arrow-right-square Created with Sketch Beta.
کد خبر: ۸۱۵۳۴۹
تاریخ انتشار: ۴۵ : ۲۳ - ۱۷ شهريور ۱۴۰۳

یادداشت‌های علم، چهارشنبه ۱۵ بهمن ۱۳۴۸: شاه معتقد است که خدا او را برای مأموریت خاصی از ترور ۲۱ سال قبل نجات داده / به سفیر اسرائیل گفتم کمک کنید ملک حسین، شاه عراق شود

یادداشت‌های اسدالله علم: صبح عزری سفیر غیر رسمی اسرائیل دیدنم آمده بود. از هر طرفی سخن می رفت. می گفت: وضع داخلی مصر خیلی بد است (نمی دانم تبلیغات بود یا حقیقت). به او گفتم: اگر روس ها مداخله نکنند، بهتر است شما هم کمک کنید ملک حسین پادشاه عراق هم بشود. بعد با شما جدا از اعراب صلح جداگانه ببندد. چون عراقی ها هم به جان آمده اند. فکر می کنم حالا دیگر ملت عراق این اسم انقلاب کثیف عراق را غی کند و ملک را با جان و دل بپذیرد. گفت ما خبر داریم که ملک حسین حالا خیلی تحت تأثیر ناصر است. گفتم: اگر نباشد چه کند؟ شما که دشمن او هستید، ناصر هم که دشمن اوست، فلسطینی ها هم که دشمن او هستند. لااقل با دشمنی می سازد که تا اندازه ای بتواند با او راه برود. او هم ناصر است. گفت: درست می گویی.
پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :

سرویس تاریخ «انتخاب»: اسدالله علم (۱ مرداد ۱۲۹۸ بیرجند – ۲۵ فروردین ۱۳۵۷ نیویورک)، یکی از مهم‌ترین چهره‌های سیاسی دوران محمدرضا شاه، وزیر دربار از ۱۳۴۵ تا ۱۳۵۶ و نخست‌وزیر ایران از سال ۱۳۴۱ تا ۱۳۴۲ بود.  
 
«انتخاب» هر شب یادداشت‌های روزنوشت علم را منتشر می‌کند.
 
 چهارشنبه ۱۵ بهمن ۱۳۴۸: صبح عزری سفیر غیر رسمی اسرائیل دیدنم آمده بود. از هر طرفی سخن می رفت. می گفت: وضع داخلی مصر خیلی بد است (نمی دانم تبلیغات بود یا حقیقت). به او گفتم: اگر روس ها مداخله نکنند، بهتر است شما هم کمک کنید ملک حسین پادشاه عراق هم بشود. بعد با شما جدا از اعراب صلح جداگانه ببندد. چون عراقی ها هم به جان آمده اند. فکر می کنم حالا دیگر ملت عراق این اسم انقلاب کثیف عراق را غی کند و ملک را با جان و دل بپذیرد. گفت ما خبر داریم که ملک حسین حالا خیلی تحت تأثیر ناصر است. گفتم: اگر نباشد چه کند؟ شما که دشمن او هستید، ناصر هم که دشمن اوست، فلسطینی ها هم که دشمن او هستند. لااقل با دشمنی می سازد که تا اندازه ای بتواند با او راه برود. او هم ناصر است. گفت: درست می گویی.
 
صبح مجلس فاتحه قوام بود. جمعیت عجیبی به مسجد سپهسالار آمدند که باعث تعجب خود من هم شد. معلوم می شود هنوز مردم دوستم دارند! امروز روز ۱۵ بهمن، روزی است که به شاهنشاه در دانشگاه در ۲۱ سال قبل تیر انداختند و به صورت معجزه آسایی نجات یافت. یعنی تیر به لب و کلاه و پشت اصابت کرد و کاری واقع نشد. بی جهت نیست که شاه معتقد است خداوند او را برای مأموریت خاصی نگاهداشته است. به همین مناسبت در
 
دانشگاه و باشگاه افسران مجالس جشنی بود که من به اتفاق والاحضرت اشرف رفتم. شکر خدا را که به این صورت دوستانه میت وانیم با دانشجویان جوشیم....
نظرات بینندگان