arrow-right-square Created with Sketch Beta.
کد خبر: ۶۲۰۹۰۴
تاریخ انتشار: ۰۸ : ۲۰ - ۱۱ خرداد ۱۴۰۰
روزنامه‌گردی در «انتخاب»؛

اُتورخان رشتی که بود و چه کرد؟

در دوران سلطنت کریم‌خان زند، حکومت مطلقه گیلان و طبرستان در دست امیر هدایت‌خان رشتی بود. به سال ۱۱۸۶ هجری خان خیوه به هدایت‌خان پناهنده می‌شود. در مدتی که خان خیوه در رشت اقامت داشته، چون برای هدایت‌خان احترام زیادی قائل بوده، هر وقت که هدایت‌خان وارد مجلسی می‌شد... به احترام هدایت‌خان از جا بلند می‌شد...، چون خان خیوه به جز زبان ترکی زبان دیگری نمی‌دانست؛ هدایت‌خان با لهجه ترکی به او می‌گفت: «اتور خان» یعنی «خان بنشین» ... این موضوع توجه مردم را را جلب می‌کرد، به طوری که پس از چندی به هدایت‌خان بر اثر کثرت استعمال این حرف لقب «اتورخان» دادند.
پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :

سویس تاریخ «انتخاب»؛ بیش از دویست سال است که در این مملکت هرکسی که خود را خیلی دست بالا می‌گیرد، مردم با تمسخر «پسر اتول‌خان - اتورخان رشتی» خطابش می‌کنند، یا مثلا می‌گویند: «فکر کردی پسر/دختر اتول‌خان رشتی هستی؟!»، اما آیا اتول‌خان/ اتورخان اصلا وجود خارجی داشت؟ خبرنگار خوش‌ذوق مجله تهران مصور در ۶۶ سال پیش طی پژوهشی به این پرسش‌ها پاسخ داده است. او که نامش را نمی‌دانیم، در شماره ۶۱۴ این مجله مورخ جمعه دوازدهم خهرداد ۱۳۳۴ راجع به اتورخان رشتی چنین نوشته است:

 

ریگ بیابان

در دوران سلطنت کریم‌خان زند، حکومت مطلقه گیلان و طبرستان در دست امیر هدایت‌خان رشتی مشهور به «والی» و «خان بازل» بود. این مرد که مدت ۳۰ سال در گیلان و طبرستان حکومت می‌کرد، ثروت او بنا به اظهار «کنت رابینو» مورخ انگلیسی به اندازه «ریگ بیابان» بود، و اجداد او به اشک اول سرسلسله اشکانیان می‌رسید.

 

نواده‌های مردآویز

نخست مورخ ایرانی که نامی از «خان بازل» و هدایت رشتی برده قطب‌الدین محمد بن محمود شیرازی است. قطب‌الدین درباره هدایت‌خان رشتی چنین می‌نویسد:

«پس از حمله اعراب به ایران و انقراض سلسله ساسانیان عده‌ای از ایرانیان از نقاط جنوبی و غربی و مرکزی ایران به طرف شمال این کشور به‌خصوص طبرستان مهاجرت کردند. یک دسته از مهاجرین به طبرستان رفتند، پس از ۵۳ پشت به اشک اول سرسلسله اشکانیان می‌رسیدند. این خانواده از طرف پدر به اشکانیان و از طرف مادر به انوشیروان عادل منصوب هستند. پس از مهاجرت این خانواده تا مدت‌ها شخصیت برجسته‌ای که نام او در تواریخ ذکر شود وجود نداشته است. هنگامی که در طبرستان حکومت آل زیاد تشکیل گردید، مردآویز بن زیاد در این خطه قد علم کرد و پس از جنگ‌های بسیار و شکست قوای اعراب با لشکریان خود تا همدان پیش‌روی کرد، ولی در همدان مردآویز بن زیاد، به دست یکی از غلامات خود کشته شد. پس از مردآویز، قابوس بن وشمگیر از جمله افراد برجسته این خانواده است که در طبرستان صاحب جاه و جلال و مقام بوده، پس از حمله چنگیز به ایران باقی‌مانده خانواده مردآویز و قابوس وشمگیر از طبرستان به گیلان کوچ کردند و در گیلان بساط سلطنت گسترده و تشکیل خانواده سلطنتی گیلانشاه را دادند که آخرین سلطان و فرمانروای این خانواده هدایت‌خان رشتی است.»

 

عقیده رابینو

رابینو مورخ انگلیسی که کتاب خطی قطب‌الدین شیرازی را به دست آورده درباره این خانواده می‌نویسد: «خانواده امیر هدایت‌الله گیلانی پس از ۵۳ پشت به اشک که موسس سلسله پارت است می‌رسید.» در جای دیگر رابینو می‌گوید: «خانواده امیر هدایت‌خان از سلسله ساسانیان می‌باشد.»

 

زد و خورد با قوای آقا محمدخان

در زمان سلطنت کریم‌خان زند امیر هدایت‌خان ماهی شش هزار تومان مالیات به دربار کریم‌خان می‌فرستاد و همیشه از منویات کریم‌خان پیروی می‌کرد. کریم‌خان برای این‌که در شمال کشور نفوذش همیشه باشد، خواهر هدایت‌خان را برای ابوالفتح‌خان ولیعهد خود عقد کرد. پس از این‌که آقا محمدخان قاجار به سلطنت رسید، هدایت‌خان بنا به توصیه خواهرش، ماهی شش هزار تومان مالیات را به دربار سلطنتی آقا محمدخان می‌فرستد، ولی آقا محمدخان این مبلغ را کافی ندانسته مطالبه مالیات زیادتری می‌کند. هدایت‌خان که سلطنت ایران را پس از ابوالفتح‌خان حق خود می‌دانست علم طغیان برافراشت و علیه آقا محمدخان شروع به جنگ و زد و خورد می‌کند پس از چند ماه جنگ نزدیک بود که هدایت‌خان فاتح شود، ولی ناگهان یکی از سرداران آقا محمدخان موفق به تطمیع فرمانده چند فوج هدایت‌خان می‌شود و در نتیجه قشون هدایت‌خان از پشت سر دچار حمله ناگهانی فرمانده خائن خود می‌گردد.

 

توطئه قتل هدایت‌خان

هدایت‌خان که شکست خود را حتمی می‌بیند به طرف سواحل بحر خزر عقب‌نشینی می‌کند و اموال و دارایی و جواهرات خود را در سه کشتی گذاشته تصمیم به فرار به بادکوبه را می‌گیرد. پس از بارگیری کشتی‌های اول و دوم، همین که کشتی سوم می‌خواهد لنگر بیندازد و بقیه اموال هدایت‌خان را بار کند یکی از غلامان او موسوم به علی آقا شفتی که قبلا تطمیع شده بود شبانه هدایت‌خان را می‌کشد.

در نتیجه اموال دو کشتی که به بادکوبه رفته بود به دست حاکم قفقاز می‌افتد و کشتی سوم با جواهرات قیمتی و ثروت سرشار هدایت‌خان به دست سرداران آقا محمدخان می‌افتد و آن‌ها جواهرات مزبور را با زنان و فرزندان هدایت‌خان که اسیر شده بودند به تهران می‌آورند.

در میان اموال قیمتی هدایت‌خان سفره جواهرنشانی بوده که سراسر آن پر از جواهرات قیمتی بود، سفره مزبور تا زمان سلطنت ناصرالدین‌شاه در موقع تحویل سال زینت‌بخش اتاق مخصوص پادشاهان قاجار بوده به علاوه در جام‌های زرین هدایت‌خان شربت به میهمانان دربار و بزرگان مملکت می‌دادند؛ یکی از این جام‌ها هم‌اکنون در خزانه جواهرات بانک ملی موجود است که در پشت این جام نام هدایت‌خان رشتی حک شده است.

 

اُتورخان

و، اما اطلاق کلمه «اتورخان» به «هدایت‌خان رشتی» مربوط به سال ۱۱۸۶ هجری یعنی ۱۴ سال قبل از قتل او به دست آقا علی شفتی می‌باشد.

در آن سال در ترکستان علیه خان خیوه قیامی می‌شود، خان خیوه که با هدایت‌خان رشتی دوستی دیرینه داشته پس از شکست به رشت فرار می‌کند و به هدایت‌خان پناهنده می‌شود. خان خیوه مدتی مهمان هدایت‌خان بوده و قصد داشته از نفوذ و شخصیت او برای اعزام نیرو به ترکستان استفاده کند.

در مدتی که خان خیوه در رشت اقامت داشته، چون برای هدایت‌خان احترام زیادی قائل بوده، و هر وقت که هدایت‌خان وارد مجلسی می‌شد و او هم در آن مجلس حضور داشت، به احترام هدایت‌خان از جا بلند می‌شد و تا زمانی که هدایت‌خان اجازه نمی‌داد او نمی‌نشست. چون خان خیوه به جز زبان ترکی زبان دیگری نمی‌دانست؛ هدایت‌خان با لهجه ترکی به او می‌گفت: «اتور خان» یعنی «خان بنشین». هر وقت هدایت‌خان با لهجه رشتی، عبارت ترکی «اتور خان» را می‌گفت این موضوع توجه مردم را را جلب می‌کرد، به طوری که پس از چندی به هدایت‌خان بر اثر کثرت استعمال این حرف لقب «اتورخان» دادند.

 

مرد‌ها شمشیر به کمر می‌بندند

پس از قتل هدایت‌خان هنگامی که فتحعلی‌خان پسر اتورخان را به اسارت به تهران می‌آورند؛ آقا محمدخان قاجار او را به فتحعلی‌شاه می‌سپرد و دستور می‌دهد که در تربیت و نگهداری او همت گمارد. فتحعلی‌شاه تا آن‌جا که مقدور بود فتحعلی‌خان را تربیت می‌کند و پس از این‌که به سلطنت می‌رسد او را بیگلربیگی آذربایجان می‌نماید.

پس از این‌که فتحعلی‌شاه از روس‌ها شکست می‌خورد و ۱۷ شهر قفقاز را از دست می‌دهد، روس‌ها پنج میلیون منات روسی به عنوان غرامت از او مطالبه می‌کنند. فتحعلی‌خان به محض اطلاع از این جریان کلیه دارایی نقدی خود را مبدل به سه کرور تومان پول رایج و طلا کرده تحویل فتحعلی‌شاه داد تا به روس‌ها بدهد.

فتحعلی‌شاه در مقابل این اقدام او، بیگلربیگی آذربایجان را تا آخر دوران سلطنتش به او واگذار می‌کند.

فتحعلی‌خان از روزی که ایران از روسیه شکست خورد، شمشیر خود را از کمر گشود و آن را به پشت بست. هر وقت به او می‌گفتند: «چرا شمشیرت را به کمر نمی‌بندی؟» در جواب می‌گفت: «مرد‌ها باید شمیشیرشان را به کمر ببندند، ما اگر مرد بودیم از روس‌ها شکست نمی‌خوریدم. از این جهت مادامی که قفقاز را پس نگرفته‌ایم نباید شمشیر خود را به پهلو ببندیم.»

 

وصیت‌نامه پسر اتورخان

فتحعلی‌خان در سال ۱۲۵۴ در محضر میرزا احمد تبریزی وصیت‌نامه‌ای نوشت که هم‌اکنون در دست خانواده گیلانشاه است. به موجب این وصیت‌نامه که قسمتی از آن ذیلا درج می‌شود پس از مرگش بایستی مبلغ هزار تومان به این شرح خرج کنند:

۱- مادام که جنازه‌ام در ایران است ۴۱ نفر هر شب نماز وحشت برایم بخوانند.

۲- سه شبانه‌روز سه نفر قاری مشغول تلاوت باشند.

۳- در این سه شبانه‌روز مرتبا هر شب ده من برنج به گدایان خیرات کنید.

۴- یک شبانه‌روز طلاب و علما و تجار و اعیان را مهمان کنید.

از این‌ها گذشته مبلغ صد تومان به این شرح خرج نمایید:

۱- به چهل‌ویک نفری که نماز وحشت می‌خوانند ۴۱ قران،

۲- اجرت تلقین ۲ قران،

۳- اجرت سه نفر قاری ۳۰ قران،

۴- اجرت قرائت قرآن ملا‌ها ۳۰ قران.

بقیه صد تومان را خرج خیرات کنید.

اگر ممکن شد جنازه‌ام را به نجف یا کربلا یا کاظمین ببرید. در نجف عمق قبرم دو سنگ‌شکن و در سایر جا‌ها دو ذرع باشد. کفنم را از برد یمانی انتخاب کنید. هنگام حمل جنازه‌ام این خرج‌ها را بکنید:

مخارج حمل و نقل جنازه ۱۹۰ تومان.

اجرت قاری: ۲۰ تومان.

مخارج حفر قبر: ۳ قران.

تصدق هر منزل توقف: ۱۵ تومان.

اجرت تلقین: ۲۰۰۰ دینار.

به خدامی که جنازه‌ام را در حرم‌های نجف و کاظمین و کربلا طواف می‌دهند در هر حرم ۵ تومان، پس از تدفین:

۱- یک سال قاری بر سر قبرم بگذارید و ۱۵ تومان بدهید.

۲- خرج روشنایی یک‌ساله مقبره: ۵ تومان،

۳- شش نفر آدم امین در حرم‌های حضرت علی علیه‌السلام و حضرت عباس علیه‌السلام یک سال روزه برایم بگیرند.

۴- همه ساله از غره [اول]محرم الی اربعین زیارت عاشورا برایم بخوانند و مبلغ ۸۰ تومان برای این کار خرج کنید.

۵- تا شصت سال مرتبا روزه و نماز برایم بخوانند و ۱۸۰ تومان بابت آن بدهید.

۶- ده سال نماز قصر بگیرند و برای آن هر سال دو تومان بدهید.

۷- مناسک حج هر سال تا ده سال ۲۰۰ تومان.

۸- نماز خوف و آیات برای کسوف و زلزله برای هر یک ۲۰۰ دینار بدهید.

۹- همه ساله در روز وفاتم یک ختم قرآن بگیرید و ۲۰۰۰ دینار و ده شاهی بابت آن بدهید.

برای انجام مخارج مزبور از هرچه پول نقد است استفاده کنید. اگر پول نقد نبود از فروش طلا و نقره، اگر موجود نبود از فروش چای‌خوری و قلیان طلا و ... استفاده کنید.

به قرار اطلاع وصیت‌نامه فتحعلی‌خان پسر اتورخان مو به مو اجرا شد و جمعا ۲۰۰۰ تومان خرج آن گردید.

نظرات بینندگان