arrow-right-square Created with Sketch Beta.
کد خبر: ۱۷۹۷۹۵
تاریخ انتشار: ۴۶ : ۱۱ - ۱۵ شهريور ۱۳۹۳

انتخاب جانشین اشتون تغییری در رویکرد اروپا ایجاد می‌کند؟

نگرانی که پس از انتخاب خانم موگرینی وجود دارد این است که ممکن است گرایش جنوبی در رویکردهای اروپا پررنگ شود و گرایش شرقی و توجه به کشورهای شرقی کمرنگ تر شود.
پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :
یک خانم ایتالیایی جوان جانشین کاترین اشتونی می‌شود که پنج سال مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا بود. انتخابی که با انتقادات منفی از سوی کشورهای شرقی و همچنین طرفداران کنترل و محدود کردن روسیه مواجه شد.

به گزارش انتخاب  وزیر خارجه ایتالیا از ماه نوامبر روی صندلی اشتون می‌نشیند تا فصل جدیدی از سیاست خارجی اتحادیه اروپایی آغاز شود. کسی که پایان نامه خود را با عنوان نسبت اسلام و سیاست دفاع کرده است. دکتر علی صباغیان، استاد دانشگاه تهران معتقد است انتخاب فدریکا موگرینی در نتیجه یک تقسیم قدرت میان جریان‌های مختلف درون اروپا بوده است. در ادامه مشروح گفتگوی خبر آنلاین با کارشناس مسائل اروپا را می‌خوانید:

خانم فدریکا موگرینی وزیر خارجه ایتالیا به عنوان جانشین کاترین اشتون معرفی و انتخاب شد. با توجه به چپ گرا بودن ایشان این انتخاب را چگونه تحلیل می‌کنید؟ آیا تغییری در سازوکارهای دستگاه سیاست خارجی اروپا ایجاد خواهد شد؟

ببینید مسئله انتصاب افراد مختلف در پست‌های مختلف اتحادیه اروپایی از یک سازوکار و اصول نانوشته پیروی می‌کند و یک نوع تقسیم قدرت غیررسمی در اروپا صورت گرفته که سعی می کنند به ویژه در پارلمان مسئولیت ها را میان جریان‌های مختلف تقسیم کنند. به عنوان مثال وقتی آرا در پارلمان اروپا را نگاه می‌کنید، یکی جریان سوسیال دموکرات ها هستند و دیگری هم دموکرات ها یا حزب مردم که عمدتاً نمایندگی آن را دموکرات مسیحی ها در آلمان بر عهده دارند. اما قدرت آن‌ها نزدیک به هم است. نوعی تقسیم قدرت غیررسمی و ساز کارهای غیر آشکار صورت گرفته که طبق آن گفته می‌شود اگر رئیس پارلمان سوسیال یا سوسیال دموکرات است و کمیسیون محافظه‌کار است، دو پست اصلی دیگر که یکی رئیس شورا و دیگری مسئول سیاست خارجی است، سوسیالیست باشد. در همین راستا رئیس شورا نخست‌وزیر لهستان شده است که آغاز کارشان پس از اکتبر است. دو پست دیگر هم قبلاً انتخاب‌شده اند، یکی رئیس پارلمان که مارتین شولتز است که از حزب دموکرات آلمان به این سمت انتخاب‌شده و دیگری هم رئیس کمیسیون که در اجلاس قبلی سران که به آن شورای اتحادیه اروپا گفته می‌شود آقای ژان کلود یونکر معرفی شد که ایشان هم محافظه‌کار و نخست‌وزیر سابق لوکزامبورگ بوده است. انتخاب خانم موگرینی هم پیرو همین اصول است، ضمن اینکه نظر مساعدی روی این مسئله وجود داشت که حتماً این پست در اختیار یک خانم قرار گیرد.

پس از معرفی خانم موگرینی کشورهای شرقی اتحادیه بیشتر از این انتصاب ابراز نگرانی کردند و اظهار داشتند که او نمی‌تواند در مقابل روسیه مواضع مستحکمی از خود بروز دهد. این نگرانی‌ها از کجا نشأت می‌گیرد؟

نگرانی شرقی‌ها به این ارتباط دارد که در فرآیند همگرایی اروپا که اتحادیه از فرآیند بارسلون آغازشده و به سیاست همسایگی رسیده است روند فراوان ای را ایجاد کرده که خلاصه آن این است که در سیاست همسایگی برای کشورهایی که عضو اتحادیه اروپا نیستند، اما هم مرز با اتحادیه هستند، یک سری امتیازات اقتصادی و همکاری‌ها و شراکت‌هایی در نظر گرفته شده است. معمولاً شکافی در گرایش شرق در سیاست همسایگی وجود داشته است که معمولاً آلمان‌ها سیاست شرقی را تقویت می‌کردند و سعی می‌کردند آن گرایش پررنگ شود و اصل توجه به کشورهای شرق اروپا شود. در نقطه مقابل فرانسه هم عمدتاً رهبری گروه جنوبی را بر عهده داشته است و بیشتر سعی کرده این سیاست همسایگی به کشورهای جنوبی معطوف شود. که شمال آفریقا و منطقه خاورمیانه را در بر می‌گیرد. نگرانی که پس از انتخاب خانم موگرینی وجود دارد این است که ممکن است گرایش جنوبی در رویکردهای اروپا پررنگ شود و گرایش شرقی و توجه به کشورهای شرقی کمرنگ تر شود.

مسئله انتقاد از توانایی خانم موگرینی در مقابل روسیه باعث شده برخی از تحلیلگران این بحث را مطرح کنند که به دلیل در پیش بودن فصل سرما، اروپا ترجیح می‌دهد روند تقابلی چندانی با روسیه در پیش نگیرد تا مسئله تأمین انرژی در زمستان با مشکل مواجه نشود

بحث انرژی بین اروپا و روسیه یک مسئله بسیار مهم است، یعنی نیاز اروپا به انرژی و تأمین آن توسط روسیه بسیار حیاتی است. در جنگ اقتصادی که در مسئله اوکراین اتفاق افتاده شاهد هستیم که تحریم‌های متقابلی صورت گرفته، این طرف غرب، آمریکا و اتحادیه اروپا و چند کشور دیگر مانند نروژ که عضو اتحادیه نیست یا کانادا و استرالیا که هم پیمان آن‌ها هستند سعی نکردند خیلی مباحث را به سمت مقوله انتقال انرژی نبرند. روسیه هم روندها را به آن سمت نبرده است، چون می‌داند این مسئله حساسی است و اگر وارد شود، بحث بازارهایش در آینده با مشکل مواجه خواهد شد و ممکن است اروپا به سمت بازارهای جایگزین برود. ضمن اینکه اروپا به خوبی می‌داند باید با روسیه مدارا کند. ضمن اینکه در قضیه اوکراین اختلاف نظر میان کشورهای اروپایی وجود دارد و حتی آلمان‌ها که مهم‌ترین کشور اتحادیه اروپا هستند، خیلی دیدگاه تندی نسبت به روسیه ندارند و از همان ابتدا سعی کردند نوعی مدارا با روسیه بر سر مسئله اوکراین داشته باشند و مسئله انرژی را در این روند وارد نکنند. از سوی دیگر خط لوله‌ای که از روسیه به جنوب اروپا می‌آید با مدیریت شرکتی ایتالیایی و سرمایه گذاری‌های زیادی هم برای آن انجام‌شده، باعث شود که ایتالیایی‌ها هم با احتیاط این روند را پی بگیرند. بر این اساس این احتمالی که شما مطرح کردید، چندان دور از واقعیت نیست، اما برای اینکه شما بفهمید چرا این انتخاب‌شده، باید مجموع فاکتورها و عواملی است که باید همه را در کنار هم در نظر گرفت، هم مسئله توازن میان محافظه‌کاران و سوسیالیست‌ها و هم زن بودن، از جنوب بودن و همچنین بحث نقش ایتالیا که پستی را در اختیار داشته باشد و تمام این‌ها دست به دست هم داده تا مجموع آن به این نتیجه برسد. با توجه به فرآیندی که به آن اشاره شد به این جمع‌بندی رسیده‌اند. در دوره‌ای بحث احتمال انتخاب وزیر خارجه لهستان بسیار مطرح بود و عموم گمانه‌ها حاکی از این بود که ایشان به این پست خواهد رسید، اما در نهایت رئیس شورا را به لهستانی‌ها دادند و خانم موگرینی جانشین اشتون شد.

اگر قرار باشد مذاکرات ایران و 5+1 استمرار داشته باشد و احتمالاً خانم موگرینی مسئولیت مذاکرات را بر عهده بگیرند، با توجه به اینکه موضوع پایان‌نامه ایشان هم نسبت اسلام و حکومت و سیاست بوده، تأثیر قابل‌توجهی بر روند مذاکرات خواهد داشت یا خیر؟

به این سادگی نیست. اولاً که ایشان نماینده تنها خودش و حتی ایتالیا هم نیست و باید سیاست کلی اتحادیه اروپا را پی گیرد. اینکه وقتی در آنجا حضور می‌یابد به نمایندگی از 28 کشور عضو حضور می‌یابد اما به هر حال طبیعتاً شناخت تأثیر دارد و وقتی یک دیپلمات وارد مذاکرات می‌شود تا زمانی که ادبیات طرف مقابل را بفهمد زمان می‌برد اما وقتی به مسائل فرهنگی آشنا باشد، می‌تواند تأثیرگذار باشد. خانم اشتون و وزرای خارجه و نمایندگان کشورهای دیگر هم به مرور زمان به شناخت بهتر فرهنگی و بیانی با ایران دست یافتند. در نتیجه هرچند می‌توان در فهم بهتر موثر باشد، اما نباید انتظار داشته باشیم تحولی اساسی در این رابطه شکل گیرد چرا که خانم موگرینی یا هر کس دیگری که جانشین اشتون می‌شد سیاست‌های کلی اروپا را دنبال می‌کرد.



منبع: خبرآنلاین

نظرات بینندگان