arrow-right-square Created with Sketch Beta.
کد خبر: ۶۰۵۱۸۹
تاریخ انتشار: ۴۷ : ۲۱ - ۱۲ اسفند ۱۳۹۹
گفت‌وگو با عزت‌الله انتظامی درباره «گاو» در زمان اکران فیلم؛

هیچ سینمایی حاضر به نمایش فیلم «گاو» نبود

در فیلم گاو دِهِ ما یک دِهِ واقعی بود... و به جز ما (بازیگران اداره تئاتر) بقیه آدم‌های فیلم همه اهل همان دهات بودند که مهرجویی با مهارت قابل تحسینی آن‌ها را به کار گرفته بود و جالب این است که ما چون برای آشنا شدن با خلق و خوی، و عادات اهالی ده سه ماه در میان آن‌ها زندگانی کرده بودیم، آن‌ها دیگر واقعا ما را از خود می‌دانستند و من شده بودم مشد حسنِ دِه. حق هم داشتند چون به آن ترتیب ما هر کدام‌مان یک پا دهاتی شده بودیم، و مسلما هیچ فیلم ایرانی تا به حال با چنین اصالتی تهیه نشده... هیچ سینمایی حاضر به نمایش فیلم «گاو» نبود تا این‌که مهدی میثاقیه که واقعا من وظیفه خود می‌دانم از او تشکر کنم،‌ حاضر به نمایش فیلم گاو شد، و حال می‌بینیم در صفوف طویلی که از صبح تا شب در مقابل سینما «کاپری» کشیده می‌شود...
پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :

سرویس تاریخ «انتخاب»؛ عزت‌الله انتظامی ۴۵ ساله بود که فیلم «گاو» را به کارگردانی داریوش مهرجویی بازی کرد، فیلمی که به گفته خود انتظامی هیچ سینمایی حاضر به نمایشش نبود، چراکه می‌ترسیدند مورد اقبال مردم واقع نشود، اما بالاخره یکی از سینماداران به نام مهدی میثاقیه این ریسک را می‌پذیرد، اکران فیلم با استقبال بی‌نظیر اقشار مختلف مردم روبه‌رو می‌شود و در رده نخستین فیلم‌های ایرانی قرار می‌گیرد که تحسین جشنواره‌های غربی را برمی‌انگیزد. خبرنگار مجله تهران مصور در همان روزهای اکران «گاو» به سراغ انتظامی می‌رود و با او درباره این فیلم موج نوی سینمای ایران به گفت‌وگو می‌نشیند، حاصل این گفت‌وگو که در شماره ۱۳۸۰ این مجله مورخ ۱۳ تا ۲۰ اسفند ۱۳۴۸ (صص ۱۱ و ۵۴) منتشر شد به شرح زیر است:

 

نه تنها من، بلکه شاید تمام آن‌هایی که فیلم گاو را دیده‌اند می‌خواهند بدانند این انتظامی که نقش نخست فیلم «گاو» را با چنین مهارت قابل تحسینی بازی کرده، چند سال سابقه بازیگری دارد و چه تحصیلات و زحماتی را متحمل شده تا از عهده نقشی چنین استثنایی سرفراز بیرون آمده؟

من کار هنری‌ام را از سال ۱۳۲۰ شروع کردم، یعنی از وقتی که در سال دوم دبیرستان تحصیل می‌کردم. البته از همان هنگام هم کوشش داشتم با گروه‌هایی همکاری کنم که حیثیت هنری و اعتبار بیش‌تری دارند. در سال ۱۳۳۳ به آلمان رفتم و ۳ سال در مدرسه شبانه تئاتر آلمان تحصیل کردم و بعد هم که به تهران بازگشتم به استخدام فرهنگ و هنر درآمدم. من در این مدت طولانی که بازیگر تئاتر هستم به اقتضای زمان در نمایشات مختلف تاریخی، اپرت‌ها و غیره شرکت‌ کرده‌ام که در تمامی آن‌ها کوشیده‌ام صمیمانه و با مهارت بازی کنم. البته در سال‌های گذشته – نسبتا دور – امکانات فعلی برای هنرمندان تئاتر وجود نداشت و اصولا هیچ‌کس به طور جدی و به صورت یک حرفه دائمی به تئاتر و هنرپیشگی نمی‌نگریست. معمولا هنرمندان تئاتر کار خود را سرسری و تفنن می‌گرفتند که تا حدی هم حق داشتند، چون اگر به صورت جدی تمام همّ خود را مصروف هنر خویش می‌کردند وضع خانواده و معیشت آن‌ها لنگ می‌ماند.

به هر حال با این سال‌هایی که من پشت سر گذاشته‌ام، مقدار زیادی تجربه نمایشی از کار روی صحنه و مقابل دوربین تلویزیون به دست آورده‌ام. با این حال هرگز به آن‌چه که می‌دانم و می‌توانم قانع نیستم، به همین دلیل از سال پیش رفته‌ام سر کلاس نشسته‌ام و اکنون دانشجوی سال دوم تئاتر هستم. و از هر فرصتی هم برای مطالعه استفاده می‌کنم. چون به گمان من در دنیای کنونی هر چقدر هم که یک انسان ذاتا بازیگر باشد، اگر کم‌سواد و دور از مطالعه باقی بماند درجا می‌زند و پیش‌رفتی حاصل نخواهد کرد.

 

برای شما که هم در تئاتر و هم در سینما هنرمند موفقی هستید، بازی کردن روی سن جالب‌تر است یا ظاهر شدن مقابل دوربین سینما؟

اصولا برای من و یا شاید هر هنرپیشه‌ دیگر تئاتر، بازیگری روی سن راضی‌کننده‌تر از ظاهر شدن مقابل دوربین سینماست به این علت که هنرپیشه روی صحنه مختار و میدان‌دار است خودش را زیر نفوذ و تحت امر کسی احساس نمی‌کند، بازی‌اش مدام قطع نمی‌شود و به این ترتیب در نقش خود بهتر جا می‌افتد. با این حال کار سینما می‌ماند، در حالی که هنرپیشه تئاتر با تمام هنرمندی‌اش مدرکی از هنر خود باقی نمی‌گذارد.

 

فکر نمی‌کنید بالاخر هنر سینما در سراسر جهان باعث از بین رفتن تئاتر شود؟ ما این موضوع را به وضوح احساس می‌کنیم.

البته عملا مشاهده می‌کنیم که تئاتر در مقابل سینما عقب نشسته. ما اکنون کشورهایی را می‌شناسیم که هنر سینمای‌شان جهانگیر شده، در حالی که تئاترشان در همان محدوده خود باقی مانده. علت هم کاملا واضح است.

 

تئاتر در چارچوب امکانات محدودی زندانیست، در حالی که سینما برای نمایش و بررسی زندگی، قدرت، میدان، امکانات و تماشایی بی‌شماری در اختیار دارد.

با این حال همان کشورهایی که سینمای جهانگیر دارند از فکر تئاتر خود هم غافل نیستند.

 

شما که در دو فیلم «گاو» و «هالو» بازی کرده‌اید، شخصا کدام‌یک را بیش‌تر می‌پسندید؟

برای من بسیار مشکل است که یک کارم را به کار دیگر ترجیح دهم چون هر نقشی را به عهده می‌گیرم صمیمانه و با تمام قوا می‌کوشم تا آن را به بهترین شکل ممکن ارائه دهم، منتهی گاو و هالو هیچ وجه تشابهی با هم ندارند؛ فیلم گاو یک فیلم استثنایی‌ست که خوشبختانه با چنین استقبالی هم از جانب عموم طبقات مواجه شده، حال آن‌که فیلم هالو از مایه‌ای کاملا اجتماعی و امروزی برخوردار است که من امیدوار و بلکه بهتر است بگویم مطمئنم فیلم هالو فیلم بسیار خوبی از کار درخواهد آمد برای این‌که در این فیلم هم تمام کوشش و سخت‌گیری‌هایی که در تهیه فیلم گاو به کار رفته معمول شده.

 

نظرتان راجع به داریوش مهرجویی کارگردان جوان و موفقی که سینمای ایران را به نحو چشم‌گیری وارد جریانی دیگر کرده، چیست؟

قبل از این‌که ما دست‌اندرکار ساختن فیلم گاو شویم از طرف بسیاری از تهیه‌کنندگان و کارگردانان به ما پیشنهاد شرکت در فیلم می‌رسید ولی نظر اداره تئاتر این بوده و هست که گروه‌های هنری ما اگر هم قصد شرکت در فیلم‌های سینمایی را دارند، باید با شرایط و ترتیبی اقدام به کار کنند که حیثیت هنرمندان حفظ شود، از این رو تا قبل از مهرجویی تمام پیشنهادات رد شده بود ولی وقتی با برداشت عالی سینمایی و قدرت رهبری و شعور همه‌جانبه مهرجویی روبه‌رو شدیم همگی او را تایید کردیم و فیلم گاو و سپس هالو را با او ساختیم. مهرجویی در کارگردانی روش و وسواس خاصی دارد، اغلب صحنه‌ها را بارها تکرار می‌کند. البته ما از این موضوع هیچ ناراحت نبودیم ولی هنرپیشگانی که در کار خود صمیمیت ندارند و عادت به سرسری کار کردن دارند، مسلما در مقابل مهرجویی خیلی زود از پای درمی‌آیند. مثلا صحنه هوار آمدن روی سر مشد حسن در فیلم گاو بارها تکرار شد تا مهرجویی رضایت حاصل کرد. و شاید این را ندانید که در فیلم گاو دِهِ ما یک دِهِ واقعی بود. البته برای این‌که فضای سینمایی داشته باشد تغییراتی در آن داده بودیم، و به جز ما (بازیگران اداره تئاتر) بقیه آدم‌های فیلم همه اهل همان دهات بودند که مهرجویی با مهارت قابل تحسینی آن‌ها را به کار گرفته بود و جالب این است که ما چون برای آشنا شدن با خلق و خوی، و عادات اهالی ده سه ماه در میان آن‌ها زندگانی کرده بودیم، آن‌ها دیگر واقعا ما را از خود می‌دانستند و من شده بودم مشد حسنِ دِه. حق هم داشتند چون به آن ترتیب ما هر کدام‌مان یک پا دهاتی شده بودیم، و مسلما هیچ فیلم ایرانی تا به حال با چنین اصالتی تهیه نشده.

 

به گمان شما رو آوردن هنرمندان تئاتر به سینما همیشه قرین موفقیت خواهد بود؟

حقیقت این است که از مدت‌ها قبل در محافل هنری تهران شایع شده بود که هنرمندان تئاتر قادر نیستند خود را با کار سینما منطبق کنند و اصولا تئاتر از سینما جداست و به همین نحو هنرپیشه تئاتر از هنرپیشه سینما، ولی همچنان‌که عملا هم دیدیم این حرف‌ها درست نیست. اصل کار این است که هنرپیشه از شعور، نرمش و هوشیاری لازم برای درک نقش و اجرای آن برخوردار باشد و السلام. البته این را هم می‌دانیم که نیمی از هنرپیشگان جهانی و مشهور سینما سابقه‌های طولانی در بازی روی صحنه داشته و دارند. ولی از حق نگذریم در همین سینمای ما هم هنرمندانی هستند که هرگز هنرپیشه تئاتر نبوده‌اند. ولی اگر امکانات مساعد فراهم آید به تمام معنی هنرنمایی می‌کنند.

 

با در نظر گرفتن این موضوع که هر ساله گروهی فارغ‌التحصیل رشته‌های هنری و از جمله فیلم‌سازی و کارهای سینمایی وارد این مملکت می‌شوند آینده سینمای ایران را چگونه می‌بینید؟

حقیقت این است که گذشته سینمای ایران مملو از کارهای تجربی و خام بوده - و متاسفانه تا حال می‌باشد - که از هنر اصیل سینما فاصله بعیدی دارد. ولی من امیدوارم و فکر می‌کنم با دست‌اندرکاری جوانان روشن‌فکر و باذوق، و تازه‌نفسی که به میدان هنر می‌آیند ما در آتیه صاحب سینمایی ارزشمند و با افتخار خواهیم شد، که از هم‌اکنون ورود این موج نو را به وضوح احساس می‌کنیم خاصه این‌که رغبت جوانان ما به کارهای هنری و نیز استقبال از آثار هنری در خورد توجه و مراقبت است.

 

این جمله «هنر برای مردم» را شما چگونه توجیه می‌کنید؟ با این تعبیر که هنر برای مردم، یعنی این‌که هرچه را که مردم طلب می‌کنند باید تحویل‌شان داد، موافقید؟

به گمان من در این موقعیت خاصی که ما داریم، این تعبیر و تفسیر غلطی است که از هنر برای مردم شده همان چیزی را که مردم می‌خواهند تحویل ایشان دادن، یعنی این‌که مردم را در همان شرایطی که هستند نگه داشتن، حال آن‌که هنرها باید سطح شعور، درخواست و باالنتیجه اندیشه مردم را بالا ببرند. به وسیله هنرها باید مردم را با فکر کردن آشنا کرد و آشتی داد.

در این‌جا گفتنِ این نکته را ضروری می‌دانم که هیچ سینمایی حاضر به نمایش فیلم «گاو» نبود تا این‌که مهدی میثاقیه که واقعا من وظیفه خود می‌دانم از او تشکر کنم،‌ حاضر به نمایش فیلم گاو شد، و حال می‌بینیم در صفوف طویلی که از صبح تا شب در مقابل سینما «کاپری» کشیده می‌شود همه‌گونه آدمی به چشم می‌خورد؛ از دانشجوی دانشگاه گرفته، تا کارمند و محصل، دختر و پسر، زن خانه‌دار و... و من صمیمانه علاقه‌مندم مردم هرچه بیش‌تر به تماشای این‌گونه فیلم‌ها بیایند زیرا دیگر بهانه‌ای دست فیلم‌سازان و تهیه‌کنندگانی نخواهد بود که عدم استقبال مردم را از فیلم‌های محکم و هنرمندانه بهانه و همچنان به کار خود ادامه دهند.

 

این‌که بازی هنرپیشه‌ای را در سطح جهانی قلمداد می‌کنند به چه معیاریست و آیا به نظر شما مابین هنرپیشه‌های ما بازی کسی در سطح جهانی هست؟

امیدوارم استودیوهای فیلم‌برداری ما فیلم‌هایی تهیه کنند و وضعی پیش بیاید تا ما هم بتوانیم با اطمینان ساخته‌های خودمان را در فستیوال‌های سینمایی جهان شرکت دهیم. در آن صورت خودبه‌خود مورد نقد و بررسی داوران بین‌المللی قرار خواهیم گرفت. ولی باید توجه داشت که سینما یک هنر تیمی است. هنرپیشه، نقاش و شاعر و مجسمه‌ساز نیست که بدون نیاز از همکاری و هم‌طرازی دیگران همچنان به پیش‌روی ادامه دهد، و من فکر می‌کنم، ما اگر بتوانیم در ارائه هنرمان واقعا ایرانی باشیم خیلی زرنگی کرده‌ایم چون در این صورت می‌توانیم با افتخار اثر کاملا ایرانی خود را که می‌تواند و می‌باید از تمدن آداب و رسوم و فرهنگی کهن مایه داشته باشد، در فستیوال‌های جهانی به نمایش درآوریم و کلی هم مفتخر و سرفراز باشیم.

 

آقای انتظامی من دیگر سوالی ندارم، زیرا وقت ملاقات‌مان به پایان رسیده اما اگر خودتان حرف‌هایی برای گفتن دارید که با سوالات من مطرح نشده بفرمایید.

وظیفه خود می‌دانم تا از این همه لطف و محبتی که از جانب تمام دوستان و تماشاچیان عزیز نمایشات ما و فیلم گاو به من می‌شود صمیمانه تشکر می‌کنم.

نظرات بینندگان