arrow-right-square Created with Sketch Beta.
کد خبر: ۵۳۳۰۸۶
تاریخ انتشار: ۵۹ : ۲۳ - ۱۱ اسفند ۱۳۹۸

یادداشت‌های اعتمادالسلطنه، یکشنبه ۱۱ اسفند ۱۲۷۴ / چند نفر زن از گرانی گوشت و نان به شاه شکایت کرده‌اند

بعضی می‌گویند، سبب تغیر خاطر مبارک چند نفر زن و شکایت آن‌ها از گرانی گوشت و نان بوده است که در ضمن عرض گفته بودند شما به جای این‌که به حال رعایا برسید و تعدی نایب‌السلطنه را از سر ما کوتاه کنید جز پی زن‌ها دویدن کار دیگر ندارد.
پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :

چند نفر زن از گرانی گوشت و نان به شاه شکایت کرده‌اند

پس از انتشار خاطرات روزانه آیت الله هاشمی رفسنجانی، «انتخاب» قصد دارد این بار بخش های گزیده ای از خاطرات دیگر شخصیت های مهم و تاثیرگذار کشور را روزانه، مرور و منتشر کند

به گزارش «انتخاب»، محمدحسن خان مقدم مراغه‌ای (1222-1275)، ملقب به اعتمادالسلطنه، از رجال دربار  ناصرالدین شاه بود که در دانشگاه پاریس، تاریخ، جغرافیا و ادبیات فرانسوی آموخت و در بازگشت به تهران رئیس دارالترجمه همایونی، مترجم مخصوص شاه و وزیر انطباعات (چاپ و نشر) شد. کتاب «روزنامه خاطرات» او از منابع مهم تاریخ سیاسی و اجتماعی دورهٔ ناصری محسوب می‌شود.

در خاطرات اعتماد السلطنه در یکشنبه ۱۱ اسفند ۱۲۷۴ آمده است:

بعد از ناهار شاه خانه طلوزان رفتم. جمعی آن‌جا به ناهار مدعو بودند. من هم، چون بنا به تجویز اطبا به واسطه حرقه‌البولی که دارم ناهار آن‌جا خوردم. بندگان همایون [شاه] پریروز به مسجد سپهسالار تشریف آوردند و بیش‌تر از سه چهار دقیقه نمانده، با کمال تغیر تشریف برده بودند. روایت مختلف است: بعضی می‌گویند، سبب تغیر خاطر مبارک چند نفر زن و شکایت آن‌ها از گرانی گوشت و نان بوده است که در ضمن عرض گفته بودند شما به جای این‌که به حال رعایا برسید و تعدی نایب‌السلطنه را از سر ما کوتاه کنید جز پی زن‌ها دویدن کار دیگر ندارد. مگر همان نیستید که چهل سال قبل از این چند روزی در طهران قحطی شد و محمودخان کلانتر را کشتید؟!

روایت دیگر این است که دمِ درِ مسجد و خود مسجد زیادتر از سی هزار نفر زن و مرد بودند، اما در خود مسجد یعنی شبستان که میرزا ابوالفضل نماز می‌خواند زیاده از سی نفر در موعظه حاضر نبودند. مردم می‌دانند که زمین این مسجد غصب است و میرزا ابوالفضل پیش‌نماز دولتی است؛ بنابراین در نماز او حاضر نمی‌شوند. به خلاف ملا محمدعلی رستم‌آبادی که پارسال در این مسجد نماز می‌خواند و حالا در مدرسه مروی نماز می‌خواند و مردم از روی عقیده به او اقتدا می‌کنند و در صفوف نماز جماعت او بیست هزار نفر حاضر می‌شوند. به حسب ظاهر این مسائل چندان اهمیتی ندارد. لیکن در باطن اثبات عدم تدین رجال دولت را می‌نماید و اقتدار علمای بر ضد دولت را، و من به قدر نوکری و حق رعیتی که دارم این وضع را نمی‌پسندم و از خداوند بعد از طلب سلامت وجود مبارک پادشاه، اصلاح این عمل را می‌طلبم.

نظرات بینندگان