entekhab | وب سایت انتخاب

arrow-right-square Created with Sketch Beta.
برچسب ها - 20 نامه به یک دوست
«۲۰ نامه به یک دوست»؛ خاطرات دختر استالین، قسمت ۲؛
در واپسین دم حیات چشم‌های خسته‌اش را از هم گشود و به اطراف نگریست و اشیا و افراد را زیر نظر گرفت. دیدگانش هراس‌انگیز و لرزاننده بود و در آن شعله‌ای از جنون و خشم می‌درخشید و از بیزاری و ترس مرگ و بیگانگی با پزشکانی که دورش حلقه زده بودند لبریز بود. نگاه او لحظه‌ای به همه خیره شد و سپس در حالی که دست چپ خود را در فضا تکان می‌داد حاضرین را تهدید کرد... به خوبی می‌شد حالت تهدید را در آن تشخیص داد بدون این‌که کسی مخاطب او را بشناسد و متوجه شود که او چه کسی را تهدید می‌کند. لحظه‌ای بعد روح پدرم در یک تشنج شدید جسم او را ترک گفت...
کد خبر: ۵۷۴۹۲۳   تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۶/۲۶

«۲۰ نامه به یک دوست»؛ خاطرات دختر استالین، قسمت ۱
بریا معجونی بود از چاپلوسی و پشت هم اندازی. او توانست به این وسیله حتی پدرم را هم که معمولا گول نمی‌خورد گول بزند. خیلی از کار‌هایی که این اژد‌ها انجام داد به نام پدرم تمام شد و در خیلی کار‌ها هم باهم خود را آلوده کردند. اما این موضوع را که بریا خیلی از کار‌ها را مزورانه به دست پدرم انجام می‌داد و خود را کنار می‌کشید همه می‌دانستند. حالا تمام صفات شیطانی‌اش نمودار شد. برای او خیلی مشکل بود که در این لحظه خودداری نماید. نه تنها من بلکه خیلی از آن‌ها که آن‌جا بودند این موضوع را دریافتند. همه از او ترس داشتند و می‌دانستند در این لحظه که پدرم خواهد مرد هیچ فردی به اندازه او در تمام روسیه قدرت ندارد.
کد خبر: ۵۷۴۷۲۱   تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۶/۲۵

entekhab | وب سایت انتخاب

پربازدید ها
آخرین اخبار پربحث ترین