روز بعد رادیو مسکو اعلام داشت که شورویها تخلیه قوایشان از ایران را در ۱۹ مه خاتمه دادهاند. در اواخر آن ماه قوام نخست وزیر به علاء دستور داد که دیگر در شورای امنیت نطق ایراد نکند.
یادداشتهای اسدالله علم: صبح شرفیاب شدم. کارهای عقب افتاده زیادی بود. ضمن این کارها تقاضائی از فیلیپ شوهر ملکه انگلستان بود، برای عضویت در شورای سلطنتی اسب ایران، که آن را هم من جزء کارهای عقب افتاده گذاشته بودم. شاهنشاه خیلی خندیدند. فرمودند: خاطرم میآید اگر در سابق احیاناً یکی از رجال ایران در مهمانی کوکتل سفارت انگلیس دعوت نمیشدند، دیگر چه بدبختی بزرگی برای آنها پیش آمده بود و حالا تقاضای شوهر ملکه برای عضویت شورای سلطنتی اسب ایران جزء کارهای غیر مهم عقب افتاده است.
طی گفتوگویی با «انتخاب» مطرح شد؛
عبدالصمد خرمشاهی، وکیل شهلا جاهد در گفتوگو با «انتخاب» اظهار کرد: در پرونده شهلا جاهد، قوه قضائیه تمایلی به اجرای حکم قصاص نداشت، اما خود شهلا بارها و بارها نامه نوشته بود و اصرار داشت حکم اجرا شود. یک کارگردان به من زنگ زد و گفت شهلا درخواست کرده حکمش اجرا شود. شهلا خسته شده بود، بریده بود؛ می گفت شاید ۵ درصد آمدند رضایت دادند، به همان ۵ درصد هم قانع هستم.
شورای امنیت توجه خود را به این مسئله معطوف داشت که اتحاد شوروی نیروهایش را بعد الادوم مارس در ایران نگاه داشته است. در میان مسائل فوری که در شورا مطرح بود، مهمترین مسئله این نبود که آیا نیروهای شوروی باید در ایران باقی بمانند، بلکه این بود که آیا ستون پنجم شوروی باید همچنان به عملیاتش ادامه بدهد؟
یادداشتهای اسدالله علم: در سرخس خانمی را که نسبتاً خوشگل هم بود و از مشهد آمده بود... به شاهنشاه معرفی کردند که ایشان نماینده سرخس در انجمن [استان]هستند. این هم شرکت مردم حتی در کارهای محلی خودشان است! اتفاقاً شاهنشاه توجه فرمودند و فرمودند که این مطلب را نمیفهمم که چه طور ممکن است مردم سرخس این .... خانم را انتخاب کرده به مشهد فرستادهاند؟ عرض شد: خیر! حزب او را نامزد کرده و انتخاب شده است! (حزب حاکم ایران نوین)
موافقتنامه گرایش استبدادی را در ایران تقویت میکند و یک بار صنعتی اضافی بر دوش دولت میگذارد و ایرانیان را در یک دام اقتصادی دیگر شوروی گرفتار می سازد. بر اساس این موافقتنامه دست کلیه دولتها و شرکتهای خارجی - به استثنای شوروی - از صنعت نفت شمال ایران کوتاه می شود و احتمالاً سابقه ای برای طرد بیگانگان ـــ به استثنای شورویها ـ از دیگر تشکیلات اقتصادی منطقه بوجود می آورد. بدینسان اصل تساوی فرصتهای اقتصادی زیر پا گذاشته میشود و شمال ایران تبدیل به چیزی بیش از منطقه نفوذ میگردد: یک شکارگاه اختصاصی اقتصادی برای شورویها.
یادداشتهای اسدالله علم: معینیان تلفن کرد. چنان که [شاهنشاه] امر [فرمودند]، موضوع ترافیک کشتیهای پر از اسلحه به مقصد عراق را روزنامهها منعکس کردند. آیا هویت کشتیها هم گفته شود؟ (چکسلواکی بودهاند). فرمودند: لازم نیست. پس من این طور نتیجه میگیرم که نظر شاهنشاه نیست که روسها را ناراحت بفرمایند، بلکه میخواهند محملی برای خرید اسلحه زیاد از طرف ما برای مردم پیدا کنند، که واقعاً درست هم هست، یعنی اگر قوی نباشیم و به خود اتکاء نداشته باشیم، هیچ میشویم.
چند روز بعد آقای قوام چند پیشنهاد صریح به شورشیان آذربایجان داد. از این کنار معلوم شد که مسئله آذربایجان که از جانب دولتین «مسئله داخلی ایران» اعلام شده بود، در حقیقت موضوع مذاکره بین روسها و آقای قوام بوده و وعده ترتیب مسالمت آمیز آقای قوام به شیوهای اجرا خواهد شد که قبلاً مورد توافق دولت شوروی قرار گرفته است
یادداشتهای اسدالله علم: مدتی پیاده راهپیمایی فرمودند و باز راجع به آبادانی خراسان به وزرا که در رکاب هستند، اوامر صادر فرمودند.... بعد از شام [خبر امضای قرارداد نفت] رسید.... با این خبر یکی از فصول پر افتخار تاریخ ما شروع میشود.
طی گفتوگویی با «انتخاب» مطرح شد؛
فریدون مجلسی، دیپلمات سابق در گفتوگو با «انتخاب» تصریح کرد: قتل احمد کسروی که قبلاً قاضی بود، برای پدرم تاثیرگذار بود. کسروی آمده بود در اتاق بازپرس که خواهش کند او را اذیت نکنند، پدرم صدای داد و فریاد را میشنود و وقتی بیرون میآید، با دیدن صحنه کشته شدن احمد کسروی به او حمله قلبی دست میدهد.