arrow-right-square Created with Sketch Beta.
کد خبر: ۸۲۵۵۲۵
تاریخ انتشار: ۰۰ : ۱۵ - ۲۵ مهر ۱۴۰۳
خاطرات آخرین وزیرخارجه پهلوی، قسمت چهار؛

استالین به مصدق درباره همکاری چه گفته بود؟

بنظر بنده اگر استالین زنده بود این اتفاق مسلماً می‌افتاد، به دلیل اینکه استالین شخص استالین، به دکتر مصدق پیشنهاد کرده بود که بیائید طرف من من شما را حفظ خواهـم کرد. وقتی دکتر مصدق ردکرد، استالین هم دور دکتر مصدق را خیط کشید یا لفظ قلمی بگوئیم خط کشید. فروش نفتش به ژاپن به محض اینکه ما خواستیم نفت بفروشیم دال براین بود.
پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :

سرویس تاریخ «انتخاب»: احمد میرفندرسکی، آخرین وزیرخارجه حکومت پهلوی بود. او در دولت بختیار به سمت وزیرخارجه منصوب شد. او سابقه فعالیت در شوروی را داشت و در زمان جنگ اعراب و اسراییل نیز تلاش‌های زیادی برای ارسال کمک از مسکو به سوی کشور‌های عربی بر علیه اسراییل داشت. میرفندرسکی در کتابی با نام «دیپلماسی و سیاست خارجی در ایران» در گفتگو با احمد احرار خاطرات خود را بازگو کرده است. مطلب زیر، مصاحبه ضیا صدقی با احمد میرفندرسکی در پروژه تاریخ شفاهی هاروارد است که روزانه ساعت ۳ در بخش تاریخ انتخاب منتشر می‌شود.

مصاحبه با آقای احمد میرفندرسکی، در روز جمعه ۱۰ فروردین ۱۳۶۳ برابریا ۳۰ مارس ۱۹۸۴ در شهر پاریس - فرانسه.

س- یکی از سفرای ایران در مسکو به من گفتند که اگر استالین زنده بود ۲۸ مرداد به آن شکل اتفاق نمی‌افتاد. نظر شما با اطلاعی که شما دارید چیست؟

 ج - بنظر بنده اگر استالین زنده بود این اتفاق مسلماً می‌افتاد، به دلیل اینکه استالین شخص استالین، به دکتر مصدق پیشنهاد کرده بود که بیائید طرف من من شما را حفظ خواهـم کرد.

س- این پیشنهاد به چه صورتی انجام گرفت؟

 ج - بیشتر به صورت مقالاتی که آنوقت در روزنامه‌ها انتشار پیدا می‌کرد. در ممالک پشت پرده روزنامه با وجودی که بسیار متحدالشکل، یکنواخت، ملالت‌آور است معذالک یکی از منابع مهم کسب اطلاعات است به شرطی که هر روز بخوانند و بدقت بخوانند آثار و علائمی از تحول وتغییر اوضاع در آنجا می‌شود همیشه پیدا کرد. وقتی دکتر مصدق ردکرد، استالین هم دور دکتر مصدق را خیط کشید یا لفظ قلمی بگوئیم خط کشید. فروش نفتش به ژاپن به محض اینکه ما خواستیم نفت بفروشیم دال براین بود.

س - من دقیقاً می‌خواستم راجع به این موضوع از شما سؤال کنم برای اینکه من اخیراً دوباره که برگشتم و روزنامه‌های مردم آن زمان را خواندم یکی از شعار‌های مهمی را که مرتب تکرار می‌کرد این بود که به دکتر مصدق توصیه می‌کرد که به اتحاد جماهیر شوروی نفت بفروشد. آیا هرگز چنین تقاضایی از جانب اتحاد جماهیر شوروی به ایران داده شده بود؟

 ج ـ اتحاد جماهیر شوروی به هرنحوی از انجاء می‌خواست خودش را داخل زندگی ایران بکند چه از لحاظ سیاسی بوسیله‌ی ایادیش، حزب توده، چه از لحاظ اقتصادی بوسیله خریدن نفت وحتی چه از لحاظ نظامی. شوروی دیگر نمی‌خواست قبول کند که بعداً از جنگ جهانی دوم ایران صرفاً " تیول غرب باشد، نمی‌خواست این را قبول بکند خود استالین به تیتو گفته بود این جنگ بصورتی که پیش می‌رود هر کس هر جا را گرفت ایده ئولوژی خودش را هم می‌برد. برای شوروی مشکل بود آمدن از ایران بیرون. اگر تهدید آمریکا نبود و اگر دست آخر نفهمیده بود که ملت اورا قبول ندارد به آن صورت و استالین شخص بسیار محتاطی بود. شما از استالین یک عمل غیر محتاطانه در تمام مدت زما مداریش نمی‌بینید.  دخالت در ایران بصورت نظار از افکاری بود که از سراستالین به هیچ وجه خطور نمی‌کرد. تبلیغات بله بعدازآن هم کردند، پیش از آنهم کرده بودند مهم بود و دلیل اینکه اوضاع بعداز مصدق شوروی را جلب کــــــــــرد همین بود. استالین هم نسبه.

ایران سیاستی داشت که جانشین‌هایش هم نسبت به ایران داشتند منتهی با یک مراتب و مدارج یک خرده کمتر، یک خرده بیشتر. استالین خیلی قاطع بود آن‌ها به خاکستری هم معتقد بودند نمی‌گفتند هر چه هست یا سفید است یا سیاه. چــــــــــــون استالین می‌گفت یا آدم من باشید اگر آدم من نیستید پس نوکر دیگران هستید. این طرز تفکر بود. آنوقت البته یکقدری تعدیل کردند این طرز تفکر را چون روابط بین‌المللی شبکه‌اش گسترش پیدا کرد جهان سوم پیش آمد و قس علیــــــــــــــــــــدا مطالبی است که البته ارتباط به تمام دنیا پیدا می‌کند. من صریحاً به شما بگویم اگر استالین هم زنده بود ۲۸ مرداد اتفاق می‌افتاد چون استالین کسی نبود که بخاطر دکتر مصدق خـــــــــودش را با غرب سرشاخ بکند.

س - حالا برگردیم به آن سؤال من که از شما سؤال کردم که آیا در زمان دکتر مصدق هرگز از اتحاد جماهیر شوروی یا یکی از کشور‌های بلوک شرق تقاضائی برای خرید نفت شده بود که دکتر مصدق به آن توجهی نکرده باشد؟

 ج - من اطلاعی ندارم. من اطلاع از تقاضای شوروی برای خرید نفت ندارم ولی بنظرم می‌آید که قابل قبول باشد. چون عرض کردم شوروی به هر ترتیب می‌خواست بین خودش و ایران گره‌هایی ایجاد کند، رشته هایی به تنیند و یکی از این‌ها هم شاید خواستن نفت بود برای اینکه نفت برای شوروی تا اندازه‌ای اهمیت داشت برای اینکه قرارداد سادچیکف - قوام هم برپایـــــه نفت بسته شده بود نفت شمال، نفت آذربایجان بنا شده بود. اصولاً مایل به یک همکاری اقتصادی دامنه داری بود که ما آنوقت البته آمادگی روحیش را نداشتیم.

نظرات بینندگان