کاش دیگر سیرکی برپا نشود

‌مردم از یک ساعت قبل بیرون چادرهای بزرگ و عظیم "سیرک" صف کشیده بودند که بروند شکنجه حیوانات را تماشا کنند.

همه رفتیم پول دادیم، بلیط خریدیم و هم‌دستشان شدیم، هر شب حدود هزار نفر در سالن بود و جای سوزن انداختن نبود.

وقتی که بخش‌ اجرای برنامه‌ها توسط آدمها بود حوصله همه سر می‌رفت، اما انگار بخش بازی دادن حیوانات برای همه سرگرم کننده تر بود.

بندبازی، حرکات خنده‌آور دلقک‌ها، حرکات آکروباتیک و ... همه به سرعت گذشت و نور را روی یک نقطه کوچک متمرکز کردند و سگ سفید کوچکی که به گفته خود آنها چهار ساله بود، وارد سن شد.

روی صندلی می‌نشست، روی دوپا می‌ایستاد، از بین حلقه‌ها می‌پرید، روی سکوهای چند متری بالا و پایین می‌کرد و آخرکار هم ایستاد و زیر چشمی یک دل سیر همه را نگاه کرد.

احتمالا وقتی که خدا سگ را چهار دست و پا آفریده قرار نبوده روی دوپا راه برود و روی صندلی بنشیند، احتمالا خیلی شکنجه شده که این حرکات را یاد گرفته، خیلی گرسنگی کشیده، خیلی کتک خورده.

مرحله بعدی کل سن را قفس‌بندی کردند و سه ببر بنگال بسیار متین و آرام از کانال‌های مخصوص روی سن آمدند.

هیچ شباهتی به ببرهایی که در مستندهای حیات وحش نشان می‌دهد نداشتند، نه خوی درندگی در آنها دیده می‌شد و نه نشانی از حیات.

بی‌تفاوت وارد شدند تا ببییند دستور مربی چیست و باید چکار کنند. ببرهای چند صد کیلویی بیچاره را وادار کردند از بین حلقه‌ها بپرند، از چند سکوی مرتفع بالا بروند، به نوبت همدیگر را دنبال کنند و قسمت بد ماجرا وقتی بود که حلقه آتش را نگهش داشتند و ببرها از میان آن عبور کردند.

حتما هزار بار سوخته بودند تا یاد گرفتند این هیکل عظیم را از بین یک حلقه کوچک آتشی عبور دهند، حتما چند روزی گرسنه ماندند و غذا در برابر عبور از آتش جایزه‌شان بوده است.

آخر کار هم یکی از ببرها را نگه داشتند و نمی‌دانم مربی با نگاه چه به ببر بیچاره می‌گفت که بعد از چند دقیقه تلاش و به سختی روی دو پا ایستاد و صدای سوت و جیغ و کف مردم برای نمایش دردناک ببر بالا رفت.

به گزارش خبرگزاری دانشجویان ایران(ایسنا)، منطقه کرمانشاه، دیشب آخرین شب اجرای دو سیرک در کرمانشاه بود، سیرک‌هایی که خرس داشتند، ببر داشتند، سگ داشتند، مار داشتند و در حدود یک ماه اتراقی که در کرمانشاه داشتتند، میلیون‌ها تومان از شکنجه حیوانات پول درآورند و جالب اینکه مردم همیشه در صحنه هم حسابی مشارکت کردند.

این در حالیست که کرمانشاه دو سال قبل به استان‌های سبز سیرک ممنوع پیوسته بود.

وقتی که سیرک‌ها شروع به کار کردند، داد همه فعالان محیط زیست درآمد، مدیر کل محیط زیست هم فقط پاسخ داد که این سیرک‌ها مجوز خود را از سازمان گرفتند و ما هم تابع سازمان محیط زیست هستیم.

غلامحسین کاظمی در گفت و گو با ایسنا البته قول داده بود که بر کار این سیرک‌ها نظارت شود.

اما هردو سیرک بدون آنکه مزاحمتی برایشان ایجاد شود، حدود یک ماه و در این یک ماه هر شب ببرها و سگ‌ها را از بین حلقه‌های آتش عبور دادند و مثلا مردم را شاد کردند.

یکی از فعالان محیط زیست کرمانشاه استفاده از حیوانات در سیرک را باعث شکنجه روحی و جسمی این حیوانات دانست که این کار خلاف قوانین بین‌المللی است.

زربانو منصوری در گفت و گو با ایسنا منطقه کرمانشاه، از پیگیری‌های فراوان فعالان محیط زیست برای ممنوعیت کار این دو سیرک گفت و یادآور شد: متاسفانه این پیگیری‌ها به نتیجه نرسید و اینکه این سیرک‌ها از کجا مجوز گرفتند هم کامل مشخص نشد.

وی ادامه داد: حتی تلاش کردیم خرس یکی از سیرک‌ها را بخریم و پول آن را به سیرک پرداخت کنیم که موفقیت آمیز نبود.

به گفته این فعال محیط زیست، برپایی سیرک برای شاد کردن مردم هیچ ممانعتی ندارد، اما این کار نباید با آزار و اذیت حیوانات و سوءاستفاده از آنها همراه باشد.

منصوری عنوان کرد: حتی شبکه محیط زیست کرمانشاه نیز بیانیه‌ای در مخالفت با برپایی همزمان دو سیرک در کرمانشاه صادر کرد.

به هر حال این دو سیرک یک ماه بدون مزاحمت چادرهای بزرگشان را در دو نقطه شهر برپا کردند و حسابی پول به جیب زدند.

نان خوردن از شادی مردم کار خیلی خوبی هم است، اما نه با حضور حیوانات.

از کرمانشاه که گذشت و این سیرک‌ها حتما بساطشان را جمع کردند که در شهر دیگر پهن کنند و ببرها و خرس‌ها و سگ‌ها دوباره می‌روند که برای خنداندن مردم آتش‌بازی کنند.

کاش خود مردم یاد بگیرند نروند و برای سوزاندن و گرسنگی کشیدن حیوانات پول ندهند، یا کاش واقعا ممنوع شود سیرکی که قفس حیوانات دارد.