پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) : عباس عبدی در روزنامه بهار نوشت:
انتـخابـات اخیـر ریاستجمهوری آنقدر اهمیت دارد که باید درباره آن بحث و گفتوگو کرد و بسیار نوشت و خواند. فرصت هم برای این کار در دسترس هست. ولی در این یادداشت میکوشم که به دو نکته ضروری و مقدماتی اشاره کنم، زیرا ممکن است بیتوجهی به آنها ما را در مسیر دیگری
قرار دهد.
1ـ اولین نکته این است که پدیدههای اجتماعی و سیاسی لزوما دارای ماهیت و تبعات و نتایج ثابتی نیستند. حتی پدیدههای فیزیکی نیز در مواردی دارای این خصوصیت هستند. ولی ابعاد این مسئله در پدیدههای اجتماعی خیلی بیشتر است. به عبارت دیگر وقتی اتفاقی میافتد، نتیجه آن بستگی به نوع واکنش بعدی ما دارد. برای نمونه بعضی از افراد وقتی شکست میخورند، از آن درس میگیرند و شکست را به پلی برای پیروزی بعدی تبدیل میکنند.
ولی بعضی دیگر ممکن است از شکست خوردن چنان سرخورده و مایوس شوند که تمامی زندگی خود را تباه کنند. واکنش در برابر پیروزی هم همینطور است. پیروزی ممکن است منشاء تباهی یا موفقیتهای بعدی فرد یا گروه پیروز باشد و این بستگی به نحوه برخورد آنها با پیروزی دارد. انتخابات اخیر نیز به همین گونه است. نتیجه بهدستآمده از 24 خرداد میتواند به شکلهای گوناگونی تعبیر شود، ولی این مسئله قطعی است که تعبیر این اتفاق، تازه شروع شده و هنوز به پایان راه خود نرسیده است. در واقع رفتارهای بعدی کنشگران سیاسی است که موجب عینیت دادن به تعبیر و تفسیرهای این اتفاق میشود.
البته این رفتارها باید به گونهای باشد که همخوانی بیشتری با ویژگیهای آنچه تاکنون رخ داده، داشته باشد. شاید بتوان بعضی از این ویژگیها را چنین شمرد: زنده بودن روح امید در میان مردم، اعتماد نسبی مردم نسبت به نظام، نفی هرگونه فرآیندی که بخواهد ایران را در موقعیت سایر کشورهای بحرانزده منطقه قرار دهد، کوشش برای تحقق آرامش و تعامل سیاسی در درون کشور و با جهان اطراف، اتکا به عقلانیت در تمامی وجوه رفتاری از جمله سیاست و در کنار همه اینها، خارج کردن مفهوم و کارکرد سیاست از برج عاجنشینیهای روشنفکرانه و فرازمینی.
2ـ نکته بعدی که منتقدان وضع جاری باید به آن توجه کنند، نمره مثبت ساختار سیاسی در انجام و اجرای این انتخابات بود. این انتخابات محصول یک خواست و اراده روشن برای تحقق حماسه سیاسی بود. اگر این خواست و اراده به نحو شایستهای مورد احترام قرار گیرد، بهطور طبیعی و در ادامه در وضعیتی قرار میگیریم که میتوانیم به تداوم این روند امیدوار باشیم. انتخاباتی که حداقل تاکنون بنده هیچ اعتراض مهمی نسبت به اجرای آن نشنیدهام و در کمال آرامش و درستی انجام شد.
اهمیت این وجه از انتخابات بسیار بیشتر از میزان مشارکت و نیز نتیجه انتخابات است و این به معنای پیشرفت به سوی نهادینه شدن و تثبیت نهاد انتخابات و صندوق رای است. البته هنوز میتوان نسبت به روند ردصلاحیتها حرف داشت. ولی ردصلاحیتها هرچه باشد آشکار و قابل بحث است، در حالی که سلامت برگزاری انتخابات تعیینکننده نهایی اعتبار آن است و این دوره هم از حیث نوع رقابت و هم از حیث چگونگی شرکت و برگزاری آن، بهطور قطع از انتخابات سال 76 نیز بهتر انجام شد و باید قدردان کسانی بود که آن را به این خوبی انجام دادند. شاید گفته شود آنان موظف به این کار بودند. بله، درست است، ولی مگر نه اینکه قدردانی باید متوجه کسانی هم باشد که وظایف خود را به درستی انجام دادهاند؟
شاید پرسیده شود چرا ما از انتخابات 88 به 92 رسیدیم؟ به نظرم در سال 88 فارغ از هر اتفاقی که افتاد، ما با پدیده دیگری مواجه بودیم؛ پدیدهای که دو طرف آن با تند کردن اوضاع شرایط را به نحو غیرقابل کنترلی درآوردند. خوشبختانه با حذف و کنار گذاشته شدن یک طرف این بازی و درسآموزی طرف دیگر، آن بازی گذشته دیگر تکرار نشد و جالب اینکه اینبار از طرف حکومت پاسهای سالمی داده شد و خوشبختانه از طرف نیروهای دیگر نیز پاسخ مناسب دریافت شد.
از نظر بنده اگرچه میزان مشارکت و جهتگیری رییسجمهوری منتخب نیز بسیار اهمیت دارد، ولی اصل برگزاری چنین انتخاباتی آرام و رقابتی و آزاد (به طور نسبی و در چارچوب بحث ردصلاحیتها) و امن، بزرگترین دستاورد این انتخابات است. با بالا رفتن مشارکت و حتی انتخاب بهترین فردی که در ذهن داریم، کشور لزوما از وضع جاری خلاص نمیشود، ولی با تثبیت نهاد انتخابات و آرام برگزار شدن آن، امیدواریم که فردای ما از امروزمان بهتر شود.