arrow-right-square Created with Sketch Beta.
کد خبر: ۷۳۷۷۵۸
تاریخ انتشار: ۰۴ : ۲۰ - ۲۳ مرداد ۱۴۰۲

مشاور سابق بن زاید: تا زمانی که ایران در این نوع سردرگمی و بی‌ثباتی به سر می‌برد، برای سعودی‌ها و امارات، جای چندان مساعدی برای سرمایه‌گذاری نیست

ما دوست داریم بیشتر در ایران سرمایه‌گذاری کنیم. این کشور یک اقتصاد بزرگ و با پتانسیل است. اما قبل از این‌که از سعودی‌ها بخواهند با این مقدار پول بیایند، یا از امارات بخواهند با پنج یا ده میلیارد بیاید، آن‌ها باید خیلی چیزها را در داخل [کشورشان] حل کنند؛ چه برسد به ۳۰ میلیارد دلار. 
پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :

رسانه ی انگلیسی «امواج مدیا» نوشت: برای درک تحولات در روابط ایران و امارات متحده‌ی عربی، و ارتباط آن‌ها با تغییرات بزرگتر در منطقه و جهان، امواج.میدیا با دکتر عبدالخالق عبدالله، استاد اماراتی دانشگاه به گفتگو نشست.

دکتر عبدالله، استاد علوم سیاسی از امارات، عضو ارشد غیرمقیم دانشگاه هاروارد نیز هست.

نوشته‌ی زیر متن کامل این مصاحبه است:

طی دهه‌ی گذشته، روابط ایران و امارات دستخوش تغییرات بسیاری شده است. امارات دیگر درگاه اتصال اقتصاد ایران به باقی جهان نیست و روابط سیاسی نیز بسیار تغییر یافته است. روابط فعلی را چگونه توصیف می‌کنید؟

ایران و امارات طی ۱۰ سال گذشته دوران بسیار سختی را پشت سر گذاشته‌اند. آن‌ها در چندین مورد مختلف اختلاف و مشاجره داشتند و یمن یکی از این موارد بود. و زمانی با دولت [دونالد] ترامپ (۱۳۹۵ تا ۱۳۹۹/ ۲۰۱۷ تا ۲۰۲۱) مسئله‌ی تحریم‌ها و این تصور که باید محکم‌تر در مقابل ایران ایستاد مطرح شد، و امارات هم احتمالاً از آن استقبال کرد. در نتیجه روابط اقتصادی عمیقاً تحت تأثیر قرار گرفت. میزان تجارت از ۲۰ میلیارد دلار در سال، به چیزی حدود ۱۱ تا ۱۲ میلیارد دلار رسید.

من فکر می‌کنم هر دو طرف درس گرفته‌اند و فهمیده‌اند که زمان آن فرا رسیده که به تقابل سیاسی پایان دهند. طی دو سال گذشته، امارات با ایران ارتباط برقرار کرده است. [شیخ] طحنون [بن زاید آل نهیان، مشاور امنیت ملی،] برای دیدار با مقامات ایرانی به تهران رفته است و ما روند پیش‌روی به سمت رقابت بیشتر را کاملاً تغییر داده‌ایم. گفتگوهای بسیاری بین دو کشور در حال انجام است، تجارت تقریباً به همان جایی که بود برگشته، و برنامه این است که در آینده‌ی نزدیک، به ۲۵ تا ۳۰ میلیارد دلار در سال افزایش یابد. پس احتمالاً ما نه تنها به جایی که بودیم برگشتیم، بلکه امروز حتی به جایی بهتر رسیده‌ایم.

چه چیزی باعث این تغییر در تفکر امارات شد؟

سه عامل مختلف می‌توانند [این تغییر را] توضیح دهند. دوره‌ی کووید-۱۹، برای امارات زمانی بود که در نتیجه‌ی نهایی ۱۰ سال سیاست خارجی فعال و رویارویی با ایران تأمل کرده و در خصوص برخی اولویت‌هایش تجدید نظر کند. در نتیجه، آن‌ها اولویت‌هایشان را برای ۱۰ سال آینده مشخص کردند. و یکی از این اولویت‌ها، صرف نظر از هرگونه رویارویی با ایران، و تلاش برای برقراری ارتباط با همه‌ی رقبا بود؛ ایران، ترکیه، سوریه، اسرائیل و غیره. بنابراین، سال [۱۳۹۸/] ۲۰۱۹  برای امارات سالی محرک بود و احتمالاً همه‌گیری به این کشور کمک کرد که بنشیند و به آنچه اتفاق افتاده بود دوباره فکر کند.

ثانیاً، منطقه در دورهی انقلاب بهار عربی در آشوب بود. همه چیز در همه جا به هم ریخته بود؛ در یمن، سوریه، لیبی، عراق و غیره. سردرگمی زیادی وجود داشت...و هدف اصلی تلاش برای مقابله با هرج و مرج طلبان بود. من فکر می‌کنم امارات، عربستان سعودی و اردوگاه میانه‌رو، از سال [۱۳۹۸/] ۲۰۱۹ متوجه شدند که جنگ تقریباً به پایان رسیده است؛ که هرج و مرج طلبان -داعش و اخوان‌المسلمین و غیره- کم و بیش شکست خورده‌اند، اما نه به طور کامل. بنابراین، امارات در کاهش تنش پیشتاز شد و با ایران و ترکیه و سایر رقبا ارتباط برقرار کرد.

سال [۱۳۹۸/] ۲۰۱۹، همچنین زمانی بود که دولت ترامپ به پایان دوره‌ی خود نزدیک می‌شد و ما [ظهور جو] بایدن را داشتیم و این موضوع به کل این تفکر منطقه‌ای و داخلی درباره‌ی بی‌ثباتی کم‌تر و آرامش سرعت بخشید.

آیا هیچ جنبه‌ای از برخورد آمریکا بر بازاندیشی امارات تأثیر گذاشته است؟

زمانی که بایدن به قدرت رسید، می‌خواست تمام کارهایی که ترامپ انجام داده بود را برگرداند...پس این یک شروع دوباره بود. یکی از کارهایی که ترامپ انجام داده بود، خروج از برنامه‌ی جامع اقدام مشترک (برجام)، و تشدید فشار بر ایران بود...دولت بایدن برنامه‌ی دیگری داشت. این موضوع خوشایندی بود، چراکه با نحوه‌ی بازاندیشی امارات در سیاست منطقه‌ای خود، به خوبی مطابقت داشت.

امارات از رئیس‌جمهور ایران برای سفر به این کشور دعوت کرد. ظاهراً پاسخ ایران این بود که ابتدا باید روابط دیپلماتیک عادی‌سازی شود، و این‌که یک دعوت موثق و رسمی بسیار مهم است. اکنون این شرایط محقق شده است. چه چیزی مانع از سفر رؤسای جمهور طرفین می‌شود؟

دو یا سه موضوع این روند را کند می‌کنند. نخست، زمانی که دعوت [از جانب امارات برای اولین‌بار] در سال [۱۳۹۸/] ۲۰۱۹ ارسال شد، در ایران اتفاقی رخ داد...بنابراین، در این شرایط اوضاع برای هیچ تبادل سطح بالایی چندان مناسب نبود. تنها باید منتظر می‌ماندیم تا ببینیم که چه خواهد شد.

دوم، امارات همچنین انتظار داشت که ایرانیها مانورهای تحریکآمیز را متوقف کنند و تهدیدات علیه کشتیرانی بینالمللی در خلیج (فارس) و نزدیک به آبهای ما را کاهش دهند. اما ایرانیها به هدف قراردادن برخی از این نفتکشها ادامه دادند و [به شکایات] پاسخی ندادند. و مشاهده‌ی گشایش بیشتر در شرایطی که از ایرانی‌ها هیچ چیز به دست نمی‌آمد بسیار سخت بود...بنابراین، فکر می‌کنم تاحدی ناامیدکننده بود. 

در آخر نیز، همهچیز نیز به پروتکل پیوند میخورد. چه کسی اول سفر میکند؟ رفع و رجوع این چیزها گاهی زمان میبرد. آیا اول رئیسی [رئیس جمهور ایران] می‌آید، یا شیخ محمد بن زاید [آل نهیان، رئیس امارات] اول می‌رود؟ 

هنگامی که محمد بن زاید در [آذر ۱۴۰۰/] نوامبر ۲۰۲۱ به ترکیه سفر کرد، برنامه‌های انگیزه‌بخش بسیاری داشت. پیش از سفر او نیز تعاملات متعددی به رهبری مشاور امنیت ملی وی صورت گرفت. به نظر میرسد که در ایران نیز چنین الگویی وجود دارد. با توجه به نقش آشکار شیخ طحنون در زمینهسازی برای سازش و تعامل قبلی او با آقای [علی] شمخانی، آیا از جایگزین شدن شمخانی تأثیری میبینید؟ آیا با وجود آقای [علیرضا] احمدیان به عنوان همتای ایرانی، اوضاع متفاوت خواهد بود؟ 

از سال [۱۳۵۷/] ۱۹۷۹ تعامل با ایران بسیار سخت بوده است، زیرا شما نمی‌دانید شخصی که با او صحبت می‌کنید واقعاً کیست. گاهی اوقات با وزیر امور خارجه صحبت می‌کنید و معلوم می‌شود که او فرد مناسبی برای صحبت نیست، زیرا کسان دیگری هستند که تصمیم می‌گیرند، و این به کرات رخ داده است. از طرف ما، همهچیز بسیار روشن است. وقتی مسئول ما میآید و قولی میدهد، باید ۱۰۰ درصد باور داشته باشید که امارات آن را به انجام میرساند. 

تغییر اشخاص در ایران نیز چندان به سامان نیست. شما با یک نفر سر و کار دارید و ناگهان در عرض چهار سال با یک فرد متفاوت با گرایش سیاسی و ایدئولوژیک متفاوت روبه‌رو میشوید و جریان عوض می‌شود؛ از اصلاحطلب به رادیکالتر. بنابراین بله، اشخاص موضوعی پیچیده بودهاند. آیا [حسین امیر] عبداللهیان امروز فردی است که میتواند عمل کند؟ ما چندان مطمئن نیستیم. اما ما با او صحبت میکنیم. او رسماً وزیر امور خارجه است...اما میدانید که چقدر باید به تصمیمگیرندهی واقعی مراجعه کند. 

در مورد شمخانی، مدتی فکر می‌کردیم که او فرد مناسبی [برای تعامل] است، زیرا مدت‌ها روی کار بود و به حلقه‌ی درونی تصمیم‌گیری نزدیک است. پس از تعامل با او در زمینه‌های بسیار و ایجاد روابط شخصی خوب -که بسیار مهم است- او اکنون به یکباره کنار رفته است. فرد جدیدی به جای او آمده است. هیچکس چیز زیادی در مورد او نمیداند. ما هنوز او را ملاقات نکردهایم. بنابراین، اشخاص اهمیت زیادی دارند و گاهی اوقات...رابطه میتواند پیشرفت کند و گاهی اوقات صرفاً [بر پایه‌ی] این سطوح شخصی دچار شکست میشود. 

ما هنوز باید پی ببریم که افراد حقیقی که باید با آنها صحبت کنیم چه کسانی هستند. و فکر می‌کنم شاید از طرف ما یا از طرف ایران، جا برای سفر دیگری وجود داشته باشد. شاید فرد جدید، احمدیان، باید بیاید و به امارات سفر کند یا شاید از مشاور امنیت ملی ما دعوت کند. 

  در مورد اقدامات تنشزدایی میان ایران و آمریکا صحبتهای زیادی وجود دارد. آیا امارات در چنین شرایطی نقشی دارد؟ 

همه در تلاشند ایران و آمریکا را به پای میز مذاکره بکشانند...امارات از میانجیگری برای کاهش این تنش خوشحال خواهد شد، چراکه برنامه برای ۱۰ سال آینده تنشزدایی است. اما بعد عمان آنجاست، قطر آنجاست، بنابراین همه آنجا [در آن موقعیت میانجی] هستند. 

امارات پیش از این میزبان یکی از نشستهای برجام بین ایرانیها و اروپاییها بوده است. و من فکر میکنم که این فقط یک نشانه از نقشی است که امارات میتواند ایفا کند. من مطمئن نیستم که امارات در این مرحله چه کارهای دیگری میتواند انجام دهد، زیرا بازیگران دیگر بسیارند. اما از منظر امارات، ایرانی‌ها به فکر آنند که در معرض هدف آمریکایی‌ها قرار گرفته‌اند...تا زمانی که ایرانی‌ها هنوز آمریکا را در چنین نقش تهدیدکنندهی بزرگی می‌بینند، به جز توافقاتی مانند برجام که گاهی مطرح میشود، دستیابی به هرگونه بهبود اساسی در روابط بسیار دشوار است. 

از منظر امارات، آنچه کمک زیادی میکند نه تنها تنشزدایی در سطح منطقه، بلکه تنشزدایی از گفتمان تهدیدی است که از ایران شنیدهایم. 

ایرانی‌ها به دلیل رویکرد تهدیدی علیه نفتکشها و آزادی کشتی‌رانی، کار را دشوار کردهاند. اگر ایرانی‌ها واقعاً می‌خواهند روابطشان را بهبود ببخشند، شاید باید سعی کنند روی گفتمان تهدیدی کار کنند؛ هر چه کم‌تر بهتر. و من فکر میکنم که این بهترین راه برای بهبود روابط خواهد بود، زیرا روایتها معنای بسیاری دارند. 

چشمانداز اماراتیها از تلاشها جهت عادیسازی روابط ایران و عربستان چیست؟ آیا فکر میکنید امارات میتواند نقشی در تسهیل این اقدام داشته باشد؟ 

اگر فضایی برای انجام این معامله وجود داشته باشد، امارات مطمئناً کمک خواهد کرد. و من فکر میکنم همه از دیدن این کاهش تنش بین ریاض و تهران به دلیل موقعیت منطقهای آنها خوشحال هستند. من فکر میکنم که به آرامش بیشتر [منطقه‌ی] خلیج (فارس) کمک میکند. 

اما در ۴۰ سال گذشته، هر بار که ریاض و تهران در جهت تنش‌زدایی حرکت کرده‌اند، یک حادثه -در [زیارت] حج یا حمله به سفارت [عربستان]- به عنوان یک عامل خرابکار ظاهر شده است. 

بنابراین باید مراقب چیزهای کوچک و غیرمنتظره باشیم، زیرا هر بار که این دو کشور تلاش می‌کنند با هم همکاری کنند، که در گذشته این کار را انجام داده‌اند، در زمان [اکبر هاشمی] رفسنجانی (۱۳۶۸ تا ۱۳۷۶/ ۱۹۸۹ تا ۱۹۹۷)، [حسن] روحانی (۱۳۹۲ تا ۱۴۰۰/ ۲۰۱۳ تا ۲۰۲۱) و بسیاری دیگر -و اتفاقاً حتی [محمود] احمدی نژاد (۱۳۸۴ تا ۱۳۹۲/ ۲۰۰۵ تا ۲۰۱۳)- یک حادثه همهچیز را خراب کرده و رابطه‌ی خوبی را که همه به دنبال آن بودند، عقب انداخته‌ است. 

بنابراین، باید مطمئن شد که [دوباره] آن نوع تجربه‌ی بد را از سر نمی‌گذرانیم. ما یک خطر [حادثه] در حج اخیر داشتیم، که فکر می‌کنم آن‌ها شلوغ و بزرگش ‌نکنند، اما می‌توانست سال‌ها مذاکرات خوب بین ریاض و تهران را خراب کند. 

  سازش ایران و عربستان بر سود عملی متکی است. به نظر شما آیا امارات میتواند در تسهیل تحقق بخشی از این منافع نقشی ایفا کند؟ 

زمانی که ایران و عربستان توافق را در پکن امضا کردند [در اسفندماه ۱۴۰۱/ مارس ۲۰۲۳]، چیزی که با صدای بلند و واضح شنیدیم این بود که وزیر خارجه‌ی عربستان وعده‌ی سرمایهگذاری فوری در ایران را داد. بنابراین به نظر میرسد آمادگی برای سرمایهگذاری در ایران از سوی عربستان و نه فقط از سوی امارات، وجود دارد. 

من مطمئن نیستم که پیگیریهایی انجام شده باشد، اما همهچیز به ایران بستگی دارد. برای تانگو دو نفر لازم است. من فکر میکنم سعودیها هر اقدام [ایران]، هر سطح تهدید، هر حرکت تحریکآمیز، تغییر اشخاص و غیره را زیر نظر دارند. 

و ایران بهترین مکان برای سرمایهگذاری نیست. ترکیه بسیار با ثباتتر است. آنها یک انتخابات جدید داشتند. ما میدانیم که [رجب طیب] اردوغان تا پنج سال آینده در آنجا بر سر کار خواهد بود. بنابراین، امارات طرح سرمایهگذاری ۳۰ میلیارد دلاری را ارائه داد. آیا فکر میکنید امارات با چنین سرمایهگذاری هنگفتی وارد ایران خواهد شد؟ تا زمانی که ایران در این نوع سردرگمی و بیثباتی به سر میبرد، برای سعودیها، امارات و خلیج (فارس) مکان چندان مساعدی برای سرمایهگذاری نیست. 

ما دوست داریم بیشتر در ایران سرمایهگذاری کنیم. این کشور یک اقتصاد بزرگ و با پتانسیل است. اما قبل از اینکه از سعودیها بخواهند با این مقدار پول بیایند، یا از امارات بخواهند با پنج یا ده میلیارد بیاید، آنها باید خیلی چیزها را در داخل [کشورشان] حل کنند؛ چه برسد به ۳۰ میلیارد دلار. 

من فکر میکنم ما -چه امارات، عربستان، چه سایر کشورهای حوزه‌ی خلیج (فارس)- خوشحال خواهیم شد اگر در ایران سرمایهگذاری کنیم، زیرا نزدیکترین [کشور] است و شاید این نوع سرمایهگذاری از دردسربودن ایران برای ما و تهدیدبودن برای امنیت خلیج (فارس) بکاهد. اما ایرانیها باید تکالیف خود را انجام دهند و هنوز این کار را نکردهاند. 

  با تغییرات ژئوپلیتیکی ناشی از جنگ روسیه و اوکراین، راه‌گذر حملونقل بینالمللی شمال-جنوب -که روسیه را از طریق ایران به آسیا متصل میکند- در دستور کار قرار گرفته است. آیا امارات اشتیاقی برای سرمایهگذاری در ترانزیت در ایران دارد؟ 

در حال حاضر، اشتیاق برای این نوع سرمایهگذاری هنگفت در زیرساخت ها صفر است، و...فکر نمیکنم عربستان، قطر یا هر کشور دیگری...مایل به انجام آن باشند. 

ایران آنقدرها باثبات نیست و روسیه همچنان درگیر اوکراین است. و ما عادت نداریم با کمک به این نوع فرصت‌ها، آمریکاییها را عصبانی کنیم. بنابراین، حداقل در آیندهی نزدیک، بخت پیشرفت آن [نوع سرمایه‌گذاری] را صفر می‌دانم. 

نظرات بینندگان