پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) : به گزارش انتخاب به نقل از شیعه آنلاین، به اعتقاد رییس سابق نمایندگی جمهوری اسلامی ایران در
قاهره سید "هادی خسروشاهی"، در برقراری ارتباط با مصر نباید عجله
کرد و بعد از 30 سال عدم ارتباط با مصر باید سه ماه دیگر منتظر ماند تا
انتخابات قانونی در این کشور برگزار شود و بعد از آن اقدامات لازم انجام
شود.
او شیطنت آلسعود و افراد وابسته به "أنور سادات" رییس جمهور سابق مصر و
کمک میلیاردی غرب به این افرد را بزرگترین مانع برقراری ارتباط دو کشور
میداند و از سوی دیگر معتقد است که تمایل و رغبت شدید بعضی از مقامات
ایران دور از حکمت و عزت و مصلحت است.
با هدف بررسی جوانب مختلف رابطه جمهوری اسلامی ایران و مصر، خبرنگار
افتخاری ما گفت و گویی کوتاه و خواندنی انجام داد با خروشاهی. متن
کامل این گفت و گو به شرح ذیل است:
بزرگ ترین مانع برقراری روابط ایران و مصر را در چه میدانید؟
حاکمیتهای وابسته انورسادات یا حسنیمبارک که در واقع از خود اختیاری
نداشتند و در همه امور دنباله رو سیاستهای امپریالیسم غربی بویژه آمریکا
بودند، بزرگترین مانع برقراری روابط بین این دو کشور بزرگ اسلامی بودند.
البته از سویی هم کمکهای مالی میلیاردی غرب به این رژیم منحوس، عامل
بازدارنده دیگری بود که اینها را وادار میکرد برای ادامه دریافت کمکها،
از برقراری روابط با ایران خودداری کنند و اکنون نیز همان مشکلات وجود
دارد، به اضافه خباثت و شیطنت آلسعود که با سرازیر کردن کمکهای میلیاردی،
میخواهد از تحقق این امر، که بیتردید به زیان ارتجاع عرب خواهد بود،
جلوگیری کند و در همین راستا با تقویت همهجانبه سلفیهای وهابی در مصر
میخواهد از تقریب بین مذاهب اسلامی و اتحاد برادران مسلمان شیعه و سنی و
هماهنگی سیاستهای آنها در منطقه، جلوگیری به عمل آورده اما خداوند «کید
ماکرین» را خنثی خواهد کرد و وعده الهی تخلفناپذیر است و سرانجام حق پیروز
خواهد شد.
چه پیشنهاد کلی درباره روشهای همکاری و نزدیکی با مصر دارید؟ یعنی بطور مشخص مسوولان سیاست خارجی ایران اسلامی چه باید بکنند؟
اینجانب با شناخت دقیق مصر از درون، چند ماه قبل از انقلاب جوانان، با وجود
تمایل بعضیها برای برقراری روابط عجولانه با مصر و حتی پیشنهاد دعوت برای
سفر "حسنی مبارک" به ایران، یا رفتن آقای احمدینژاد به قاهره، شدیدا با
این امر مخالف بودم و در جراید و مطبوعات شش ماه پیش، رسما اعلام کردم در
برقراری روابط با مصر «هروله» نباید کرد! و خواستار آن شدم که اجازه دهند
شرایط مساعدی که در راه است، پیش بیاید و بعد به ارتقای سفارت و اعزام سفیر
اقدام شود. اما بعضی از دوستان نمیدانم چرا «عجله» به خرج دادند و حتی
اعلام کردند که «شبانه حاضریم سفارت را در قاهره باز کنیم»! که البته
سفارت، در قاهره باز بود و «قائمبالاعمال» ـ حافظ منافع ـ حضور داشت و
فعال هم بود ـ این نوع اظهارات رسمی و مصاحبههای مکرر بعضی از مقامات
مسوول و غیرمسوول درباره رابطه با مصر، باعث شد مصریها، حتی پس از پیروزی
انقلاب جوانان و سقوط "حسنی مبارک" هم شرط و شروطی برای گفت و گو درباره
ارتقای روابط، مطرح سازند که نشاندهنده عدم توافق قلبی آنان بود. در این
رابطه، در ایران هم عدهیی بشدت با تغییر نام خیابان «خالداسلامبولی»
مخالفت ورزیدند، در حالی که روابط 150 میلیون مسلمان را که در صورت تفاهم،
میتوانند تحولات کل منطقه را مدیریت کنند، نمیتوان به نام یک فرد در یک
خیابان وابسته کرد !...
اصولا دوستان ما در ایران شناخت دقیقی از «جماعت اسلامی» مصر ندارند! اکثر
اعضای این گروه سلفی ـ از نوع طالبانی ـ هستند و شیعه را «رافضی» میدانند و
تا حد «تکفیر»، پیش رفته و کتابهایی علیه شیعه و امام خمینی (ره)
نوشتهاند و حتما کتاب منحوس «للهثماللتاریخ» را چندین بار در مصر تجدید
چاپ کرده و بطور رایگان توزیع کردهاند که هزینه آن را هم آلسعود پرداخته
است. بنابراین باید با عقلانیت با مسائل برخورد کرد. اگر روزگاری نام "خالد
اسلامبولی" در یک خیابان تهران، مبارزهیی برضد رژیم "حسنی مبارک" محسوب
میشد، امروز آن برداشت مثبت از این مساله حتی در مصر هم، مطرح نیست تا
آنجا که بعضی از کسانی که اصلا بدون کارشناسی منطقی، به ایران دعوت شدند و
آمدند، به این امر اعتراض داشتهاند، بنابراین نباید سعی کنیم بخاطر یک نام
در یک خیابان، دو ملت مسلمان و بزرگ را از هم دور نگه داریم. از سوی دیگر
دوستان ما ظاهرا خبر ندارند که شیخ "کرم زهدی" رییس مجلس شورای جماعت
اسلامی، پس از آزادی از زندان، توسط "حبیب العدلی" وزیر امن الدوله مبارک،
در مصاحبهیی در برنامه رادیویی «الحیات الناس» اعدام "انور سادات" را
اشتباه و مردود دانست و در 15 جولای 2003 در هفتهنامه «الیومالسابع» چاپ
قاهره متاسفانه سادات را «شهید» نامید: «الرییس محمد انورالسادات مات
شهیدا»!!
البته "عبود الزمر" پس از تحمل 30 سال زندان و برادر "ایمن الظواهری" که هر
دو اخیرا آزاد شدند، با شیخ جماعت همعقیده نیستند، ولی اصرار دوستان ما
برای حفظ نام کسی که جماعتش سادات را شهید مینامد، بر تارک یک خیابان در
تهران، در شرایط کنونی مصلحت نیست، چه مصر بخواهد و چه نخواهد. از طرف دیگر
تمایل و رغبت شدید بعضی از دوستان برای برقراری روابط قبل از تشکیل حکومت
ملی و غیرنظامی هم دور از حکمت و عزت و مصلحت است. باید پس از 30 سال، سه
ماه دیگر هم صبر کنیم تا انتخابات قانونی به عمل آید و بعد اقدامات شروع
شود.