خاطرات مرحوم آیت الله هاشمی رفسنجانی از سال ۱۳۷۱ تا ۱۳۷۶، هر شب منتشر میشود. پیشتر، خاطرات «آیت الله» از سال ۵۸ تا ۷۱ در سرویس تاریخ «انتخاب» منتشر شده بود.
سرویس تاریخ «انتخاب»: متن کامل خاطرات ۷۱ تا ۷۶ (که به صورت اختصاصی در «انتخاب» منتشر میشود) در زیر آمده است
سال ۱۳۷۱
در گزارشها بحران پولى در اروپا و به خصوص انگليس و ايتاليا و وقوع سيل در پاكستان مهم است. براى اقامه جمعه به دانشگاه تهران رفتم. خطبهاى در مورد نتايج سفرم و خطبهاى دربارة مسايل روز منجمله جزيره ابوموسى اختصاص يافت.
عصر آقاى [علي] فلاحيان، [وزير اطلاعات]، اطلاع داد كه سران حزب دموكرات كردستان در برلين كشته شدهاند؛ احتمالاً سروصداى زيادى عليه ما راه خواهد افتاد. كار زيادي نداشتم و وقت به استراحت گذشت.
سال ۱۳۷۲
صبح زود دكتر نجفى، [وزیر آموزش و پرورش] آمد. با هم براى مراسم شروع سال تحصيلى، به مدرسه دخترانه حافظ رفتيم. در راه توضيحات داد. بعد از قرائت قرآن و گزارش وزير، رأس ساعت هشت زنگ آغاز سال تحصیلی را نواختم كه در اخبار مستقيماً پخش شد. براى دانشآموزان صحبت کردم. از چند كلاس بازديد نمودم و با معلمان و مديران در دفتر مدرسه صحبت کردم. مدرسه دو شيفته است؛ در هر شيفت حدود 450 نفر شاگرد تحصیل می کنند. سپس از مدرسه پسرانهاى هم بازديد و با بچهها صحبت كردم. بيرون هر دو مدرسه، جمع زيادى از مردم منطقه اجتماع كرده بودند و ابراز احساسات پُرشورى داشتند.
آقاى نوربخش، [معاون اقتصادی رییسجمهور] آمد. در مورد بدهىهاى ارزى معوقه و سفر به بانك جهانى و معرفی وزير اقتصاد جديد صحبت كرديم. آقاى [مصطفی] ميرسليم، [دبیر شورای عالی انقلاب فرهنگی]، براى دستور شوراى عالى انقلاب فرهنگى آمد.
آقاى [اکبر] تركان، [وزیر راه و ترابری] آمد. گزارش كاركرد در وزارت راه و ترابری و بررسى وضع معاونان و طرحهاى مهم را داد. در مورد فرودگاه بينالمللى امام خمينى(ره) و راهآهن تهران - مشهد و شاهراه شمال و ساحل سازى خزر و تعميرگاه لوكوموتيو و اعتبارات برنامه دوم و مديريت راهآهن مذاكره شد.
عصر دكتر ولايتى آمد. در مورد پيام آمريكا و جواب آن صحبت شد. شوراى عالى امنيت ملى جلسه داشت. دربارة امنيت كردستان و مسأله فلسطين و مذاكره تلفنى من با فهد، شاه عربستان بحث کردیم. شب آقاى [علی اکبر] ناطق[نوری، رییس مجلس شورای اسلامی] آمد. راجع به [معرفی وزیر برای] وزارت اقتصاد صحبت كرديم.
سال ۱۳۷۳
صبح اول وقت، براى شركت در مراسم هفتمين اجتماع سراسرى فرماندهان سپاه، از منزل به پارك ارم رفتيم. سالن بسيار عظيمى دارند که پيش از انقلاب ساخته شده است. آقاى [محسن] رضايى، [فرمانده کل سپاه] خيرمقدم گفت و من مفصل سخنرانى کردم.
به دفتر برگشتم.آقاى [رضا] امراللهى، [رییس سازمان انرژی اتمی] آمد. گزارش تحقيقات استفاده از گرماى اعماق زمين براى توليد برق را داد و براى اجراى طرح كمك خواست؛ قول كمك دادم. مدتى است كه از وزارت نيرو و سازمان انرژى اتمى خواستهام كه براى بهرهگيرى از انرژىهاى نو، از خورشيد و باد و دريا و اعماق زمين بسيج شوند. گزارش كارهاى ديگر سازمان را داد و براى سفر به وين، نظرخواهى كرد.
ورزشكاران عازم شركت در بازىهاى آسيايى هيروشيما آمدند. آقاى هاشمىطبا، [رییس سازمان تربیت بدنی] گزارش داد و من صحبت تشويقآميز برايشان كردم. عصر در جلسه هیأت دولت، دربارة استفاده از تعاونىها براى اصلاح نظام توزيع و مقدارى دربارة قيمت سوخت در برنامه دوم و مسأله تورم بحث شد.
شب، آیتالله خامنهاى میهمانم بودند. دربارة اعلاميه آیتالله منتظرى، مسأله تاجيكستان، قرار آتشبس و تشديد جنگ در افغانستان، مسأله وقار، مسأله انضمام قزوين به استان تهران و دربارة مسايل جارى ديگر صحبت كرديم.
سال ۱۳۷۴
همه وقت امروز به خواندن گزارشها و انجام كارهاي مانده از روزهاي سفر گذشت؛ به روز رساندم. شب به خانه آمدم. جمعي از بستگان، براي مراسم ازدواج ياسر جمعاند. با والده و همشيره طيبه، براي دعوت آنها به تهران، تلفني صحبت كردم.
فائزه و فرشته هم از سفر آمدهاند. محسن هم كه از كيش برگشته، براي مشورت در نشر بخشي از خاطرات در هفته دفاع آمد و گفت در كيش، چند پمپ بادي روي چاههايي نصب كردهاند و آب ميكشند؛ ارزان و جالب است. از سوريه، به قیمت هر دستگاه، هزار و پانصد دلار خريدهاند.
سال ۱۳۷۵
با حالت تب به دفترم رفتم. ستاد تنظيم بازار جلسه داشت. در مورد تخفيف پيمان ارزي و فروش صادراتى و تقويت صنعت سموم كشاورزى تصميم گرفتيم. عصر شوراى عالى انقلاب فرهنگى، جلسه با چند مصوبه داشت. سر شب دكتر ميلانى آمد و براى علاج تب، پنىسيلين تزريق كرد.
سال ۱۳۷۶
امروز برخلاف روزهاى گذشته، بعد از نماز صبح به حرم مشرف نشدم، چون قرار بود كه در مراسم غبارروبى ضريح مقدس شركت كنم كه براى زيارت مناسبتر است. گزارشها را خواندم كه مسأله شهادت پنج تن از نيروهاى سپاه در پاكستان كه براى آموزش به دعوت وزارت دفاع پاكستان آنجا بودند، مورد توجه بيشتر است و بالارفتن احتمال مراجعت سفراى اروپایى.
براى زيارت غسل كردم و لباس مناسب پوشيدم؛ منجمله يك پيراهن بلند سفيد كه مخصوص براى افرادى كه در غبارروبى كار مىكنند، تهيه شده است. ساعت هفت ونیم به حرم مشرف شدم. آقاى [واعظ] طبسى براى مراعات حال من، مرا دير خبر كرد. آقايان طبسى، رسولى محلاتى، معصومى، مرتضوى و عبادى، پولها را از ضريح بيرون آورده بودند.
من براى شستشو و غبارزدایى رسيدم. با دستمالهاى سفيدى كه با گلاب خيس مىشدند، ضريح و قبر مطهر را تميز كرديم. زيارت كردم و نماز زيارت خواندم. فيلم گرفتند. اشيای بالاى داخل ضريح، توجهم را جلب كرد. عجيب اين است كه آقاى طبسى و ديگران كه بارها اينجا آمدهاند، نمىدانستند از كيست. آيه نور هم بالاى آن نوشته شده است. متأسفانه سوسك هم در ضريح ديده مىشد، با اينكه با تأكيد من، قرار بود از بين ببرند و گفتند از بين رفته است.
هنگام برگرداندن وسایل روى سنگ قبر، جعبه قرآنى را با خواست من بازكردند كه در آن اسناد و پولهایى كه از ضريح بيرون مىآورند و صورتجلسه مىكند و امضا مىكنند هم هست. قرآن كوچكى كه فقط هشت صفحه نوشته به خط كوفى و به شكل مربع مستطيل به صورت بياض در آن است. ديديم كه در آن ورقهاى هست كه نوشته اين قرآن به خط حضرت اميرالمؤمنين على(ع) است كه شيخ بهایى به خط خودش تأييد كرده كه به خط علي(ع) است و تعجب كردم كه آقاى طبسى هم هنوز اين را نديده بودند و چند قرآن ديگر هم بود كه بازكرديم.
خبر بدى هم پاسداران دادندكه ديروز هنگام رفتن به سد بجنورد، يكى از پاسداران من به نام [یدالله] اميرى كه راننده بود، ماشينش چپ کرده و در بيمارستان پس از عمل فوت نموده است؛ خيلى متأثر شدم.
آقايان [سیدهاشم] رسولىمحلاتى و [علیاکبر] الهى[خراسانی]، مسئول بنياد پژوهشهاى آستانقدس آمدند. گزارش كار بنياد را دادند. آقاى رسولى گفت كه كنگره سراسرى سالانه ائمه جمعه را به تأخير انداختهاند، به خاطر مشكلى كه ائمه جمعه در انتخابات پيدا كردهاند و به خاطر حمايت صريح از آقاى ناطق نوری ضربه خوردهاند؛ زيرا نگراناند كه در اجلاس، بحثهاى تفرقهانگيز مطرح شود.گفتم احتياج به بررسى بيشتر دارد؛ شايد بشود جلسه را كنترل و هدايت كرد. گفت روزنامه سلام را تهديد به مقابله به مثل كرده كه دست از تحريك عليه ائمه جمعه بردارد و مؤثر بوده است.
به دانشگاه علوم اسلامى رضوى رفتيم. جلسه باشكوهى از طلاب بود. آقاى [واعظ] طبسى، پس از نوحه خوانى آقاى ماهرخسار، گزارش كار داد و از من تمجيد كرد. من هم در يك سخنرانى طولانى، از اهميت نقش روحانيت در تاريخ و ضرورت همراه مسایل روز بودن و استفاده از متدهاى جديد و اهميت حوزه مشهد و اين دانشگاه رضوى گفتم.
سپس از طرح حرم و ضريح جديد در دست ساخت بازديد كرديم؛ عظيم است. مجموعاً بيش از 270 هزار مترمربع ساختمان جديد است. در جلسهاى با حضور دكتر [محمدعلی] نجفى، [رییس سازمان برنامه و بودجه]، دربارة پرداخت طلبهاى آستانقدس از دستگاههاى دولتى تأكيد كردم.
عصر آقاى غزالى آمد. مدير روزنامه خراسان است. مالكيت آن از كميته امداد است. نگران است كه براى اتخاذ مواضع به نفع خط آنها، فشار بياورند. به آقاى [واعظ] طبسى تذكر دادم كه مراعات كنند. مديران روزنامه قدس آمدند. مصاحبه مفصلى داشتند. على همشيره زاده و بچههايش و احمدآقا و مهدىآقاي وفادار براى ديدنى آمدند.
جلسه خصوصى با آقاى [واعظ] طبسى در مورد مسایل سياسى و انتخابات خبرگان داشتيم. بعد از نماز به زيارت رفتم و وداع كردم. ساعت نُه شب به فرودگاه رفتيم و به سوى تهران پرواز كرديم. در مسير با آقاى [سیدهاشم] رسولى محلاتى مذاكره كرديم. گفت در دو سه ماه اخير، حدود 20 درصد از وصول وجوه شرعى براى رهبرى، به خاطر ركود بازار كم شده است.