«۲۰ نامه به یک دوست»؛ خاطرات دختر استالین، قسمت ۷؛
باز شناختن این خانه زیبا دیگر ممکن نبود، تغییرات زیادی در بنا شده بود و پدرم با بدسلیقگی و بهانهگیری عجیبی که نماینده اضطراب درونی او بود هرچند مدتی دستور تازهای صادر میکرد و یک بار از علاقه خودش به آفتاب بیشتر و زمانی از داشتن یک تراس سایهدار حرف میزد و کارگران را وادار به خراب کردن قسمتی از ساختمان میکرد./ قالی و بخاری صفت متمایز زندگی او با یک روستایی نیمهمرفه بود و گرنه اثر دیگری از زندگی اشرافی و حتی آسوده وجود نداشت.
کد خبر: ۵۷۶۰۰۹ تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۷/۰۱