arrow-right-square Created with Sketch Beta.
کد خبر: ۷۶۰۷۳۶
تاریخ انتشار: ۰۰ : ۱۸ - ۰۹ بهمن ۱۴۰۲
شماره چهار؛

خاطرات صادق خلخالی: قبر رضاشاه را اینگونه تخریب کردم/میرسلیم نامه رسمی داد که اگر دست از تخریب برنداری....

فردای آن روز، روزنامه‌ها بیانات به اصطلاح شیوای ابوالحسن بنی صدر را درج کردند. او در اجتماع خبرنگاران داخلی و خارجی و ایل و تبار خود، مصاحبه‌ای ترتیب داده و ما را به خودکامگی متهم کرده بود، حال آن که، ما رضایت خدا و رسول و ائمه اطهار و امام امت و بالاخره، رضایت ملت ایران را در این کار در نظر داشتیم.
پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :

سرویس تاریخ «انتخاب»: صادق خلخالی (۱۳۰۵-۱۳۸۲) حاکم شرع و نماینده مجلس بود. او نقش پررنگی در اعدام سران ارتش و برخی مسئولین پیش از انقلاب داشت. خلخالی چندین دوره نمایندگی مجلس را نیز تجربه کرد و در بازه‌ای نیز مسئول مبارزه با مواد مخدر شد.

کتاب خاطرات خلخالی منتشر شده توسط نشر سایه در سال ۱۳۷۹ است.

قسمت چهارم

تخریب مقبره رضاخان میرپنج

ما به دفتر امام رفتیم و طبق معمول از هر دری سخن به میان آمد و گفته شد زمان آن فرا رسیده است که مقبره پهلوی خراب شود. این ایام مصادف بود با ورود مجدّد شاه به، مصر، سادات با پناه دادن به شاه میخواست او را در بازگشت به ایران کمک کند؛ ولی ما می‌خواستیم به او و یاران او نشان دهیم که دیگر در ایران هیچ گونه ریشه و پایه و خانه‌ای ندارد. یکی از انگیزه‌های ما در خراب کردن مقبره پهلوی همین بود و نیز می‌خواستیم طرفداران او در ایران که همچون ستون پنجم عمل میکردند، به کلی مأیوس شوند. 
ما آن روز به سپاه رفتیم و فرزند رشید، اسلام، آقای عباس دوزدوزانی، سرپرست سپاه امکانات لازم را در اختیار ما گذاشت. ما حدود دویست نفر با هم جمع شدیم و با بیل و کلنگ به طرف حضرت عبدالعظیم به راه افتادیم. من در صحن مطهر حضرت عبدالعظیم، سخنرانی پرشوری ایراد کردم و گفتم: دوره قرار گرفتن، بنا‌های زشت و زیبا در کنار هم، پس از انقلاب اسلامی ایران دیگر به پایان رسیده و مردم مسلمان ایران نمی‌توانند در کنار مزار شهیدان به خون خفته و چهره‌های درخشان تاریخ اسلام مانند حضرت عبدالعظیم مقبره جنایتکارانی مانند رضاخان و ناصرالدین خان و منصور و دودمان پهلوی را تحمّل. نمایند باید به هر وسیله‌ای که شده، مقبره‌های سردمداران کفر و الحاد تخریب شود. مردم لحظه به لحظه تکبیر میگفتند و ابراز شادی میکردند. من حدود سه ربع ساعت برای مردم صحبت کردم و صحن حرم مملو از جمعیت شد. 

با صدور فرمان حرکت به سوی مقبره، پهلوی مردم بسیج آن‌ها در همان دقایق اولیه خیلی تلاش کردند، ولی در عمل مشاهده شد که مقبره به قدری محکم ساخته شده که هیچ بیل و کلنگی به آن کارگر نیست. البته مواد منفجره و سایر لوازم را هم تهیه کرده بودیم. از طرف سازمان رادیو و تلویزیون هم آمده بودند تا فیلمبرداری کنند. مردم ستم کشیده از دست این دودمان به ویژه سالخوردگان حضرت عبدالعظیم بی اندازه فعالیت میکردند یکی سنگ‌ها را میشکست و دیگری پله‌ها را میکند و سومی به در و پنجره حمله میکرد و خلاصه هر کی کاری می‌کرد. سرانجام کار به گریدر و بلدوزر و جرثقیل وسایل قوی میکانیکی کشید.
ساعت، حدود ۴:۳۰ بعد از ظهر بود که از طرف بنی صدر پیام آوردند، مبنی براینکه از تخریب مقبره دست بردارید. من اعتنا نکردم، ولی کم کم، کار جدی شد و جناب آقای میرسلیم سرپرست وزارت کشور، نامه رسمی مرقوم و اعلام نمود که دستور از طرف شورای انقلاب و شخص آقای بنی صدر است و شما باید به هر نحو که شده دست از تخریب بردارید وگرنه مجبوریم طبق مقررات با شما عمل کنیم، یعنی شما را توقیف می‌کنیم. من دیدم که دیگر جای تأمل نیست. لذا، گفتم که به آقای بنی صدر، بگویید هر چه می‌خواهد طبق مقررات انجام دهد و ما هم اینجا هستیم و تا مقبره را با خاک یکسان، نکنیم از اینجا خارج نخواهیم شد.
اطراف مقبره را گروه مسلح فداییان اسلام در محاصره داشتند و پاسداران هم مواظب اوضاع بودند، سرانجام شب فرا رسید، ولی ما تتوانستیم مقبره را بخوابانیم اگر چه خسارت زیادی به آن زدیم و به صورت مخروبه در آوردیم ساعت حدود ده شب برای استراحت محل مقبره را ترک کردم کمی، بعد جناب آقای حاج احمد آقا خمینی، برای دیدن مقبره و در واقع برای تقویت روحیه اینجانب به آنجا آمد و افراد مستقر در آن محل را تشویق کرد و با این عمل، خود، فهماند که امام با تخریب، مقبره مخالفتی ندارند و این امر بیاندازه موجب تقویت ما شد. حاج احمد آقا خمینی کوچکترین فرزند امام و پسر دوم ایشان است. شهید آیت الله حاج آقا مصطفی فرزند بزرگ امام به دست عمال رژیم‌های عراق و ایران در نجف به شهادت رسید و مقبره ایشان در کنار مزار حضرت امیرالمؤمنین و جنب مقبرة علامه حلی قرار دارد. حاج احمد آقا در کوران مبارزات ملت و امام، امّت بزرگ شد و زندگی پرفراز و نشیبی را پشت سر گذاشته است. ایشان در همه زمینه ها، لیاقت و کاردانی خود را نشان داد و ثابت کرد که میتواند در بحران‌ها کامیاب و در آشوب‌ها بر خود مسلط شود ایشان مدتی در نزد اینجانب درس طلبگی خواند و جوان با استعدادی بود حاج احمد آقا عاقل و باهوش و کنجکاو است و به راحتی نمی‌توانند ایشان را گول بزنند و یا آلت دست قرار دهند.
 ایشان در همه زمینه‌ها تابع امام امت بود و اگر مطلبی را میگفت بی کم و کاست و بدون دخل و تصرف از ناحیه امام بود بعضی‌ها به ایشان ایراد میگرفتند که چرا موضع خویش را مشخص نمی‌کند. ایشان در قبال امام موضعی نداشت. موضع حاج احمد آقا در همه زمینه ها، همان موضع امام امت بود. ما قبلاً، چون حاج آقا مصطفی را در کنار امام داشتیم خیالمان راحت بود و بعداً هم که حاج احمد آقا را در کنار امام و یاور ایشان می‌دیدیم، خاطرمان آسوده بود. فردای آن روز، روزنامه‌ها بیانات به اصطلاح شیوای ابوالحسن بنی صدر را درج کردند. او در اجتماع خبرنگاران داخلی و خارجی و ایل و تبار خود، مصاحبه‌ای ترتیب داده و ما را به خودکامگی متهم کرده بود، حال آن که، ما رضایت خدا و رسول و ائمه اطهار و امام امت و بالاخره، رضایت ملت ایران را در این کار در نظر داشتیم.

نظرات بینندگان