arrow-right-square Created with Sketch Beta.
کد خبر: ۶۰۴۱۱۲
تاریخ انتشار: ۱۰ : ۲۱ - ۰۶ اسفند ۱۳۹۹

روزی که «شهرنو» برای همیشه تخریب شد / جزئیاتی از آخرین روزهای یک محله پر حرف و حدیث

... اکنون... عده‌ای در حدود ۷۵۰ زن بدنام در آن‌جا زندگی می‌کنند که اکثرشان هم به تازگی پای به این مکان گذاشته‌اند... بعضی نیز که دست به تظاهرات و این قبیل کارها زده‌اند، زنانی هستند که تمایلات بالای مادی دارند و می‌خواهند از این طریق به خواسته‌های خود برسند و کارشان به جایی رسیده است که برای تحصن به درِ خانه یک مقام بزرگ مملکتی می‌روند و در جلوی قلعه نیز ضمن حمله به مردم و پاسداران اصرار می‌کنند که به کارشان ادامه دهند./ از مدت‌ها پیش به زنان داخل قلعه اولتیماتوم داده بودیم که این مکان را تخلیه کنند... برای این منظور ۲ بولدوزر به محل اعزام شد.../ اعتراض‌شان بی‌مورد است... آنان باید بدانند که در مملکت اسلامی دیگر محلی برای این قبیل کارها وجود ندارد./ زنان معترض قلعه: به ما می‌گویند بروید در کانون‌ها و کارهای دستی بیاموزید. اگر این کار ممر درآمدی می‌شود پس چرا تا به حال برای این همه آدم‌های بیکار که در مملکت سرگردان‌اند این قبیل کارها را پیشنهاد نکرده‌اند؟!
پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :

سرویس تاریخ «انتخاب»؛ شامگاه یک‌شنبه پنجم اسفند ۱۳۵۸ خیابان‌های اطراف و محدوده قلعه شهرنو زیر پوشش حفاظتی پاسداران قرار گرفت و در ساعت ۲۲ نیروهای کمیته منطقه ۱۲ و چند عضو شورای دایره مبارزه با منکرات با در دست داشتن حکم دادستانی به وسیله بولدوزر شروع به خراب کردن دیوار بناهای این محله بدنام کردند. بنا بود به زودی به جای خانه‌ها مغازه‌ها و اماکن قلعه که کار تخریب آن ظرف چند روز به پایان می‌رسید، بازار اسلامی، مسجد و پارک ایجاد شود. اما بخوانید صحبت‌های مسئولان کمیته، پاسداران و زنان معترض شهر نو را با خبرنگاران کیهان که فردای آن روز در همین روزنامه منتشر شد:

 

دایره مبارزه با منکرات از چهار پیش آغاز به کار کرد

یکی از مسئولان شورای دایره مبارزه با منکرات: دایره مبارزه با منکرات کار خود را از چهار ماه پیش با حکم دادستان انقلاب اسلامی آغاز کرد و خط اصلی عمل‌کرد این شورا مبارزه پی‌گیر در جهت ریشه‌کن کردن فساد و فحشا در سراسر کشور می‌باشد.

 

در نظر داریم به زودی این‌جا را به یک بازار اسلامی تبدیل کنیم

یکی از اعضای شورای دایره مبارزه با منکرات: اولین اقدام بزرگ این شورا که مدت زیادی روی آن مطالعه شده است، تخریب قلعه و اسکان دادن افراد بی‌بضاعت آن است. از طرفی چون طبق حکم دادگاه انقلاب اسلامی مرکز، خانه‌ها و زمین این مکان مصادره شده است، در نظر داریم که به زودی این مکان را به یک بازار اسلامی تبدیل و چنان‌چه برای‌مان مقدور باشد و بتوانیم از طریق خرید خانه‌های مجاور قلعه به وسعت این زمین بیفزاییم، مسجد، مدرسه، کتابخانه و پارک نیز در جوار آن احداث نماییم و مغازه‌هایی که در این مکان به صورت بازار و پاساژ ساخته می‌شود، ابتدا در اختیار کسانی قرار می‌گیرد که مغازه‌شان در این محل قرار داشته است.

بودجه‌ای که برای تامین و اسکان این افراد در نظر گرفته شده است، در حدود ۱۰ میلیون تومان می‌باشد که از محل کمک‌های افراد خیر به دنبال تشکیل این شورا تامین شده است.

در رژیم گذشته حدود ۵ الی ۶ هزار زن بدنام در این قلعه زندگی می‌کردند که به تدریج عده‌ای از آن‌ها از کار خود پشیمان شده و ازدواج کرده‌اند و یا به نزد خانواده‌های خود بازگشته‌اند. عده‌ای نیز توسط این سازمان به کانون‌های تشکیل‌شده در نقاط مختلف تهران، برای ارشاد و تعلیم فنون و سوادآموزی اعزام شدند که از این بابت رضایت کامل دارند. اکنون نیز عده‌ای در حدود ۷۵۰ زن بدنام در آن‌جا زندگی می‌کنند که اکثرشان هم به تازگی پای به این مکان گذاشته‌اند. این عده قبلا یا در بارها و یا در دانسینگ‌ها کار می‌کرده‌اند که با تعطیل این مکان‌ها از سر ناچاری و برای تامین معاش خود، به دام واسطه‌های کثیف این محل افتاده‌اند. بعضی نیز که دست به تظاهرات و این قبیل کارها زده‌اند، زنانی هستند که تمایلات بالای مادی دارند و می‌خواهند از این طریق به خواسته‌های خود برسند و کارشان به جایی رسیده است که برای تحصن به درِ خانه یک مقام بزرگ مملکتی می‌روند و در جلوی قلعه نیز ضمن حمله به مردم و پاسداران اصرار می‌کنند که به کارشان ادامه دهند. با آن‌که ما کرارا به آن‌ها اطمینان داده‌ایم که تامین‌شان خواهیم کرد و به آن‌ها اسکان خواهیم داد، با این وجود باز هم اعتراض می‌کنند و سند کتبی می‌خواهند.

 

از مدت‌ها پیش به زنان داخل قلعه اولتیماتوم داده بودیم

یکی از پاسداران کمیته منطقه ۱۲: با آن‌که از مدت‌ها پیش به زنان داخل قلعه اولتیماتوم داده بودیم که این مکان را تخلیه کنند و تا آن‌جا که برای‌شان مقدور است خود نیز برای از بین بردن این کانون فساد پیش‌قدم شوند با این وصف آن‌ها به اخطارهای ما توجه نکردند و ما نیز پس از پایان آخرین مهلت که روز پنجم اسفند مقرر شده بود، طبق حکم دادستانی که از مدت‌ها پیش در دست داشتیم، به تخریب قلعه اقدام کردیم. برای این منظور ۲ بولدوزر به محل اعزام شد که چون یکی از آن‌ها بزرگ بود بلااستفاده ماند و فعلا با یکی از آن‌ها مشغول تخریب هستیم.

در این‌جا کسانی بودند که صاحب ۵۰ خانه بودند و برای هر روز از هر خانه مبلغی در حدود هزار تومان درآمد داشتند که پس از مصادره شدن خانه‌ها متواری شده‌اند. علاوه بر این‌که چیزی به آن‌ها تعلق نمی‌گیرد مجرم نیز می‌باشند و چنان‌چه دستگیر شوند محاکمه هم خواهند شد.

برای صاحبان دکان‌هایی که در حدود ۲۰۰ باب می‌باشد، فعلا مقرر شده است که روزی صد تومان به آن‌ها پرداخت گردد تا پس از ساخته شدن بازار مغازه‌ای در اختیار آنان گذاشته شود تا کاری آبرومندانه پیشه کنند.

 

اعتراض‌شان بی‌مورد است

پاسدار دیگر: اعتراض‌شان بی‌مورد است، ما در اوایل انقلاب که این محل را آتش زدند به بازسازی آن‌ پرداختیم چراکه تا آن موقع در موردشان فکری نشده و اقدامی صورت نگرفته بود، ولی حالا که برای این منظور طرح‌ریزی شده و بودجه در نظر گرفته شده و حتی یک سال تمام برای آن‌ها مهلت قائل شدیم، آنان باید بدانند که در مملکت اسلامی دیگر محلی برای این قبیل کارها وجود ندارد، باید از این‌که امکاناتی هرچند ناچیز در اختیارشان قرار گرفته راضی باشند و برای بیرون آمدن از این منجلاب فساد پیش‌قدم شوند. ما کسانی را مشاهده کرده‌ایم که از بالای شهر با سرویس‌های مخصوص به این محل می‌آیند و به خانواده‌شان می‌گویند که به بیمارستان می‌روند. آیا این افراد نمی‌توانند کمی ساده‌تر زندگی کنند و مثل این همه افراد جنوب‌شهری فعلا قانع باشند تا وضع کشور رو به بهبود برود؟!

 

تخریب قلعه آن هم به این زودی کار درستی نیست

شماری از زنان معترض ساکن قلعه: تخریب قلعه آن هم به این زودی کار درستی نیست، به ما می‌گویند بروید در کانون‌ها و کارهای دستی بیاموزید. اگر این کار ممر درآمدی می‌شود پس چرا تا به حال برای این همه آدم‌های بیکار که در مملکت سرگردان‌اند این قبیل کارها را پیشنهاد نکرده‌اند؟!

اداره مبارزه با منکرات می‌خواهد ما را در چند مجتمع مسکونی اسکان دهد، البته اگر گفته‌شان صحت داشته باشد. که این نیز وضع را عوض نخواهد کرد چراکه در آن صورت باز هم پیش مردم شناخته‌شده باقی خواهیم ماند و بچه‌های‌مان هم نمی‌توانند در محل سر بلند کنند.

نظرات بینندگان