arrow-right-square Created with Sketch Beta.
کد خبر: ۸۰۸۳۴۳
تاریخ انتشار: ۰۵ : ۰۰ - ۲۲ مرداد ۱۴۰۳

یادداشت‌های علم، دوشنبه ۲۲ دی ۱۳۴۸: به شاه گفتم همه دستگاه‌هایی که به شما گزارش می‌دهند دولتی هستد، باید یک دستگاه غیر دولتی آن‌ها را کنترل کند

یادداشت‌های اسدالله علم: عرض کردم چندین بار عرض کرده ام: تمام دستگاه هایی که در مورد وضع اقتصادی به شاهنشاه گزارش می دهند دولتی هستند و خود به قول معروف منافع پاگرفته Vested Interest دارند. باید یک دستگاه غیر دولتی کار آنها را کنترل بکند. دکتر [تقی] نصر که چندین سال در سازمان ملل متحد بوده است برای این کار مناسب است. 
پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :

سرویس تاریخ «انتخاب»: اسدالله علم (۱ مرداد ۱۲۹۸ بیرجند – ۲۵ فروردین ۱۳۵۷ نیویورک)، یکی از مهم‌ترین چهره‌های سیاسی دوران محمدرضا شاه، وزیر دربار از ۱۳۴۵ تا ۱۳۵۶ و نخست‌وزیر ایران از سال ۱۳۴۱ تا ۱۳۴۲ بود.  
 
«انتخاب» هر شب یادداشت‌های روزنوشت علم را منتشر می‌کند.
 
دوشنبه ۲۲ دی ۱۳۴۸: صبح شرفیاب شدم... دو مطلب خیلی مهم به میان آمد: یکی اینکه علیاحضرت شهبانو تلفن فرموده بودند به سفیر ما در برن که بچه ها به سنت موریتس می آیند، ترتیب کار آنها را بدهید. او از برن به من تلفن کرد. به شاهنشاه عرض کردم: تا کی می‌خواهید با والاحضرت ولا يتعهد مثل بچه رفتار کنید.اولاً ما شاء الله ده سال تمام دارد و واقعا از بچه های پانزده ساله فهمیده تر است. ثانیا ولیعهد ایران است باید در چشم سفیر و غیره به او اهمیت بدهید. بچه ها می آیند، یعنی چه؟ شاهنشاه تصدیق فرمودند و فرمودند به علیاحضرت شهبانو تذکر بده. عرض کردم: خودتان بفرمایید، کار بچه شماست. چرا من بين اعلیحضرت و شهبانو مداخله بکنم؟ ولی فرصت را مغتنم می دانم که عرض کنم این پسر را تا کی می خواهید در دست پرستار فرانسوی و فقط پرستار فرانسوی بگذارید. ایشان حالا باید به عادات ایرانی روحیه ایرانی و علائق ایرانی خو بگیرد. اجازه فرمایید یک پیشکاری برای ایشان تعیین بشود. فرمودند این هم درست است، چند نفر فکر بکن. عرض کردم اوّلین شرط پیشکار والاحضرت که همه شرایط را باید تحت الشعاع آن بگیریم، این است که ایران پرست باشد. از این بچه های انترناسیونال که هر کدام چند پاسپورت در جیب دارند باید احتراز جست. شاهنشاه خندیدند وملتفت شدند که منظورم همین وزرا و رجال کت سه چاکی آمریکایی می باشند که سرشان هزار جا بند است. حالا به من فرموده اند برو فکر کن. واقعا در حیرتم که چه بکنم که بعد باز با علیاحضرت شهبانو درگیر نشویم. ممکن است من کسی را بگویم ایشان نپسندند.
 
موضوع دیگر وضع اقتصادی کشور بود. عرض کردم چندین بار عرض کرده ام: تمام دستگاه هایی که در مورد وضع اقتصادی به شاهنشاه گزارش می دهند دولتی هستند و خود به قول معروف منافع پاگرفته Vested Interest دارند. باید یک دستگاه غیر دولتی کار آنها را کنترل بکند. دکتر [تقی] نصر که چندین سال در سازمان ملل متحد بوده است برای این کار مناسب است. 
 
خندیدند فرمودند برای او می خواهی کار پیدا کنی. عرض کردم: خیر! عقیده من است که این کار لازم است. فرمودند: خیر! عقیده من نیست. عرض کردم: جسارت نمی کنم ولی فکر می کنم عقیده چاکر صحیح است. اطلاعات صحیح به شاهنشاه عرض نمی شود و من نگرانم. فرمودند نگرانی تو بیجاست. عرض کردم: بیجا نیست. کم کم شاهنشاه عصبانی شدند. من هم فعلاً مطلب را بریدم. صحبت باران را پیش آوردم. خیلی خوشحال شدند. فرمودند: در شیراز و جنوب همه جا باران خوب آمده است. در بوشهر ۱۵۰ میلی متر، در شیراز چهل میلی متر.
 
ناهار، آقاخان مهمان شاهنشاه بود. من هم بودم. بعد از ظهر منزل کار کردم و به عیادت قوام رفتم. شب آقاخان مهمان نخست وزیر بود، من هم دعوت داشتم، رفتم. شاهنشاه هم تشریف آوردند....
 
از اخبار مهم جهان ملاقات وزرای خارجه سودان، لیبی و مصر در مصر است. برای طرح ریزی اتحادیه سه کشور تا مادر.... ناصر بخواهد چه کلاهی بر سر آنها و بر سر دنیا بگذارد!
نظرات بینندگان