پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) : *چه مدتی با شوهرت زندگی کردی؟
ما 10 سال زن و شوهر بودیم؛ اما در کل 2 سال هم با هم زندگی نکردیم.
*از اول اختلاف داشتید؟
اصلا کنار هم نبودیم که اختلاف هم داشته باشیم. شوهرم در واقع من را گرفته بود تا وقتی گرفتار میشود، کارهایش را برایش پیگیری کنم.
*شغل شوهرت چیست؟
دزد!
*شوهرت دزدی میکند؟
بله دزدی میکند. از دست او خسته شدم.
*بچه هم دارید؟
ما سه بچه داریم؛ ولی خودم آنها را بزرگ میکنم. بچهها در سن مدرسه هستند.
*چرا شوهرت دزدی میکند؟
وقتی من را خواستگاری کرد گفت در یک تراشکاری کار میکند. من هم حرفش را باور کردم. او دوست برادرم بود. بعد فهمیدم دزدی میکند.
*برادرت میدانست او دزد است؟
میدانست ولی به من نگفت برادرم هم یک خلافکار مثل شوهرم است.
*طلاق بگیری زندگیات را چطور تامین میکنی؟
همینطور که در همه این سالها تامین کردم. خودم کار میکنم. نان حرام به بچههایم نمیدهم.
*شوهرت هم به این طلاق راضی است؟
راضی است. حداقل دیگر بچهها اسیر نمیشوند. از دست خلافهایش خسته شدم و دیگر نمیخواهم با او زندگی کنم. گفته اگر مهریه نخواهی، طلاقت میدهم.
*شوهرت سابقه هم دارد؟
بله سه سابقه دارد. وقتی به قاضی گفتم قبول کرد که دلیلم برای طلاق درست است.
*بچهها چه میشوند؟
با من زندگی میکنند. حداقل دیگر کسی به آنها نمیگوید پدرشان دزد است. ما از فلاکتی که این مرد برایمان ساخته راحت میشویم.