پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :
مدیریت مؤثر وضعیت روحی به معنای متوقف کردن افکار زیاد قبل از تبدیل شدن آن به التهاب ذهنی است
به گزارش انتخاب و به نقل از psychologytoday؛ سیستمهای فیزیولوژیکی تمایل دارند به مشکلات احتمالی واکنشهای بیش از حد نشان دهند، مانند خارش ناشی از گزش پشه. تفکر بیش از حد واکنشی بیش از حد به تجربیات گذشته است و نوعی خراشیدن روانی به شمار میرود.برای جلوگیری از بیش از حد فکر کردن، فوراً کاری انجام دهید که از خراشیدن ذهن جلوگیری کند.
گزش پشه خارش دارد و ما تمایل داریم به چیزهای خارشدار دست بزنیم. این خراشیدن در کوتاه مدت احساس خوبی دارد، اما معمولاً باعث تشدید تورم و التهاب میشود. این امر به خراشیدن بیشتر و شکستن پوست و ایجاد دلمه میانجامد. اگر بتوانیم از تمایل به خراشیدن جلوگیری کنیم، احساس خارش با تنها یک لکه جزئی از پوست از بین میرود. نکته اینجاست که تفکر بیش از حد دقیقاً مشابه پوست خارشدار است.
فکر کردن در مورد پوست حساس
تمامی سیستمهای فیزیولوژیکی ما بهطور متعادل برای حفظ سلامت و رفاه ما عمل میکنند. زمانی که این تعادل با تهدید، آسیب احتمالی یا آسیب واقعی به چالش کشیده میشود، مکانیسمهای فیزیولوژیکی برای محافظت از ما و بازگشت به حالت تعادل فعال میشوند. با این حال، بخشی از این فرآیند تعادلی معمولاً شامل واکنش بیش از حد به محرک اولیه است. مکانیسمهای حسگر که آسیبهای جزئی و مزاحمتها را شناسایی میکنند، همانهایی هستند که در صورت مواجهه با نابودی و فاجعه قریبالوقوع فعال میشوند (اما بهطور بسیار گستردهتر).
به همین دلیل، هرگونه واکنش اضافی که در پاسخ اولیه فیزیولوژیکی رخ دهد، واکنش بیشتری را تحریک میکند. اما اکنون واکنش اضافی با پاسخ خود ما همراه است. بازگشت به گزش پشه، این گزش باعث آزاد شدن هیستامین و پاسخ ایمنی با تورم جزئی از افزایش جریان خون میشود. اما خارش ناشی از آن باعث میشود که ما شروع به خراشیدن کنیم و به این ترتیب آزادسازی مکانیکی هیستامین و سایر سایتوکینها بیشتر شود. به این ترتیب، ما با اعمال خود باعث بدتر شدن پاسخ التهابی میشویم.
تمایل به خراشیدن خارش ذهنی خود را کنار بگذارید
میتوانیم تفکر بیش از حد را با استفاده از تمثیل پشه در نظر بگیریم. بهجای آزاد شدن هیستامین ناشی از گزش که منجر به خراشیدن مکانیکی میشود، اغلب خود را در وضعیتی از ذهن مییابیم که در حال مرور، دوباره بررسی کردن و فکر کردن به چیزهایی که گفته شده، انجام شده یا به آنها اشاره شده است. این چرخه خود تقویتکننده است و با استفاده از آن تقویت میشود.
این را میتوان بهعنوان نوعی تقویت حافظه رمزگذاریشده در نظر گرفت که با پخش مجدد آن، قویتر میشود. قبلاً تصور میشد که تقویت و تثبیت حافظه عمدتاً در طول خواب اتفاق میافتد، اما در سالهای اخیر شواهدی نشان میدهند که پخش مجدد در زمان واقعی نیز وجود دارد
اگرچه این مقاله بهطور خاص در مورد تفکر بیش از حد نیست، اما ایده تثبیت حافظه در حالت بیداری و بنابراین بلافاصله پس از تسلسلهایی که در نهایت به یاد میآیند، اهمیت رسیدگی به محرکهای تفکر بیش از حد را زمانی که بروز میکنند، نشان میدهد.
مغز خود را با چیزی دیگر مشغول کنید
اگر تفکر بیش از حد را نوعی تجلی از تثبیت حافظه التهابی در نظر بگیریم، پاسخ ممکن است این باشد که عمداً کارهایی انجام دهیم که با حافظه تداخل داشته باشد. مؤثرترین کار این است که از فکر کردن به رویدادها دست برداریم. این خود بهوضوح بسیار دشوار است، بهویژه در زمانهایی که استرسهای زمینهای افزایش مییابند، مانند تعطیلات و رویدادهای اجتماعی بزرگ. بهترین راه این است که کاری دیگر انجام دهیم و بدین ترتیب تقویت اولیهای که قرار بود اتفاق بیفتد را کاهش دهیم.
به این ترتیب، واکنشهای التهابی فیزیولوژیکی با تفکر بیش از حد بهعنوان خراشیدن روانی مرتبط هستند. این امر منجر به استمرار و تقویت میشود؛ بهجای اینکه التهاب ایجاد کنیم، از آن عبور کنید و بگذارید برود در حالی که کاری دیگر انجام میدهید، حتی اگر ساده باشد مانند پیادهروی. اما سعی کنید از پشهها دوری کنید.