پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :
سرویس تاریخ «انتخاب»؛ در یک سفری که به نجف رفتم، شنیده بودم که آقای اشراقی با همکاری یکی از آقایان (فکر میکنم آقای فاضل لنکرانی) قصد دارند مشترکا کتابی علیه دکتر شریعتی در ایران منتشر بکنند، میخواستم بدانم امام از این قضیه مطلع هستند یا نه. به امام گفتم: «نقل شده که آقای اشراقی به شما گفتهاند که شریعتی خود را همشأن پیغمبران قرار داده.» ایشان در پاسخ گفتند: «به این شایعات توجهی نکنید، آقای مطهری که کتاب حجاب را نوشت، بعضی از آقایان برای من نامه نوشتند که از وقتی کتاب ایشان منتشر شده در محلهی ما دختران چادرهایشان را برداشتند. من پیغام دادم که اگر یک عالم روحانی را پیدا کردید که اینقدر کلامش روی جوانان تاثیر دارد، این را حفظش کنید، تایید و تشویق کنید و بگذارید جوانها به حرفش گوش بکنند.»
آبشخورهای فکری دانشجویان مسلمان
در باروری فکری انجمنهای اسلامی چند عامل خیلی موثر بودند: یکی نقش دکتر بهشتی در مرکز اسلامی هامبورگ که هم به لحاظ عقیدتی و هم ارشادهای خاصی که به اتحادیه میداد موجب تقویت انجمنهای اسلامی شد. دوم تلاشهای فرهنگی حسینیهی ارشاد و دکتر شریعتی که تمامی نوارهای سخنرانی او به اروپا میآمد و ما آن را در قالب جزوات فرهنگی و ایدئولوژیکی در اختیار واحدها قرار میدادیم. همچنین بود آثار آقای مطهری و رهنمودهای امام موسی صدر و سخنرانیهای سیاسی – عقیدتی ایشان در جلسات عمومی و خصوصی اتحادیه.
در جلسات عمومی بحثها غالبا جنبهی عقیدتی داشت و مسائل و مبهمات و مشکلات عقیدتی خاصه در مقولات فلسفی که حتی برای سران و کادرهای بالای اتحادیه نیز مطرح بود، مورد بحث و گفتگو و مباحثه قرار میگرفت که غالبا به دلیل حضور مارکسیستها بسیار جذاب و آموزنده بود. این چنین جلساتی گاه تا هشت ساعت به طول میانجامید (نوارهای این جلسات موجود است و من آن را در اختیار بنیاد امام موسی صدر در بیروت و مرکز آن در تهران قرار دادهام)، اما در جلسات خصوصی بهرهبرداری از ایشان غالبا مربوط به اوضاع سیاسی منطقه به ویژه مقولهی مربوط به فلسطین و مسائل مربوط به ایران میشد. ما در سالهای اول جز معدودی آثار مربوط به مهندس بازرگان خوراک فکری دیگری نداشتیم، از آن طرف از سوی مارکسیستها جزوات متعددی در سطوح مختلف منتشر میشد و سمینارهای آموزشی هم میگذاشتند. با آمدن آقای بهشتی به آلمان و ارتباط ایشان با امام و فعالیتهای دکتر شریعتی، مشکلاتی که در سالهای اول داشتیم و بحران ایدئولوژیک ما برطرف شد.
منبع: صادق طباطبایی، «خاطرات سیاسی اجتماعی (۱)» تهران: چاپ و نشر عروج، چاپ سوم، ۱۳۹۲، صص ۱۱۲ و ۱۱۴-۱۱۵.