entekhab | وب سایت انتخاب

arrow-right-square Created with Sketch Beta.
برچسب ها - نمایشگاه بین المللی پاریس
رفتیم اکسپوزیسیون. با کالسکه داخل شده الی جای متاع خود فرانسه‌ها که در میان مرکز است رفتم. تمام گردش ما منحصر شد به دیدن صنایع فرانسه... جواهری، زرگری طلا و نقره، مطلاکاری، مفضض [آب‌نقره]کاری، چینی‌سازی، بلور، آینه، اسباب‌های دیگر، خیلی تماشا کردیم. بعضی جواهرات و ... خریدم. به قدر هزار و پانصد تومان جواهر و طلا و بلور خریدم.
کد خبر: ۵۶۷۰۹۷   تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۵/۱۹

عجب راه‌آهنی! در دنیا دیگر این‌طور راه‌آهن نمی‌شود، خیلی کوچک و ظریف لطیف است. رئیس این راه... آمد و معرفی شد. بسیار مرد معقول نجیب درستی بود... واگن‌های کوچک مقبول برای بزرگان و اعیان و پوبلیک [عموم]دارد. لکوموتیو‌های کوچک دارد خیلی راحت است. هر طور بخواهند تند و یواش می‌رود از همه جور راه‌آهنی این بهتر است. برای طهران این‌جور راه‌آهن خوب بود. فورا با بالوا و رئیس این راه حرف زدیم و چهار فرسنگ از این راه با ده واگن خوب برای خودمان و ده واگن برای مردم خریدیم که خود این رئیس، آدم و کمپانی روانه طهران نماید، هر جا بگوییم بکشند و مراجعت نمایند.
کد خبر: ۵۶۵۸۷۲   تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۵/۱۲

از توی گنبد الی زیر برج ایفل تمام صحن اکسپوزیسیون [نمایشگاه] و جایی که ممکن بود که آدم بایستد مردم ایستاده بودند و زمین پیدا نبود. از این صدای مردم و ویولو [زنده باد] شاه گفتن، سعدی کارنو خیلی خفیف بود که اسم او را هیچ نمی‌بردند و کلاهش دستش مانده بود و با من جلو نمی‌آمد. من عقب می‌رفتم او جلو می‌آمد. آن‌طوری که برای من فریاد می‌زدند برای او نمی‌زدند. او هم هی کلاهش را تکان می‌داد و خودشیرینی می‌کرد، باز نمی‌شد، خفیف‌تر می‌شد. چراغ برق بالای برج ایفل را هم که مثل ستاره دنباله‌دار است متصل به ما می‌انداختند و هر وقت او را می‌انداختند به ما مردم بیش‌تر فریاد می‌زدند و صدا می‌کردند.
کد خبر: ۵۶۵۶۴۳   تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۵/۱۲

entekhab | وب سایت انتخاب

پربازدید ها
آخرین اخبار پربحث ترین