پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :
سرویس تاریخ «انتخاب»؛ صبح شرفیاب شدم. صحبتهای دیشب با ماک گاورن [سناتور دموکرات آمریکایی و نامزد سابق ریاستجمهوری آمریکا] را عرض کردم. شاهنشاه خیلی به دقت گوش دادند. آنچه که درباره خودم هم به او گفته بودم ناچار با کمال خجلت عرض کردم، چون به هر حال باید خاطر شاهنشاه آگاه باشد. احساس کردم شاهنشاه خیلی متاثر شدند. فرمودند: «میخواستی بگویی پدرم هم نسبت به رضاشاه همینطور بود.» عرض کردم: «غفلت کردم و نگفتم.» عرض کردم: «امشب هم با عده زیادی پیش من است، آیا اوامری هست که به او حالی کنم؟» فرمودند: «به او حالی کن که ما از شما نه کمک و نه صدقه میخواهیم. اگر به کشور ما اهمیت میدهید و واقعا فکر میکنید که برای شما یک باستیون [پایگاه نظامی] است، باید به ما کمک فنی، تکنولوژی و اسلحه خوب بدهید.» فرمودند: «بگو اسرائیل که دوست شماست برای شما یک [مسئله] problem است و ما که دوست شما هستیم واقعا به درد شما میخوریم. بعد هم ببین راجع به حزب [رستاخیز] چه نظری پیدا کردهاند.»
بعد من مرخص شدم به کارهای جاری رسیدم. بعدازظهر کلنگ چهار هزار عمارت جدید را که یک شرکت خصوصی میسازد نزدیک شهیاد به زمین زدم (کوی اکباتان).
منزل آمده کار کردم. باز در دفتر در جلسه جشنهای پنجاهمین سال سلطنت پهلوی شرکت کردم...