پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :
سرویس تاریخ «انتخاب»؛ در پی تقاضای رژیم ایران، از طرف دولت عراق به امام تذکر داده شد که ایشان فعالیتهای سیاسیاش را محدود کند. امام هم هر دفعه صراحتا پاسخ میدادند که من به وظیفهی خود عمل میکنم و هرچه تشخیص بدهم اجام خواهم داد و اینکه میگویند کار سیاسی نکنید، من کار سیاسی را از غیرسیاسی جدا تلقی نمیکنم.
با این موضع قاطع امام، رژیم عراق منزل ایشان را (دوم مهرماه ۱۳۵۷) محاصره و هرگونه ارتباط ایشان با بیرون را قطع کرد. همانگونه که در جای خود اشاره کردم، بعد از محصور کردن منزل امام، امام موسی صدر مصاحبهی مفصلی با روزنامهی لوموند انجام دادند و خاطرنشان کردند که دولت عراق در خدمت شاه و کسانی است که ضد مردم ایران حکومت میکنند. در همین مصاحبه ایشان ضمن توصیف مردمی بودن و اسلامی بودن قیام استقلالطلبانه و آزادیخواهانهی ملت ایران، سران عرب و کشورهای اسلامی را مخاطب قرار داده و میگوید: «اگر در مبارزات خود علیه رژیم اشغالگر قدس صداقت دارید و اسرائیل را غدهی سرطانی در قلب جهان اسلام میدانید، از ایشان دعوت کنید. بدون تردید حضور ایشان در کشورهای شما پایگاه موثر و مستحکمی علیه اسرائیل خواهد شد.»
در اعتراض به این اقدام رژیم عراق، ما از طرف اتحادیهی انجمنهای اسلامی دانشجویان در اروپا تظاهرات گستردهای را در شهر بُن در مقابل سفارت عراق در آلمان غربی تدارک دیدیم. از کلیهی ایرانیان و نیز دانشجویان آزادیخواه دیگر کشورهای اسلامی نیز دعوت به عمل آمد. مطابق قانون اجتماعات در آلمان، چنانچه سازمان ثبتشدهای بخواهد تظاهراتی انجام بدهد، یک نفر باید مسئولیت آن را از ابتدا تا انتهای مراسم بر عهده بگیرد و مسئول اجرای تعهداتی باشد که آن سازمان در قبال پلیس میکند. این مسئولیت بعد از سمیناری که در آخن داشتیم به من واگذار شده بود. من به بن رفتم و از رئیسپلیس ایالت و پلیس شهر درخواست مجوز کردم. رئیسپلیس به من گفت شما در این تظاهراتتان که جنبهی مذهبی دارد، اجازه ندارید به رهبران کشورهایی که دولت آلمان با آنها رابطهی دیپلماسی دارد از جمله شاه و رئیسجمهور عراق اهانت بکنید.
گفتم توهین نمیکنیم، اگر مطالبی هست جنبهی سیاسی دارد و ما عقاید سیاسیمان را بیان میکنیم. بالاخره موافقت کردند. از سراسر اروپا اعضای اتحادیه و نیز ایرانیان آزادیخواه و اعضای کنفدراسیون دانشجویان ایرانی همه آمده بودند.
راهپیمایی از مقابل دانشگاه بن به صورت صفهای پنجنفری آغاز و پس از عبور از خیابانهای مهم و مرکزی شهر تا محل سفارت عراق ادامه داشت. در مسیر راهپیمایی بیانیه و اطلاعیهای به مردم دادیم که هم نسبت به اوضاع ایران آگاهشان کنیم و هم نسبت به محدودیتهایی که دولت عراق برای امام ایجاد کرده، اعتراض کنیم و در همین برنامه از آزادگان و روشنفکران خواستیم با ما همصدایی کنند. پس از تجمع در مقابل سفارت عراق، نامهی اعتراضیهای تنظیم کرده بودیم که تحویل سفارت آنجا بدهیم. مامور سفارت از دریافت اعتراضیه خودداری کرد لذا نامه را دادیم یکی از دوستان از بلندگوی دستی خواند.
ادامه دارد...
منبع: صادق طباطبایی، «خاطرات سیاسی اجتماعی (۳)؛ شکلگیری انقلاب اسلامی ایران»، تهران: موسسه چاپ و نشر عروج، چاپ سوم، ۱۳۹۲، صص ۵-۷.