ضدهوایی از پنج منطقه کشور. دفاع خود جزیره انگلیس هم به این اسلحه سپرده شده است.
سر شام، کاخ ملکه پهلوی رفتم. مسعودی خبر نامساعدی... راجع به [جواب]... شیخ شارجه در مورد ابوموسی عرض کرد. اوقات شاهنشاه بسیار تلخ شد. به من فرمودند: تو که میگفتی سفیر انگلیس خوشبین است. عرض کردم: همین طور بود، حالا نمیدانم چه شده. به هر حال سر شام به این علت به سکوت و عصبانیت گذشت.