خاطرات جان کری، شماره ۱: تماس تلفنیای که سرآغاز افشای ماجرای مک فارلین و کنتراها شد...
«برادرم میگه که دولت داره غیرقانونی واسه کونتراها اسلحه میفرسته.»؛ معاون حقوقیام روزی به من خبر داد که یکی از موکلانش در تماس تلفنی با او، این خبر را داده و از ما خواسته که با برادرش که در فلوریدا وکیل دعاوی بود تماس بگیریم و جزئیات را از او بپرسیم. این فرد نامش جک ماتیس بود که موکلش این خبر را به او داده و گفته بود که اخبار دستاولی از شبکهی سری تامین غیرقانونی اسلحهی کونتراها دارد. اگر حرفهای این موکل درست درمیآمد معنیاش این بود که دولت به شکلی غیرقانونی درگیر جنگ شده و حالا میفهمیدم که چرا دستهای پنهان دولت در ماجرای دخالت من در نیکاراگوئه ورود کرده و مرا از آن کار باز داشته بودند.