سرویس تاریخ «انتخاب»: کتاب مسیح در قصر، مجموعه خاطرات سرتیپ اصغر کورنگی است که به کوشش مهسا جزینی تهیه و توسط انتشارات روزنه منتشر شده است. «انتخاب» روزانه بخشهایی از این کتاب را که شامل خاطرات زندان قصر در سالهای قبل از انقلاب است، منتشر میکند.
در یک ملاقات طولانی با مرحوم طالقانی به اعتبار روابط دوستانهای که طی سالها آشنایی با ایشان پیدا کرده بودم مسائل مربوط به جریان روزانه کشور، خصوصاً خلاف کاریهایی را که در سازمانهای انتظامی کشور و بالاخص کمیتههای انقلاب انجام میشد، به اطلاع ایشان میرساندم به خصوص که نتیجه کارهای روزانه کمیته در کار انتظامی شهربانی تأثیر داشت. درد دل طولانیای داشتیم. حتی به ایشان گفتم بعضی از وزرا از جمله وزیر صنایع وقت، تندروی میکند.
صنعت در ایران نوپاست و مبالغ عظیمی از سرمایه بانکها در صنعت به کار رفته و عدهای هم تجربیات خودشان را به کار گرفتهاند و به هر حال کشور ما در حال رشد است و هنوز کاملاً استوار نشده و پا نگرفته است دنیای صنعتی با سرعت و شتاب غیر قابل تصوری در حرکت است و ایران به عنوان یک کشور جهان سوم به مراحل جدیدی را دارد هرگونه لطمه و یا آسیب عمدی که به این جامعه وارد شود، سالها ما را از مرحله اساسی دور خواهد کرد.
گفتم قانونی که به نام قانون ملی شدن صنایع در شرف تصویب در شورای انقلاب است بسیار وحشت آفرین شده است مردم را مایوس میکند و سرمایههای راکد را فراری میدهد. بالاخره در مورد کشاروزی که متخصر اطلاعاتی راجع به آن داشتم صحبت کردیم.
روزی برای صحبت در مورد قانون ملی شدن صنایع و کارخانهها به نخست وزیری رفتم و با جناب آقای دکتر سحابی صحبت کردم ایشان به شدت متأثر بود. گفت فلانی ما جواب مردم را که به ما اعتماد کردهاند چه بدهیم؟ به قدری این مرد شریف و بزرگ و با ایمان متأثر بود که اشک در چشمهایش جاری شد. گفت با خود آقای مهندس بازرگان صحبت کن و به عنوان گزارش اطلاعاتی از شهربانی هم چیزی بنویسید. به دفتر آقای بازرگان رفتم. آقای حکیمی گفت تا عصر جلسه دارند.
مرحوم دکتر سامی را ملاقات کردم رابطه من و ایشان بسیار صمیمانه بود. شدن صنایع هم مهندس وزیر بهداری دولت انقلاب بود. مدتی صحبت کردیم. جریان را گفتم. ایشان گفت من با خیلی از کارهائی که در کشور انجام میشود مخالف هستم و علنی به آقای مهندس بازرگان هم گفتهام اگر نمیتواند کشور را اداره کند استعفا بدهد. چون دولت در این کشور قدرتی ندارد در حالی که مسئولیت دارد.
در مورد ملی گفت دو نفر در این کار اصرار دارند یکی وزیر صنایع و یکی سحابی معاون نخست وزیر و رئیس سازمان برنامه و بودجه؛ دکتر سامی گفت حتی آقای بازرگان را تهدید کردهاند که اگر قانون ملی شدن صنایع اجرا نشود از دولت ایشان استعفا خواهند داد. گفت متأسفانه مصوبه شورای انقلاب است و چارهای نیست؛ مرحوم دکتر کاظم سامی از چهرههای درخشان کشور بود.
قانون ملی شدن صنایع اجرا شد و حتی در دولت برای واحدهای تولیدی و صنعتی که مشمول این قانون نمیشدند. تبصرهای تحت عنوان تبصره ۶۷۳۸۰ گذاشتند. از عجایب روزگار این که تالی فاسد اجرای این قانون بعد از مدتی کشور را با تنگناهای زیادی مواجه کرد صنایع تعطیل شد و کارخانهها با خسران مواجه شدند.
در دولت آقای موسوی قانون بازگرداندن صنایع و کارخانهها به مالکان اولیه تحت عنوان متمم قانون ملی شدن صنایع تصویب شد ولی دیگر دیر بود و کارخانهها فرسوده متضرر و بعضی ورشکسته یا با تجهیزات کهنه و قدیمی دیگر قادر به ادامه کار نبودند. بسیاری از مالکان حاضر به پس گرفتن کارخانه یا مؤسسه خود نشدند، چون بدهی کارخانهها در مدتی که زیر نظر سازمان صنایع بدهی آن ملی بود و به وسیله کارمندان دولت اداره میشد به حدی بود که بازپرداخت میسر نبود. بعضی از افراد هم فقط به علت افزایش بهای زمین کارخانه حاضر به بازپسگیری کارخانه خود بودند.
ایشان در مورد تیمسار ناصر مقدم آخرین رئیس ساواک، به من گفت که سرهنگ مقدم در تمام جلسات تحقیق نهایت انسانیت و متانت را داشت. مقدم موقعی که من رئیس زندان قصر بودم، رئیس اداره سوم سازمان امنیت بود و به واسطه وجود تعدادی از زندانیان سیاسی در قصر با ایشان در ارتباط بودم.