پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :
سرویس تاریخ «انتخاب»؛ [...] اعتمادالسلطنه هر سال یک سالنامه هم چاپ میکرد و آن مشتمل بود بر اسامی شاهزادگان و رجال و اعیان و اعضای وزارتخانهها و ادارات دولتی و حکام و سفرا و روی هم رفته برای عامهی مردم ثمری نداشت، ولیکن آن نیز به ولایات طرح میشد و قیمتش ماخوذ میگردید و پدرم پس از آنکه در ادارهی انطباعات ماندنی شد چون همواره مایل بود حتیالامکان نفعی به عموم برساند و مخصوصا در نشر معلومات سعی داشت، به اعتمادالسلطنه اشاره کرد: «این سالنامه را که هر سال به مردم تحمیل میکنید کاری کنید که فایدهای هم داشته باشد.» اعتمادالسلطنه این فکر را پسندید و از آن رو بنا گذاشت که هر سال همراه سالنامه و منضّم به آن کتاب مفیدی نیز طبع کند و اکثر مولفات اعتمادالسلطنه که به دست و قلم پدرم صورت میگرفت همان است و هیچکدام از کتب منضّم به سالنامه به قلم دیگری نوشته نشده، مگر یکی از آنها که موسوم به «مآثر والآثار» است و زحمت آن را مرحوم شیخ مهدی عبدالربآبادی که شمسالعلما لقب گرفت کشیده است و از سبک عبارت کتابها هم این فقره معلوم میشود.
کتابهای منضّم به سالنامه که ده فقره و در بیست جلد است هنوز محل استفاده است و بعضی از آنها مانند «مطلعالشمس» همیشه مفید خواهد بود و اگر تلوّن مزاج و اغراض خصوصی اعتمادالسلطنه نبود مفیدتر هم میشد. مثلا کتاب «مرآتالبلدان» را که نظیر «معجمالبلدان» یاقوت حموی است شروع کردند و یک جلد آن را نوشتند، چون به حرف «تاء» رسید برای خوشآمدِ ناصرالدینشاه «طهران» را با تاء اختیار کرده آن جلد را به تهران منتهی کرد و به مناسبت اینکه طهران پایتخت قاجاریه است از جغرافیا به تاریخ قاجاریه و ناصرالدینشاه انصراف حاصل شد و کتاب «مآثرآلسلطان» به ظهور پیوست و «مرآتالبلدان» که اگر تمام میشد تالیف بسیار مفیدی بود از میان رفت.
ادمه دارد...
منبع: خاطرات محمدعلی فروغی به همراه یادداشتهای روزانه از سالهای ۱۲۹۳ تا ۱۳۲۰، به خواستاری ایرج افشار، به کوشش محمدافشین وفایی و پژمان فیروزبخش، تهران: سخن، چاپ سوم، ۱۳۹۸، صص ۲۳ و ۲۴، (رساله در سرگذشت خود و پدر).