پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) : پیتر بیکر در نیویورک تایمز نوشت: اقدامات انتقالی اولیهی ترامپ به عنوان رئیسجمهور منتخب، آزمونی نسلی برای نظام سیاسی ایالات متحده به شمار میرود زیرا او در تلاش است که قدرت را به گونهای بازنویسی کند و افراد منتخب خود را برای ایجاد تغییرات بنیادین در بخشهای کلیدی دولتی بگمارد.
به گزارش سرویس بین الملل «انتخاب»، در ادامه این مطلب آمده است: شاید کلمهی «اختلال» برای توصیف آن کافی نباشد. «آشوب» شاید نزدیکتر باشد. شاید هم «انقلاب». در کمتر از دو هفته از زمان انتخاب مجدد، دونالد ترامپ یک کارزار جدید برای درهم شکستن نهادهای قدرت در واشنگتن آغاز کرده که هیچ رئیسجمهوری در طول حیات او این کار را انجام نداده است.
او مانند کسی که یک نارنجک بزرگ را به وسط پایتخت کشور پرتاب کرده باشد، با لذتی شیطانی به تماشا نشسته تا ببیند چه کسانی فرار میکنند و چه کسانی خود را روی آن میاندازند. باید گفت، تاکنون تعداد بیشتری از افراد گروه اول بودهاند تا گروه دوم. ترامپ گفته که «قدرت واقعی» توانایی ایجاد ترس است و به نظر میرسد که به آن دست یافته باشد.
حرکات اولیهی ترامپ بهگونهای آزمونی برای سیستم به شمار میرود و اگر جمهوریخواهان به درخواست او برای تعطیلی سنا پاسخ مثبت دهند تا او بتواند افراد منتخبش را بدون تأیید منصوب کند، این تغییرات توازن قدرتی را که بنیانگذاران سیستم بیش از دو قرن پیش ایجاد کردهاند، بازنویسی خواهد کرد. اگر ترامپ در انتخاب افرادش برای پستهای مهم دولتی موفق شود، وفادارانی را در رأس نهادهایی قرار میدهد که مصمم به نابودی همان بخشها هستند.
او یک نمایندهی مجلس را که زندگیاش را صرف حمله به جمهوریخواهان دیگر و دفاع از اتهامات مربوط به مواد مخدر و سوء استفاده های جنسی کرده، برای ادارهی وزارت دادگستری انتخاب کرده است؛ همان نهادی که این تحقیقات را در مورد او انجام می داده است. (اگرچه اتهام مرتبط با استثمار دختران زیر سن را به او وارد نشده است.) او یک نظریهپرداز توطئه بدون هیچگونه مدرک پزشکی را که به مبانی خدمات درمانی متعارف توهین میکند، برای مدیریت وزارت بهداشت و خدمات انسانی انتخاب کرده است.
ترامپ همچنین میزبان برنامههای صبحگاهی آخر هفته با سابقه دفاع از جنایتکاران جنگی که یک خالکوبی ک صلیب (نماد راستگرایان) بر روی بدنش وجود دارد را برای ادارهی قدرتمندترین نیروهای مسلح جهان انتخاب کرده است. رئیس جمهور منتخب یک نماینده سابق کنگره که از دیکتاتورهای خاورمیانه دفاع کرده و مواضع مورد علاقه روسیه را بازگو کرده است را برای نظارت بر سازمانهای اطلاعاتی کشور برگزیده است.
نه سال پس از آنکه ترامپ شروع به برهم زدن اصول سیاسی واشنگتن کرد، ممکن است دست کم گرفتن اهمیت این اتفاقات کاری آسان به نظر برسد. در گذشته، هیچ یک از این انتخابها نمیتوانست در واشنگتن پذیرفته شود، جایی که تنها عدم پرداخت مالیات استخدام یک پرستار بچه کافی بود تا یک نامزد انتصاب به کابینه رد شود. اما ترامپ با عبور از خطوط قرمز قبلی، افرادی را به عنوان نامزد معرفی کرده که حتی جمهوریخواهان نیز از انتصاب آنها تعجب کرده و با خود می پرسند آیا ترامپ دارد با آنها شوخی میکند.
پیام انتخاب های ترامپ به واشنگتن ساده است، به گفتهی راجر استون، دوست دیرینه ترامپ که به بازیهای سیاسی مشهور است» "اوضاع متفاوت خواهد بود."
هفته گذشته استیون بانون، استراتژیست سابق کاخ سفید در دوره نخست ترامپ در پادکست خود گفت: "در این شهر که پایتخت یک امپراطوری است، در طی 48 ساعت گذشته چیزی تغییر کرده است... این احساس وجود دارد که یک تغییر بزرگ در فرهنگ سیاسی رخ داده است. و فکر میکنم آنها میدانند که بازگشتی در کار نیست."
ترامپ البته تمایل خود برای درهمشکستن وضعیت موجود واشنگتن را در طول کارزار انتخاباتی خود پنهان نکرد. این بخشی از جذابیت او بود. بسیاری از حامیان او با این استدلال او همنظر بودند که سیستم اساساً معیوب است و نیاز به برچیده شدن دارد. بر اساس این دیدگاه، سیستم به نفع طبقهای ممتاز و به بهای قربانی شدن منافع عموم مردم آمریکا عمل می کند. دولت بهشدت فاسد شده و علیه محافظهکاران و سبک زندگی آنها عمل کرده است.
کارولین لاویت، دبیر مطبوعاتی آینده دولت ترامپ گفت، ترامپ "مجوزی" برای تغییر واشنگتن به دست آورده و انتصابات او گویای همین موضوع است. "رئیسجمهور ترامپ به تعیین مردان و زنانی باصلاحیت ادامه خواهد داد که دارای استعداد، تجربه و مهارتهای لازم برای بازگرداندن مجدد عظمت آمریکا باشند."
حداقل برخی در واشنگتن خود را فریب داده و فرض کردند ترامپ بهاندازه سخنانش در مبارزات انتخاباتی پیش نخواهد کرد. آنها هنگام تعیین مارکو روبیو، سناتور جمهوریخواه از فلوریدا، به عنوان وزیر امور خارجه به جای ریچارد گرنل، محافظهکار پربحث و جدل که اوایل امسال استدلال کرد که لازم است "یک آدم بیادب به عنوان وزیر امور خارجه باشد"، آهی از روی آسودگی کشیدند.
اما سپس انتخاب مت گاتز به عنوان دادستان کل، رابرت اف. کندی جونیور به عنوان وزارت بهداشت و خدمات انسانی، پیت هجست به عنوان وزیر دفاع و تولسی گابارد به عنوان مدیر اطلاعات ملی صورت گرفت. جمهوریخواهان با شنیدن خبر انتخاب آقای گاتز، نگران شدند. حتی هیئت تحریریه روزنامه نیویورک پست روپرت مرداک، کندی را "مجنون در بسیاری از زمینه ها" خواند. و کارزار ترامپ از شنیدن اینکه هجست به یک زن که او را به تعرض جنسی متهم کرده بود به عنوان بخشی از توافق مصالحه پول پرداخت کرده تعجب زده شد، اگرچه هجست اصرار دارد که رابطه با آن زن یک ارتباط مبتنی بر رضایت طرفین بوده است.
دان بائر، مدیر سابق ارتباطات کاخ سفید در دوران ریاستجمهوری بیل کلینتون،گفت، آقای در حال چالش کشیدن بنیانهای نظام سیاسی آمریکاست. او افزود: «این انتصابات از هر جت لحظهای بزرگ برای واشنگتن به شمار می رود.»
بائر در ادامه گفت، ترامپ به جای تلاش برای بهبود نارضایتی عمومی، بر خشم پوپولیستی که از زمان بحران مالی سال ۲۰۰۸ رشد کرده، دامن میزند. هدف او فوران خشم در واشنگتن است نه فرو نشاندنش. بائر گفت: «کاری که او اکنون با این انتصابات میکند این است که میگوید "همگی بالا و پایین بپرید و موهایتان را بکنید، اما میدانید چیست؟ اینها افرادی هستند که با آنها این کار را انجام خواهم داد و از اینکه شما را اذیت میکند خوشم میآید."»
در میان این هیاهوی رسانه ای، سایر حرکات مهم ترامپ توجه کمتری به خود جلب کرده است. با انتخاب ایلان ماسک برای رهبری وزارت کارآمدی دولتی جدید به همراه ویوک رمسوامی، ترامپ نفوذ زیادی بر دولت فدرال را به یک میلیاردر واگذار کرده است که از قراردادهای میلیارد دلاری دولتی سود میبرد.
در حالی که توجهات به سمت نامزدی گاتز معطوف شده، ترامپ سه وکیل مدافع خود در پروندههای مختلف کیفریاش را برای دیگر موقعیتهای عالی وزارت دادگستری برگزیده، که عملاً تضمین میکند او نیازی به نگرانی در مورد بررسی از سوی دادستانهای فدرال در چهار سال آینده ندارد.
میزان تغییرات از زمان دوره اول ریاستجمهوری ترامپ به حدی زیاد است که انتصاباتی که زمانی جنجالبرانگیز بودند اکنون بدون اعتراض چندانی پذیرفته می شوند. او یاد گرفته چطور آستانه اعتراض به تصمیماتش را جابهجا کند.
زمانی که ترامپ برای اولین بار در دوره قبل سعی کرد جان رتکلیف، نماینده جمهوریخواه تگزاس، را به عنوان مدیر اطلاعات ملی منصوب کند، جمهوریخواهان سنا او را بیش از حد حزبی دانستند و مجبورش کردند که عقبنشینی کند. ترامپ در پاسخ ریچارد گرنل را به عنوان مدیر فعال اطلاعات ملی معرفی کرد، که جمهوریخواهان از آن وحشت کردند و در نهایت رتکلیف را تأیید نمودند. اکنون رتکلیف برای مدیریت سیا انتخاب شده و در مقایسه با دیگران به نظر انتخابی نسبتا متعادل تر میآید.
در واقع، برخی جمهوریخواهان احتمال می دهند که ترامپ برخی از نامزدهای بحث برانگیز مانند گاتز که ممکن است قربانی شود را برای جلب توجه دیگران معرفی کرده، تا بقیه انتصابات بدون مقاومت بالایی مورد موافقت قرار گیرند.
کوین مککارتی، رئیس سابق مجلس که سال گذشته توسط گاتز و دیگر شورشیان حزب جمهوریخواه برکنار شد، در روز جمعه در تلویزیون بلومبرگ گفت:« همه میدانند که گاتز تأیید نخواهد شد.» وی افزود: «این یک نیرنگ خوب از سوی دیگران است.»
برخی دیگر مخالف این فرضیه اند. سارا متیوز، معاون سابق دبیر مطبوعاتی کاخ سفید در دوره قبلی ترامپ که با او قطع رابطه کرده گفت:«این چیزی نیست که در حال رخ دادن است... او اکنون مست قدرت است چون احساس میکند که با کسب اکثریت آرای مردمی اختیار لازم به او داده شده است.»
این در حالی است که نتایج آرا چندان حکایت از واگذاری اختیار به ترامپ ندارد. ترامپ در حالی برای اولین بار در سه انتخابات اخیر اکثریت آرای مردمی را به دست آورده که میزان آرای وی تنها ۵۰.۱ درصد بوده است. بر اساس آخرین شمارش نیویورک تایمز، این رقم تنها ۱.۸ درصد از بیشتر از درصد آرای معاون رئیس جمهور کامالا هریس است. زمانی که آراء کالیفرنیا که به آهستگی شمارش میشود، در نهایت به پایان برساند، احتمالاً این اختلاف کمتر نیز خواهد شد. گزارش کوک پیش بینی کرده که درصد آرای ترامپ به زیر ۵۰ درصد افت کرده و این به این معنی است که او اکثریت آرای مردمی را به دست نیاورده است.
در هر صورت، تفاوت آرای پیروزی ترامپ در رأیگیری عمومی در سطح کشور یکی از کوچکترینها در تاریخ انتخابات آمریکا خواهد بود. از سال ۱۸۸۸، تنها دو رئیسجمهور دیگر که هم در کالج الکترال و هم در آرای عمومی برنده شده اند، تفاوت آرایی کمتر از ترامپ داشتهاند: جان اف. کندی در سال ۱۹۶۰ و ریچارد ام. نیکسون در سال ۱۹۶۸.
ترامپ میتواند افتخار کند که میزان آرای او در الکترال کالج افزایش یافته و نسبت به ۳۰۶ رأی هشت سال پیش به ۳۱۲ رأی رسیده است. اما بر اساس نتایج تقریبا کامل آرا، او پیروزی اخیر خود را با تنها ۲۳۷,۰۰۰ رأی در سه ایالتی که اگر به سبد دموکرات ها ریخته شده بود میتوانست پیروزی را برای خانم هریس رقم بزنند، به دست آورده است.
در مقابل ترامپ به جمهوریخواهان کمک کرد تا چهار کرسی در مجلس سنا به دست آورند، که برای کنترل مجلس کافی بود، و این قطعاً پیروزی بزرگی به شمار می رود. اما ترامپ نتوانست نامزدهای جمهوریخواه در چهار ایالت از پنج ایالت کلیدی که او بیشترین فعالیت انتخاباتی را در آنها انجام داده و پیروز شد، با خود به پیروزی برساند.
با این حال یکی از نقاط قوت ویژه ترامپ، رفتار کردن به گونهای است که انگار محبوبیتی بیشتر از واقعیت دارد. علیرغم اختلاف ناچیز با رقیب در رقابت انتخاباتی، او نسبت به هر رئیسجمهور دیگری در دوره معاصر تسلط بیشتری بر حزب خود داشته است. و درخواست او برای تعطیلی سنا مشخص خواهد کرد که این تسلط تا چه حد میتواند پیش برود.
اختیار انتصابات اضطراری در قانون اساسی بدین منظور طراحی شده تا در دوران زمانی که سفر به واشنگتن هفتهها یا ماهها طول میکشید، رئیسجمهور بتواند تا زمانی که کنگره هنوز تشکیل جلسه نداده بود به طور موقت خلأهای مدیریتی را پر کند، اما آقای ترامپ میخواهد از این قدرت برای دور زدن وظیفه قانون اساسی سنا مبنی بر مشاوره و موافقت با انتصابات استفاده کند.
در هر دوران دیگری، دشوار می شد تصور کرد که سنا به طور داوطلبانه چنین قدرتی را به یک رئیسجمهور واگذار کند، حتی یک رئیس جمهور از همان حزب. اما رهبران جمهوریخواه سنا پس از مطرح شدن این موضوع توسط ترامپ، این ایده را رد نکردند و ممکن است این تنها راه برای عبور گاتز و برخی دیگر از گزینه ها از صافی کنگره باشد. حتی اگر سناتورها موافق نباشند، برخی محافظهکاران هشدار دادهاند که ترامپ ممکن است سعی کند از یک بند کمتر استفاده شده در قانون اساسی بهره ببرد تا به او اجازه دهد سنا را به یک تعطیلی موقت ببرد.
تام داشل، رهبر سابق دموکرات سنا از داکوتای جنوبی، گفت. «ترامپ قول داده بود که از روز اول دیکتاتور باشد اما قبل از روز اول شروع کرده است... این یک آزمون بزرگ برای سیستم در خصوص اصل توازن قواست. کنگره باید تعهد خود به نقش قانون اساسیاش را نشان دهد. و این مهم است که اکنون این کار را انجام دهد. عدم انجام آن بهمنزلهی تأیید وعدهی رئیسجمهور است که به واقعیت تبدیل میشود.»
طبق قوانین، یک انتصاب اضطراری میتواند تا پایان جلسهی آیندهی کنگره، یعنی تا دسامبر ۲۰۲۶، یا تقریباً دو سال در سمت خود باقی بماند. با توجه به کم طاقتی ترامپ در قبال منصوبانش، این به معنی آن است که او میتواند افرادی را در بخشهای کلیدی برای همان مدت زمانی که معمولاً ممکن است بدون تأیید سنا نگه دارد، منصوب نماید.
طبق آمار متوسط دورههای تصدی برای یک وزیر کابینه در دوره اول ترامپ، به جز وزارتخانه های خزانهداری، تجارت و مسکن و توسعه شهری، ۱.۸ سال بوده است. برای نهادهای امنیتی کلیدی — یعنی دفاع، دادگستری و امنیت داخلی — متوسط دوره ۱۰.۵ ماه بوده است.