پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :
سرویس تاریخ «انتخاب»؛ امروز خیلی دیر از خواب برخاستم و به هوتل موریس رفتم. عمل مسافرت انتظامالملک و میرزا غلامحسینخان درست شده فردا خواهند رفت. ناهار به اتفاق وحیدالملک و انتظام در مهمانخانه ایطالیایی خوردیم. خیال داشتیم چون امروز روز عید اموات است به پرلاشز برویم، مجال نشد. رفتیم در تئاتر فرانسه بلیت برای امشب خریدیم به قصد اینکه چون فردا انتظامالملک میرود شب با هم باشیم.
بعد من نزد مادام رو رفته عذر شب را خواستم، چون وعده کرده بودم منزل او بروم. بعد منزل آذربایجانیها رفتم. موارد معهود را نوشته بودند، قدری هم بهتر از آنکه بنا بود. آنجا چای خوردیم و آمدم منزل قدری از راپرتی که باید در این خصوص برای نصرتالدوله [وزیر خارجه] حاضر کنیم نوشتم.
موقع تئاتر شد. رفتیم. بازی «حریص» مولیر بود و یک بازی کوچک دیگر خیلی خوب و رقتانگیز موسوم به «پرده دریده». بعد از تئاتر رفتیم به کافه رزان شام خوردیم و چون دیر بود و صبح زود برخاستن فردا مشکل و کارها به زمین میماند، مسافرت به نواحی خرابشده را که فردا خیال داشتیم با وحیدالملک برویم به پسفردا محول کردیم.
منبع: یادداشتهای روزانه محمدعلی فروغی، به کوشش محمدافشین وفایی و پژمان فیروزبخش، تهران: سخن، چاپ هفتم، ۱۳۹۸، ص ۲۵۴ و ۲۵۵.