arrow-right-square Created with Sketch Beta.
کد خبر: ۸۴۴۰۲۰
تاریخ انتشار: ۰۸ : ۱۹ - ۲۱ دی ۱۴۰۳
موسسه «شورای روابط خارجی آمریکا» تحلیل کرد؛

اختلافات در حلقه صفر ترامپ مانع توافق با ایران می شود؟ معامله با تهران چقدر شدنی است؟

حتی اگر ایران با حسن نیت وارد مذاکره شود، ممکن است تلاش‌های ترامپ برای تعیین اینکه چه معامله‌ای به اندازه کافی خوب است، با مشکل مواجه شود. تنوع ایدئولوژیک تیم او، که متشکل از تندروها و «اول آمریکایی‌ها» است، باعث می‌شود که احتمالاً بر سر اینکه تهران برای ارزشمند ساختن یک معامله چه امتیازاتی باید بدهد، بحث در بگیرد. این اختلاف داخلی می تواند تلاش برای دستیابی به توافق را از بین ببرد.
پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :
جیمز لیندسی در موسسه شورای روابط خارجی نوشت: هر جمعه، من تحولات مربوط به دوران گذار دونالد ترامپ، رئیس جمهور منتخب به کاخ سفید را بررسی می‌کنم. این هفته چهل و هفتمین رئیس جمهور خواستار توافقی برای مهار برنامه هسته‌ای ایران است و اگر نتواند به آن دست یابد، با تصمیمی بزرگ روبرو خواهد شد.
 
به گزارش سرویس بین الملل «انتخاب»، در ادامه این مطلب آمده است: یکی از بسیاری از مشکلات پیچیده سیاست خارجی که دونالد ترامپ هنگام تصدی پست ریاست جمهوری در بیش از دو هفته دیگر به ارث خواهد برد، ایران است. ایران در آستانه تبدیل شدن به یک قدرت هسته‌ای قرار دارد، برنامه موشکی بالستیک قوی آن به پیشرفت خود ادامه می‌دهد و ایالات متحده را مانع اصلی تسلط خود بر خاورمیانه می‌داند. ترامپ چگونه پاسخ خواهد داد؟
 
پاسخ به این سوال آسان است، زیرا ترامپ در مورد برنامه‌های خود ثابت قدم بوده است: او به سیاست "فشار حداکثری" دولت نخست خود باز خواهد گشت.
 
این تلاش به دنبال آن بود که با گسترش تحریم‌های ایالات متحده علیه جمهوری اسلامی ایران و تشدید اجرای تحریم‌های موجود، فشار اقتصادی بر ایران را افزایش دهد. هدف تغییر حکومت نبود، بلکه مجبور کردن تهران به محدود کردن برنامه‌های هسته‌ای و موشکی بالستیک خود و مهار حمایت از شبه نظامیان منطقه‌ای بود که به اصطلاح محور مقاومت را تشکیل می‌دادند.
 
فشار حداکثری قطعاً اقتصاد ایران را تحت فشار قرار داد. با این حال، نتوانست تهران را به پای میز مذاکره بکشاند. حتی با وجود تزلزل اقتصادی و کاهش ذخایر ارزی، ایران به برنامه‌های هسته‌ای و موشکی بالستیک خود ادامه داد، حمایت خود را از متحدان منطقه‌ای خود گسترش داد و حتی در سال ۲۰۲۰ حمله موشکی به یک پایگاه آمریکایی در عراق انجام داد.
 
آیا اگر دولت بایدن کارزار فشار حداکثری را حفظ می‌کرد، نتیجه می‌داد؟ ترامپ اینطور فکر می‌کند. اما این موضوعی است که مورخان و هواداران باید در مورد آن بحث کنند. سوال فعلی این است که آیا فشار حداکثری در شرایط ژئوپلیتیکی بسیار متفاوت امروزی کارساز خواهد بود؟
 
با این حال، به ثمر نشستن استراتژی فشار حداکثری نیز زمان می برد. عاملی که حداقل وقتی صحبت از برنامه هسته ای ایران به میان می آید ممکن است در دسترس نباشد. ایران پس از آنکه ترامپ توافق هسته ای سال ۲۰۱۵ که دولت اوباما مذاکره کرده بود را لغو کرد، تلاش های خود را برای غنی سازی اورانیوم تشدید کرد. بر اساس اکثر برآوردها، ایران اکنون می تواند ظرف چند هفته پس از تصمیم گیری برای عبور از آستانه هسته ای، تعداد کمی سلاح هسته ای بسازد.
 
دیگر قدرت های بزرگ نیز سیاست فشار حداکثری را تضعیف خواهند کرد. چین و روسیه هر دو تحریم های یک جانبه ایالات متحده و چندجانبه علیه ایران را دور زده یا نادیده گرفته اند. بعید است که آنها اکنون از آنها پیروی کنند، مگر اینکه در ازای آن چیز قابل توجهی از ایالات متحده دریافت کنند. ترامپ ممکن است مایل یا قادر به ارائه این انگیزه نباشد. اگر تهران معتقد باشد که پکن و مسکو از این کشور حمایت می کنند، مقاومت به یک استراتژی قابل اجرا تبدیل می شود. تهران حتی می تواند از مذاکرات به عنوان راهی برای خرید زمان برای رسیدگی به آسیب پذیری های خود استفاده کند.
 
حتی اگر ایران با حسن نیت وارد مذاکره شود، ممکن است تلاش‌های ترامپ برای تعیین اینکه چه معامله‌ای به اندازه کافی خوب است، با مشکل مواجه شود. تنوع ایدئولوژیک تیم او، که متشکل از تندروها و «اول آمریکایی‌ها» است، باعث می‌شود که احتمالاً بر سر اینکه تهران برای ارزشمند ساختن یک معامله چه امتیازاتی باید بدهد، بحث در بگیرد. این اختلاف داخلی می تواند تلاش برای دستیابی به توافق را از بین ببرد.
 
همه اینها این سوال را مطرح می سازد که اگر مذاکرات آغاز نشود یا شاید به احتمال زیاد پس از شروع به جایی نرسد، چه اتفاقی می افتد. اگر کارزار فشار حداکثری نتایج سریعی به دست نیاورد، احتمالاً درخواست برای حمله ایالات متحده به سایت های هسته ای ایران افزایش می یابد. ترامپ همچنین احتمالاً درخواست هایی را خواهد شنید که باید اسرائیل را به حمله به ایران تشویق کند، اگرچه اسرائیل توانایی نابودی تاسیسات هسته ای زیرزمینی ایران را ندارد.
 
تهران در هنگام فکر کردن به مذاکرات در حال ارزیابی تمایل ترامپ به استفاده از نیروی نظامی و همچنین توانایی های نظامی اسرائیل خواهد بود. رهبران ایران می دانند که او در سال ۲۰۲۰ دستور ترور ژنرال قاسم سلیمانی را صادر کرد، در کارزار انتخاباتی درباره "تکه تکه کردن" ایران صحبت کرده و گفته است که اسرائیل باید به سایت های هسته ای ایران حمله کند. اما آنها همچنین می دانند که او علیه "جنگ های ابدی" آمریکا در خاورمیانه تبلیغ کرد و در عین حال، به اشتباه، لاف زد که "تنها رئیس جمهور در هفتاد و دو سال گذشته" است که "جنگی نداشته است." و آنها باید ارزیابی کنند که آیا تلاش عوامل ایرانی برای ترور ترامپ، اتهامی که آنها آن را رد کرده اند، ممکن است بر تفکر او در مورد گزینه های نظامی تأثیر بگذارد یا خیر.
 
متوسل شدن به نیروی نظامی، چه با اقدام مستقیم آمریکا و چه با تشویق اسرائیل به حمله، یک اقدام مخاطره آمیز بزرگ خواهد بود. ممکن است فراتر از تصورات برنامه ریزان خود موفق شود و عصر جدید و صلح آمیزتری را در خاورمیانه رقم بزند. یا، مانند حمله به عراق، ممکن است جعبه پاندورایی از مشکلاتی را باز کند که سال ها منطقه و ایالات متحده را آزار دهد. اما همیشه باید این نکته را به خاطر سپرد که اجازه دادن به ایران برای ادامه برنامه های هسته ای و موشکی بالستیک خود در حالی که محور مقاومت خود را بازسازی می کند، هزینه های خاص خود را دارد.
 
پس امیدوارم که بازگشت به استراتژی فشار حداکثری کارساز باشد، و ما دریابیم که دولت ترامپ واقعاً هنر معامله کردن را خوب بلد است.
نظرات بینندگان