entekhab | وب سایت انتخاب

arrow-right-square Created with Sketch Beta.
برچسب ها - جمال امامی
خاطرات یحیی ریحان، مدیر روزنامه‌ی فکاهی «گل زرد» در دوره‌ی احمدشاه؛
جمال امامی فوت کرد و اغلب مردم او را طرفدار انگلیس‌ها می‌دانستند و نظر خوبی نسبت به او نداشتند. در یکی از مسافرت‌های خود به ایران روزی به دیدن آقای الهیار صالح رفته بودم اتفاقا اسم جمال امامی پیش آمد، آقای صالح نقل نمود: «موقعی که قرارداد نفت جنوب در کمیسیون نفت مجلس شورای ملی مطرح می‌گردید یکی از کسانی که راجع به قرارداد مزبور و مواد آن مخالفت آغاز کرد و بر ضد انگلیس‌ها صحبت کرد جمال امامی بود ولی بر این عقیده بود که این مبارزه به جایی نمی‌رسد.»
کد خبر: ۶۴۸۰۱۳   تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۸/۲۶

رئیس: «حالا رای می‌گیریم به گزارش کمیسیون نفت و تبصره‌هایی که بدان ملحق شد. آقایانی که موافق‌اند قیام کنند.» کلیه نمایندگان حاضر در جلسه قیام کردند و به مجرد قیام نمایندگان ناگاه صدای کف از جایگاه تماشاچیان و لژ جراید برخاست...، چون احساسات و تظاهرات بسیار شدید و دامنه‌دار بود نمایندگان از آقای رئیس خواهش کردند که جلوی آن گرفته نشود و اجازه بدهند ادامه پیدا کند. مدت سه یا چهار دقیقه کلیه حاضرین در مجلس فریاد می‌زدند «زنده باد نمایندگان دوره شانزدهم مجلس شورای ملی»، «زنده باد نمایندگان اقلیت». این تظاهرات یک محیط پر از شوری ایجاد کرده بود و تا موقعی که نمایندگان تالار جلسه را ترک کردند دنباله آن هنوز ادامه داشت. به مجرد تصویت گزارش کمیسیون نفت آقای دکتر مصدق روی چند نفر از جمله آقای دکتر بقایی و دکتر شایگان را بوسید و وکلا در ساعت دوازده‌ونیم در حالی که هنوز صدای کف و فریاد هورا شنیده می‌شد تالار جلسه را ترک گفتند و جلسه ختم گردید.
کد خبر: ۶۰۷۱۶۴   تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۱۲/۲۳

روایت دکتر مصدق از چگونگی نخست‌وزیر شدنش؛
چون اکثریت نمایندگان این‌طور تصور می‌نمودند [که] تصدی آقای سید ضیاءالدین سبب خواهد شد که همان بگیر و ببند کودتای سال ۱۲۹۹ تجدید شود، نه جرأت می‌کردند از شخص دیگری برای تصدی این مقام اسم ببرند، نه مقتضیات روز اجازه می‌داد به کاندیدای سیاست بیگانه رای بدهند...، چون صحبت درگرفت و مذاکرات به طول انجامید برای تسریع در کار و خاتمه دادن به مذاکرات، یکی از نمایندگان که چند روز قبل از کشته شدن رزم‌آرا، نخست‌وزیر، به خانه من آمده بود و مرا از طرف شاهنشاه برای تصدی این مقام دعوت کرده بود و هیچ تصور نمی‌کرد برای قبول کار حاضر شوم، اسمی از من برد که بلاتامل موافقت کردم و این پیش‌آمد سبب شد که نمایندگان از محظور درآیند و همه بالاتفاق کف بزنند و به من تبریک بگویند.
کد خبر: ۵۴۵۴۳۱   تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۲/۰۹

entekhab | وب سایت انتخاب

پربازدید ها
آخرین اخبار پربحث ترین