زمانی تلویزیون یک پناه بود برای فاصله گرفتن از زندگی روزمره. ایستگاهی برای غرق شدن در دل سریالها یا برنامههای مفرحی که انصافا میتوانست خانواده را «جمع» نگه دارد. حتی روزهایی بود که نمیشد به زندگی بدون تلویزیون فکر کرد. مثلا وقتهایی که لامپ تلویزیون میسوخت و انگار گرد غم را در خانه پاشیده بودند. حالا اما کارکرد تلویزیون برای قشر بزرگی از جامعه انگار تغییر کرده. انصافا برنامه مفرحی هم که بهانه دورهمی خانواده باشد به سختی یافت میشود. همانهایی هم که بود یا تعطیل شد یا حذف!
راه دور نمیرویم. همین دو سه سال پیش هم خندوانه بود، مهران مدیری بود و قبلترش هم عادل بود. حالا اینها که نیستند به کنار، همان برنامههای ایدئولوگ مثل ماه عسل هم به کلی نسخهشان پیچیده شد. سریال تماشایی هم خیلی کم شده. اما تا دلتان بخواهد ویژه برنامههای نسبتا سطحی و کیلویی به مخاطب عرضه میشود. کپیکاریهای مبتدی از همان برنامههای پرتماشاگری که چراغ تلویزیون را روشن نگه میداشت.
برنامه «هموطنز» شبکه دو یکی از همان ویژهبرنامههاست که میگوییم. کامران تفتی اینبار علاقه داشته مجری باشد. خب چه ایرادی دارد وقتی بهاره رهنما کتاب شعر منتشر میکند او هم یک جای کار را بگیرد! مهمترین آیتمهای برنامهاش هم گفتوگو با مهمانان، نمایش، استندآپ و خلاصه همانهاییست که در خندوانه میدیدیم. به هر حال تلویزیون این روزها تلاش میکند بیش از پیش مخاطب را نبیند. هر کسی بر مدار باشد، مجوز برنامهسازی میگیرد و هر کسی هم نباشد به پلتفرمها کوچ میکند. آمار هم خودتان میدانید. اینکه پلتفرم بیننده بیشتری دارد یا رسانه ملی. فوتبال هم مثل گذشته بیننده ندارد. آش حالا شورِ شور است.
هموطنز؛ شکست جدید صداوسیما؟
صفحه اینستاگرامی تیویبان از درباره عدم خلاقیت رسانه ملی در کپیکاری از برنامههای موفقی مثل خندوانه مینویسد: تولید «خندوانه» در دهه نود، یک اتفاق برای تلویزیون بود. فارغ از نقدهایی که به برنامه وارد است، نمیتوان محبوبیت و تاثیرگذاری آن را فراموش کرد. ایدههای برنامه رامبد جوان، مد نظر دیگران قرار گرفت و تلویزیون چند محصول، به تقلید از آن روانه آنتن کرد: «زمانی برای خندیدن»، «بگو بخند»، «سیدخندان» و حالا «هموطنز» شبکه دو.
اجرای «هموطنز» برعهده کامران تفتی است که پیشتر تجربه اجرا داشت. او سعی میکند بر نمک و جذابیت برنامه اضافه کند اما اصولا شخصیتی جدی دارد و مناسب چنین برنامهای نیست. تفتی هرچه قدر در «وقتشه» خوب بود، اینجا نمیتواند در قامت یک شومن ظاهر شود. رامبد جوان بالا و پایین میپرید؛ انرژیک بود و در یک کلام میدانست «خندوانه» چه جنسی از اجرا لازم دارد. «هموطنز» در هر قسمت میزبان یک قوم یا شهر میشود. این وجه تمایزی است با «خندوانه». هر چند آن برنامه هم به تناوب سراغ اقوام میرفت. موارد دیگر «هموطنز» اما یادآور «خندوانه» است؛ مثل حضور تماشاچی، بازی با مهمانان، اجرای استندآپ کمدی، گزارش مردمی، کل کل یک کمدین با مجری (مثل نیما در خندوانه) و ... . نتیجه بهدست آمده اما فاصلهای معنادار با برنامه سابق نسیم دارد.
سوژهها، شخصیتهای، آیتمها و ... در «خندوانه» اصولی و هدفمند بودند و برنامه به همین خاطر توانست موج ایجاد کند. «هموطنز» اما از سطح فراتر نرفته است؛ چون کپیکاری میکند و ایدههایش فاقد جلب نظر و رضایت مخاطبِ حداکثری است. حتی دکور این برنامه یکی از فصلهای «خندوانه» را یادآور میشود. اگر «خندوانه» بد بود، چرا شبکه نسیم آن را به بهانه اعمال اصلاحات تعطیل کرد؟ اگر خوب است چرا دیگران دنبالهرو آن هستند؟ تلویزیون از عدم نوآوری و خلاقیت و همچنین کپیبرداری لطمه میخورد.
واکنش مخاطبان چیست؟
امیلی: تورو خدا اسم برنامههای صداسیما رو نگاه کن: پانتو لیگ، هموطنز، نون خ، کودک شو. از اسم مشخصه چی به خورد ملت میدن، بعد یه عده میرن حضوری شرکت میکنن. شماها دیگه کی هستین.
نیما پاینده، خبرنگار: علاقهای به رامبد جوان ندارم اما با حذف او و تعطیل کردن برنامه خندوانه، صداوسیما مجبور شده چندین برنامه با همون ساختار اما با حضور مجریهای تراز بسازه که شاید جای خندوانه رو پر کنن. هر شبکهای میزنی چهارتا تماشاچی نشوندن با قهقهههای افکتی میگن «خوبیم ما».
مسعود: دلیل و توجیه ساخت و پخش هموطنز هر چه که باشد، فقدان خلاقیت و اسکی رفتن از ایده اصلی خندوانه است. در شرایطی که سیدخندان جز کارهای شکست خورده سازمان در همین کپی کاری و جذب حداکثری مخاطب در روند مثلا تحولی بوده است، چنین تکرارهایی بیشتر دست و پا زدن است تا قبول واقعیت موجود.
امین: چرا اسم این برنامه شبکه دو رو گذاشتن هموطنز؟ برنامه بدی نیست ولی همچین چیز طنزی نیست. اسم برنامه که طنز توش داشته باشه انتظار میره به میزان زیادی شوخی کردن و طنز گفتن توش دیده بشه.