تورق خاطرات چهره ها در «انتخاب»؛
علیاحضرت شهبانو غفلتا فرمودند که «به نظر من مردم از ما خسته شدهاند و دیگر احساس نمیکنم که با حرارت و عشق دست میزنند.» خیلی باعث تعجب شد. شاهنشاه فرمودند: «من که چنین احساسی نمیکنم.» [علیاحضرت] فرمودند: «آخر اگر از صبح انسان منتظر باشد و یک پلیس هم مثل رئیس، جلوی آدم ایستاده باشد، مسلما خسته میشود، من هم به جای آنها بودم همین احساس را میکردم.» من دیدم شاهنشاه خیلی ناراحت شدند و میخواهند یک حرف تند بزنند، ناچار مداخله کردم...
کد خبر: ۵۵۶۸۰۲ تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۴/۰۱
تورق خاطرات چهره ها در «انتخاب»؛
عرض کردم: «من احساس میکنم شهبانو به من بیمرحمت هستند.» شاهنشاه خندیدند، فرمودند: «خیلی ساده است، علت این است که تو به من زیاد نزدیک هستی. هرکس به من زیاد نزدیک باشد مورد بیمهری شهبانو قرار میگیرد و چاره هم نیست.»
کد خبر: ۵۵۱۹۶۰ تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۳/۰۷
بلافاصله قرارداد هیرمند و کار سیستان را عرض کردم. فرمودند: «آخر اگر ما به افغانها سختگیری بکنیم در دامن روسها میافتند.» عرض کردم: «این یک مسئله جداگانه است و اینها به هر حال در دامن روسها افتادهاند، زیرا عمر داوود آفتاب لب بام است. پس چرا ما سند را مبادله کنیم و یک سند محکمی به دست دولت کمونیست بعدی افغان بدهیم؟ بهتر است قرارداد مبادله نشود.» فرمودند: «به هر حال ما باید از همین آبی که داریم استفاده خوب بکنیم.» عرض کردم: «خشکی [دریاچه]هامون یک بدبختی بزرگ منطقه است، زیرا گاوداری سیستان از بین میرود.» معلوم میشود استدلالات غلط دولت را قبول فرمودهاند.
کد خبر: ۵۴۹۴۵۸ تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۲/۲۷
عصری ساعت پنج برای هماهنگ کردن فعالیتهای فرهنگی کشور کمیسیونی در پیشگاه علیاحضرت فرح بود که نخستوزیر [هویدا] و من هم حضور داشتیم. نخستوزیر زبان به انتقاد شدید از فرهنگ و نداشتن برنامه آن گشوده بود. در دلم گفتم شما سه سال است نخستوزیر هستید، کار حادی هم در کشور نبوده، همه این ایرادات بر شما وارد است.
کد خبر: ۵۴۹۰۶۱ تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۲/۲۵
تورق خاطرات چهره ها در «انتخاب»؛
بازدید شاه از سالن پرسشاپ شروع شد و بعد از خط ساخت مونتاژ سواری بازدید کردند. برادرم توضیحات فنی را به عرض رساند. محمدرضاشاه نوار خروج اولین سواری از خط تولید را هم قطع کرد. اظهار تعجب و خوشوقتی ایشان کاملا مشهود بود و مرتبا سوالاتی درباره چگونگی ساخت میکرد. سالنها با ظرفیت تولید روزانه سیصد دستگاه ساخته شده بود، در حالی که تولید از پنج دستگاه در روز شروع میشد. شاه در قسمتی که اتومبیلهای سواری آماده میشدند شخصا پشت یکی از اتومبیلهای پیکان نشست و درباره قدرت موتور و قسمتهای مختلف پیکان از مهندسان پرسشهایی کرد...
کد خبر: ۵۴۸۹۴۴ تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۲/۲۴
مذاکرات با شهبانو را به تفصیل عرض کردم. خیلی با دقت گوش دادند. فرمودند: «شهبانو خیلی حساس است. باید حرفهای ایشان را گوش کرد، ولی اگر هرچه بگویند و بخواهند، عمل کنم کلاهمان پس معرکه است. ایشان نه حوصله و نه تجربه دارند، با آنکه خیلی خوب هستند.»
کد خبر: ۵۴۸۷۳۲ تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۲/۲۳
علیا حضرت شهبانو تلفن فرمودند: و از من جویای تاریخ سفر شیراز شدند. عرض کردم. قدری گله کردند که «چرا از من پنهان میکنند؟» عرض کردم: «لازمه مقام شاهنشاه ایران است.» چارهای جز این جواب خشک نداشتم، چون اگر دستپاچه میشدم، فکرهای دیگر میفرمودند: (که البته درست هم هست!) ... به هر حال من در مقامی که دارم، از این مسئله رابطه بین شاهنشاه و شهبانو بینهایت نگرانم که اتفاق نامطلوبی خدای نکرده پیش آمد نکند و برای شهبانو که قلبا دوست دارم، به جهات عدیده دلم میسوزد، ولی کار به جریان خاصی افتاده که مرا کاملا ناراحت میکند.
کد خبر: ۵۴۶۷۶۴ تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۲/۱۵
بر خلاف دیروز که سر حال بودند، امروز کسل بودند. بعد معلوم شد روزنامه توفیق – که روزنامه فکاهی بسیار خوبی بود – که به علت ارتباط مدیران آن با [...] تعطیل شده بود، از چاپ بیرون آمده و شاهنشاه از این حیث عصبانی بود
کد خبر: ۵۴۵۹۴۸ تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۲/۱۱
اوامری در خصوص حزب مردم فرمودند که «به دکتر کنی دبیرکل بگو تشکیلات خود را گسترش دهد و جوانهای تازه بیاورد.» عرض کردم: «چشم، ولی تا اجازه حرف زدن و انتقاد کردن نداشته باشند، فایده ندارد.» فرمودند: «منظور من هم همین است، زیرا اگر این دریچه اطمینان را باز نکنیم، حرفها از حلقوم گریلاها و جنگلیها و آدمکشها درمیآید.»
کد خبر: ۵۴۵۷۷۴ تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۲/۱۰
شاه: «در زمان مصدق مادرم بدون اجازه من برای اینکه شاید بتواند کاری بکند، در یک مکانی با آیتالله [سید ابوالقاسم] کاشانی ملاقات کرده بود. وقتی که مردکه به اتاق وارد شده بود، قهرا مادرم نشسته بود. به او پرخاش کرده بود که خانم بلند شو، بلند شو، تو باید پیش پای من بلند شوی.»
کد خبر: ۵۴۵۲۸۰ تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۲/۰۸
به عرض رساندم که «بیمایه فطیر است. به این صورت محال است انقلاب آموزشی که مورد نظر شاهنشاه است جامه عمل بپوشد.» فرمودند: «چه کنیم پول نداریم.»
کد خبر: ۵۴۴۴۹۹ تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۲/۰۵
باز هم از وضع دانشگاهها اظهار عدم رضایت فرمودند که «من نمیدانم اینها دیگر چه میخواهند؟ همه چیز که دارند، پس همآهنگی آنها با ماجراجویان و تروریستها [چیست]؟» عرض کردم: «یک عده که مامورند و معذور.» فرمودند: «مامور کی؟» عرض کردم: «خارجیها. مگر خارجی ساکت مینشیند؟... اما عده دیگر جواناند و احساساتی و پرشور که تحت تاثیر تبلیغات قرار میگیرند... اگر هم بعضی دیوانگان بین آنها فکر کنیم کار بدتر میشود. مگر الان در خاندان خود شاهنشاه دو دیوانه نداریم، یکی علی پسر مرحوم شاهپور علیرضا و دیگری بهزاد پسر شاهپور حمیدرضا.»
کد خبر: ۵۴۴۳۵۸ تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۲/۰۴
مرافعه بین شرکای شرکت ایرانناسیونال درگرفته است. یکی میخواهد کنار برود، صد میلیون تومان بابت منافع مطالبه دارد. به عرض رساندم، خیلی عصبانی شدند فرمودند: «اینکه میگوییم غارت، همین است. مگر چه چیز شده؟ به علاوه این شخص که شریک اسمی بوده، نه رسمی. میگوید من در ایرانناسینونال قصد خدمت داشتم نه منافع.»
کد خبر: ۵۴۳۱۹۷ تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۱/۳۰
به فستیوال بینالمللی سینما به تالار رودکی رفتم. صبح شاهنشاه به من فرموده بودند، که نخواهند آمد... من رفتم، وقتم تلف شد... عیاحضت تشریف آوردند. علیاحضرت در خودآرایی امشب، تاج نادری را زیب کمر کرده بودند. به من خیلی گران آمد. مدتی سرم درد گرفت، نمیدانم چرا انسان این تعصبهای بیجا را دارد؟ هیچ خوشم نیامد، تاج نادرشاه افشار زیب کمر شهبانو باشد.
کد خبر: ۵۴۲۵۷۲ تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۱/۲۷
صبح ۱۵ خرداد هم که اول با تلفن از من سوال فرمودید حالا که انقلاب شده، چه میخواهی بکنی، من عرض کردم، توپ و تفنگ در دست من است... . از ته دل خندیدید و فرمودید موافقم و پشت تو هستم. اگر کمی تزلزل در اعلیحضرت بود من چه غلطی میتوانستم بکنم؟ همه چیز به باد رفته بود.
کد خبر: ۵۴۲۲۱۰ تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۱/۲۵
صحبت از همین خانم شد که بیوگرافی علیاحضرت را مینویسد. من عرض کردم: «چطور است شاهنشاه قدری در معرفی علیاحضرت شهبانو با او صحبت بفرمایید.» فرمودند: «نه!» علیاحضرت فرمودند: «لابد مرا [ریاکار] hypocrite بزرگ معرفی میکنی.» شاه فرمودند: «البته! اگر مصاحبه بکنم جز این نخواهم گفت.» هردو مطلب شوخی بود.
کد خبر: ۵۳۸۸۹۷ تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۱/۰۹
ساعت ۱۰ شب علیاحضرت شهبانو وارد شدند. ایشان مهمان خودشان، پادشاه و ملکه یونان، را با هواپیمای اختصاصی به رم بردند. با آنها ناهار میل کردند و تشریف آوردند، به این جهت دیر وارد شدند.
کد خبر: ۵۳۴۹۵۸ تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۱۲/۱۹
من فکر میکنم بدبختی که به سر والاحضرت ثریا آمد (ملکه سابق)، بیشتر به علت بدرفتاری بیرحمانه بود که با این بچه بیچاره کرد. یادم هست در یک مسافرت آلمان که من اصرار کردم بچه از سوئیس پیش پدرش بیاید (آن وقت شهناز در آنجا درس میخواند)، آنقدر ثریا بداخلاقی کرد که همان شب بچه را پس فرستادیم.
کد خبر: ۵۲۹۰۵۰ تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۱۱/۲۱
روزنامهگردی در «انتخاب»؛
مگر اینکه او [ فرح ] شاه را بکشد، در آن صورت او از عفو ما برخوردار بوده میتواند راحت به ایران برگردد. / اردشیر زاهدی، هوشنگ نهاوندی، رزمی، پالیزبان، اویسی، غلامرضا پهلوی، فرح ، اشرف پهلوی، محمدرضا (شاه دزد)، شاپور بختیار، آموزگار، شعبان جعفری، شهرام پهلوینیا پسر اشرف، ثابتی و غیره. چنانچه بتوانیم آنها را به ایران آوریم چه بهتر، اگر نه به هر صورت شده آنها را اعدام میکنیم. / هرگز در زندان ساواک شکنجه نشدم.
کد خبر: ۵۲۲۷۸۷ تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۱۰/۱۹
امروز نطقی از علیاحضرت شهبانو به جراید داده شده بود که در کمیسیون اصلاحات اجتماعی ایراد فرموده بودند. ساعت ۱:۴۵ [بعدازظهر] که یک ربع قبل از پخش اخبار است، از اداره اطلاعات به من تلفن کردند و نطق را برایم خواندند، بسیار نامناسب بود، چون در حقیقت انتقاد از کارهای اعلیحضرت است...
کد خبر: ۵۲۱۷۶۲ تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۱۰/۱۴