پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :
صبح با انتظامالملک منزل نصرتالدوله [وزیر خارجه] رفتیم و ملاقات کردیم و در باب قرارداد انگلیس و ایران صحبت کردیم. اساس مذاکره این بود که چه اندازه ابطال یا اصلاح قرارداد لازم است و ممکن میشود؛ معلوم کنیم و سعی در حصول آن بنماییم. موقع ناهار رسید و مذاکرات تمام نشد. قرار گذاشتیم عصر در سفارت خودمان مطلب را تعقیب کنیم چنین کردیم و نکاتی چند در قرارداد نشان کردیم که باید اصلاح شود و باز هم مطلب تمام نشد و بنا شد فردا بعدازظهر دنباله آن را بگیریم.
ناهار با نصرتالدوله خوردیم. یحییخان اعتمادالدوله هم بود. جوان فضول کممغزی او را یافتم، ولی خیلی پرمدعا.
عصر بعد از مراجعت از سفارت آمدیم منزل، میرزا غلامحسینخان را که همراه فیروز [نصرتالدوله وزیر خارجه]آمده بر حسب وعده برداشته بردیم در شانزلیزه در رستوران لانژه شام خوردیم.
بعد از شام انتظامالملک دلدرد گرفت و رفت منزل. من میرزا غلامحسینخان را بردم به الکازار د. ته. قدری تماشای رقص کرده مراجعت کردیم.
به منزل که رسیدیم کاغذی از نصرتالدوله بود که باید روز یکشنبه با هم برویم به لندن. این نغمه را دیگر نمیدانم چه باید کرد. با نصرتالدوله در باب شیبانی و ابوالقاسمخان و میرزا محمدخان هم صحبت کردم.
منبع: یادداشتهای روزانه محمدعلی فروغی، به کوشش محمدافشین وفایی و پژمان فیروزبخش، تهران: سخن، چاپ هفتم، ۱۳۹۸، صص ۲۱۲-۲۱۳.