ماجرای پدری که مرد قانون است و پسری که خلافکار شده یکی از کلیشه ایترین ماجراهای ممکن است. اما کارگردان سریال دفاع از جیکوب همین کلیشه ایترین داستان ممکن را به یکی از جذابترین سریالهای سال ۲۰۲۰ تبدیل کرده است. برای علاقهمندان به سریالهای خارجی هیچ چیز به اندازه دیدن یک سریال پرکشش که داستانی جذاب دارد خوشحال کننده نیست. بر همین اساس است که قصد داریم سریال دفاع از جیکوب را بررسی کنیم. اگر تمایلی ندارید با محتوای سریال آشنا شده و اصل غافلگیری را از دست دهید، بهتر است از مطالعه ادامه این مطلب که با خطر افشای داستان رو به رو است صرف نظر کنید.
به گزارش سرویس خواندنیهای انتخاب اگر اهل مطالعه کتاب باشید شاید به کتاب دفاع از جیکوب برخورده باشید، کتابی در ژانر درام، جنایی و معمایی که خیلی زود مخاطب را وارد یک ماجرای مهیج میکند، درست همانطور که نسخه سریال اقتباسی از این کتاب نیز همین گونه است.
بیشتر بدانید:
داستان سریال از همان قسمت نخست بسیار سریع مشخص میشود. مخاطب با ماجرای قتل یک نوجوان دبیرستانی مواجه میشود که بی رحمانه در یک پارک جنگلی نزدیک به مدرسه خود به قتل رسیده است. دادستان سرشناس و دستیار بازپرس شهر اندی باربر که کریس ایونز نقش وی را ایفا میکند به سرعت وارد ماجرا میشود، سپس متوجه میشویم که فرزند نوجوان وی نیز در همان مدرسهای تحصیل میکند که مقتول محصل آن است. گرچه این موضوع در ظاهر عادی است، اما پس از دیده شدن برخی شواهد و مدارک و البته شهادت برخی دانش آموزان درباره خصومت بین مقتول و فرزند اندی باربر، ماجرا پیچیدهتر میشود و دستور بازداشت جیکوب باربر با بازی جیدن مارتل و کنار گذاشته شدن پدرش از پرونده صادر میشود.
از این لحظه به بعد همه چیز برای خانواده باربر در سراشیبی سقوط قرار میگیرد. مادر جیکوب و همسر اندی (لوری) که میشل داکری ایفاگر نقش او است در ابتدا مانند هر مادر دیگری فرزند خود را صد در صد بیگناه میبیند، شوکه میشود و تلاش میکند فرزندش را به هر شکل ممکن نجات دهد. اندی منطقیتر ظاهر میشود و حتی به دنبال مدرک جرم، اتاق فرزندش را بررسی میکند تا پیش از ورود ماموران پرونده برای بررسی اتاق جیکوب مدارک جرم احتمالی را پیدا کرده و فرزندش را بیگناه جلوه دهد. اما نکته جذاب سریال این است که اگر قسمت نخست و قسمت پایانی را با یکدیگر مقایسه کنیم از تغییر موضع آشکار والدین جیکوب شوکه میشویم.
درواقع به مرور زمان مادر جیکوب به فرزندش مشکوک میشود و این اندی است که با تمام قوا برای یافتن یک مجرم احتمالی دیگر یا شواهدی برای بیگناهی فرزندش از پرونده قتل خود را به آب و آتش میزند و حتی حاضر میشود پس از سالها پدر خود را ملاقات کند. یکی از شخصیتهای فرعی، ولی تاثیر گذار سریال پدر اندی باربر است. فردی که خود به جرم تجاوز و قتل به حبس ابد محکوم شده و درواقع به سرعت ذهن بیننده را به سمت این فرضیه میبرد که آیا ژن قتل در خانواده باربر موروثی است و از پدربزرگ جیکوب با بازی جی کی سیمونز به وی رسیده است؟
در این سریال بازیها نسبتا بی نقص هستند و بازی نوجوان پر حاشیه ماجرا، جیکوب نیز به خوبی مخاطب را در دو راهی گناهکار یا بیگناه بودن جیکوب بلاتکلیف نگاه میدارد. روش کارگردانی مورتن تیلدوم به شکلی است که مخاطب گاهی خود را جای والدین جیکوب، گاهی جای خود جیکوب و حتی گاهی جای دادستان و هیئت منصفه دادگاه وی میگذارد.
صدها سوال در ذهن مخاطب شکل میگیرد و بازی با این سوالات در ذهن، خود یک چالش جذاب است. مخاطب در بسیاری از صحنهها با جیکوب هم حسی پیدا میکند و در برخی صحنهها نیز با مادر و پدر جیکوب که تمام شهرت و اعتبار و موقعیت شغلی خود را در شهر بر اثر خطای احتمالی فرزندشان از دست داده اند همفکر میشود. قسمت پایانی و هشتم فصل نخست این سریال شامل چندین پیچش و غافلگیری جذاب است.
درست در لحظهای که خیال مخاطب از عاقبت به خیری جیکوب راحت شده است، باز هم یک چالش بزرگ اخلاقی دیگر بر سر راه پدر وی سبز میشود. در تمامی قسمتهای سریال اندی را در برابر یک هیئت منصفه و نماینده دادستان میبینیم و داستان سریال از زبان وی و دادستان برای هیئت منصفه روایت میشود. گویی داستان جیکوب در دل داستانی بزرگتر قرار دارد و قفل داستان بزرگتر در قسمت آخر باز میشود.
سریال دفاع از جیکوب نواقصی نیز دارد، برای مثال شاید انتظار داشتیم به روابط جیکوب و همکلاسیهای وی بیشتر پرداخته میشد، شاید دیدن تصاویری از خاطرات جیکوب و مقتول میتوانست راهگشا باشد، حضور یک مظنون دوم در پرونده نیز میتوانست با پیچش بیشتری همراه شود، اما با همه اینها سریال دفاع از جیکوب از سوی مخاطبان بین المللی امتیازات بالا و اغلب ۸ تا ۹ از ۱۰ امتیاز را دریافت کرده است.
اگر به ژانر درام و جنایی علاقه مندید دیدن این سریال میتواند برای شما جذاب باشد، گرچه با توجه به محوریت قتل در داستان و مضامین خاص سریال دیدن سریال دفاع از جیکوب برای نوجوانان و افراد زیر ۱۸ سال توصیه نمیشود.
نویسنده:رویا پاک سرشت
اگر به شما بگوییم قرار است سریالی را ببینید که قهرمان آن یک دختر ۹ ساله است و ماجرای سریال نیز در یک دهکده کوچک و کم جمعیت میگذرد چه فکری خواهید کرد؟ احتمالا تصور خواهید کرد با یک ماجرای ساده و یک خطی لوس و نخ نما طرف هستید که برای رده سنی کودک و نوجوان تدارک دیده شده است. اما باید بگوییم این دختر ۹ ساله که قهرمان سریال «خانه پیش از تاریکی» است، تمام معادلات ذهنی شما را به هم میزند و به سرعت شما را وارد یک ماجرای قتل مرموز میکند. (پیش از مطالعه ادامه این مقاله دقت کنید که ممکن است با خطر افشای داستان سریال رو به رو شده و در نتیجه لذت دیدن سریال را از دست بدهید)