پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :
سرویس تاریخ «انتخاب»: شامگاه جمعه ۲۶ بهمن ۱۳۵۸، یک سال پس از پیروزی انقلاب، صادق خلخالی در یک گفتگوی تلفنی با روزنامه کیهان اظهار داشت که شاپور بختیار آخرین نخستوزیر رژیم شاه، در روزهای نخست پیروزی انقلاب دستگیر شده و در طبقه پایین مدرسه رفاه اسیر بود. وی اعلام کرد که حسین شاهحسینی، عضو شورای مرکزی جبهه ملی ایران، از ماجرای فرار شاپور بختیار خبر دارد و «اکنون قضاوت با ملت است که حدس بزند بختیار چگونه از طبقه پایین مدرسه رفاه بیرون برده شده است.»، اما شاهحسینی در روزنامه کیهان ۲۸ بهمن ۵۸ یعنی فردای روزی که گفتگوی خلخالی در آن روزنامه منتشر شد، اظهارات او را در رابطه با دستگیری و فرار بختیار بیاساس خواند:
شاهحسینی به من گفت، با دستور امام خمینی بختیار را در حیاط دیگر مدرسه رفاه نگهداشتهایم
صادق خلخالی در گفتگوی خود که در کیهان مورخ، ۲۷ بهمن ۵۸، منتشر شد، به تشریح چگونگی ماجرای شاپور بختیار پرداخت و گفت: «آنچه مسلم است و من اطلاع دارم، آقای بختیار در طبقه پایین مدرسه رفاه اسیر بوده و آقای شاهحسینی نیز در جریان امر قرار داشت، به طوری که پس از دستگیری بختیار، شاهحسینی در مدرسه رفاه به من گفت، با دستور امام خمینی بختیار را در حیاط دیگر مدرسه رفاه نگهداشتهایم. من نخست باور کردم و پنج شش ساعت بعد وقتی که خدمت امام رسیدم، امام فرمودند: من از جریان اطلاعی ندارم؛ و من در حالی که نخست تعجب کرده بودم که چگونه شاهحسینی این ماجرا را از قول امام گفته است، مجددا به مدرسه رفاه آمدم تا ببینم شاپور بختیار را کجا بردهاند؛ و سرانجام با تلاش زیاد موفق شدم شاهحسینی را ملاقات کنم، ولی با کمال تاسف آقای شاه حسینی یکمرتبه همه چیز را انکار کرد و به من گفت: من اصلا بختیار را ندیدهام. با اینکه تعدد زیادی از افراد سپاه پاسداران و همچنین تیمسار امیر رحیمی با چشم خود بختیار را دیده و حتی به اشتباه او را مرغ آتشین خوانده است، حال آنکه بختیار مدعی بود که او مرغ طوفان است. اکنون با گذشت چندین ماه این ملت ایران است که باید بپرسد و سوال کند فرار بختیار چگونه انجام گرفته است؟»
اظهارات خلخالی بیاساس است
حسین شاهحسینی، رئیس وقت سازمان ورزش ایران و کاندیدای نمایندگی نخستین دوره مجلس شورای ملی از شهرستان کرج، در روزنامه کیهان مورخ ۲۸ بهمن ۵۸، اظهارات صادق خلخالی را در مورد دستگیری و فرار شاپور بختیار تکذیب کرد و اعلام داشت که: «این اظهارات آن هم در آستانه نامزدی اینجانب از طرف گروهی از مردم کرج بیاساس است و دستگیری بختیار در رزوهای انقلاب بزرگ ملت ایران شایعهای بیش نبود. به مجرد اینکه نشانههای پیروزی ملت ایران پدیدار شد و خبر شدیم که امام امت خمینی بتشکن قرار است وارد ایران بشوند نمایندگان نهضت آزادی ایران، انجمن اسلامی مهندسان، انجمن اسلامی پزشکان، روحانیت مبارز و اعضای جبهه ملی و سایر گروهها و شخصیتها کمیته استقبال را تشکیل دادند و بعد از برنامهریزی دقیق که با کمک افراد برجسته و مبارز از جمله آقای صباغیان، دکتر سامی، دکتر مفتح، استاد مطهری، محلاتی، توسلی، حاج عراقی، تهرانچی، حاج آقا شفیق، حاج آقا بادامچی تشکیل میشد کمیته استقبال را تشکیل دادیم و برنامه ورود امام را طرحریزی کردیم؛ و کمیته بعد از استقبال کار خود را در مدرسه رفاه ادامه داد.
بعد از اینکه جناب آقای مهندس بازرگان از طرف امام به نخست وزیری دولت موقت انتخاب شد و دولت شاپور بختیار ساقط شد. مردم و پاسداران عوامل وابسته به رژیم گذشته را دستگیر میکردند و به مدرسه رفاه میآوردند؛ و بعد از دریافت رسید، این افراد را در حیاطهای مجاور نگهداری میکردند؛ و مسئولیت این امر به آقای قدوسی دادستان فعلی کلی انقلاب واگذار شده بود. در چنین شرایطی در این مدرسه حرفهای زیادی در جریان بود که گاه نیز به صورت شایعه بود. یکمرتبه در مدرسه رفاه میگفتند، هویدا را آوردند، ولیان را گرفتند، شعبان بیمخ را دستگیر کردند. روحانی را آوردند و از این قبیل؛ که البته دستگیری عدهای واقعیت داشت و دستگیری عدهای دیگر شایعه بود. در همین موقع من وقتی از مرکز ستاد پایین آمدم برادرم شیخ صادق خلخالی را دیدم و ایشان، چون میدانستند من عضو جبهه ملی ایران و فرد مذهبی هستم به من گفت: رفیقت دکتر بختیار را هم آوردند؛ و من این را شنیدم؛ و من دوباره رفتم بالا، وقتی برگشتم خلخالی را مجددا دیدم که این بار از من پرسید که پس بختیار کو؟! و من گفتم که از شما شنیدم که بختیار دستگیر شده و من خودم او را که ندیدم؛ و خلاصه از این شایعات زیاد بود. به طوری که حتی روزنامههای عصر نیز نوشتند که بختیار، ولیان و شعبان بیمخ دستگیر شدهاند و حتی نوشتند که ولیان تیرباران شده است و شعبان بیمخ را هم در دماوند دستگیر کردهاند که البته دیدیم همه اینها شایعه بوده و صحت نداشته است و مسئله بختیار نیز شایعه بوده است؛ و اگر چنانچه صحت دارد باید روشن شود که بختیار را که دستگیر کرده و به چه کسی تحویل شده بود. به طور کلی مطرح شدن این مسئله آن هم در شرایطی که من از طرف گروهی از مردم کرج که سابقه مبارزات مرا میدانند کاندیدای نمایندگی مجلس شدهام چه مفهومی میتواند داشته باشد، قضاوت این امر را به عهده ملت مبارز ایران میگذارم. باعث تاسف است برادرم خلخالی در شرایطی که امام فرمان دادهاند که وحدت و یکپارچگی خود را حفظ کنید بدون توجه به این امر مبادرت به مطلبی در مورد یک شایعه کردهاند که صحت ندارد. من به آقای خلخالی میگویم که در کارها و حرفهای خود متوجه این آیه شریفه قرآن باشند: ان ربک لبالمرصاد (به درستی که خداوند در کمینگاه است.) و در چنین شرایطی این درست نیست که یک شایعه را که مسلما حقیقت آن سرانجام روشن خواهد شد، به عنوان حربه و ضربه مورد استفاده قرار گیرد. من فکر میکنم در هر شرایطی این روزها روز ضربه زدن و به جان هم افتادن نیست، بلکه طبق فرمان امام امت روز وحدت و یکپارچگی است.»