محمد بلوری روزنامه نگار پیشکسوت می گوید:
من با توجه به تحلیلهایی که داشتم مطمئن بودم این قتلهای پیاپی را گروهی از ماموران خودسر نهادهای امنیتی مرتکب میشوند. برای بیان این منظور و پس از قتل پوینده و مختاری، یک صفحه حوادث روزنامه ایران را به طرح دلایلم اختصاص دادم و برای این واقعه نام «قتلهای زنجیرهای» را انتخاب کردم که از آن پس این قتلها به همین نام معروف شدند. من در مقالهای تحلیلی در صفحه حوادث با ذکر دلایل و نشانهها چنین نتیجهگیری کردم که عاملان قتلهای زنجیرهای باید عدهای از ماموران خودسر امنیتی باشند. پس از انتشار این مقاله، بیآنکه فشار یا خشونتی بر من تحمیل شود، چند بار به بهانه پرسش درباره نحوه قتل افراد مورد نظر به بازجویی احضارم کردند. به هر حال پس از انتشار یادداشت تحلیلی من، سرانجام وزارت اطلاعات با انتشار اطلاعیهای رسما اعلام کرد این قتلها از طرف یک گروه از عوامل خودسر امنیتی – اطلاعاتی انجام شده است.
کد خبر: ۵۹۰۱۹۴ تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۹/۲۵
تورق خاطرات چهره ها در «انتخاب»؛
یکی از متهمان تحت تعقیب سپهبد علی کیا، به خاطر ساخت اولین آسمانخراش بیستوچهار طبقهای کشور در منطقه باغصبای تهران در میان مردم به شهرت رسیده بود. این ساختمان به «ساختمان از کجا آوردهای» معروف شده بود و رانندگان تاکسی و اتوبوس وقتی به باغصبا میرسیدند به مسافران نشانی این ساختمان را میدادند یا مسافرانی که سوار تاکسی میشدند به راننده میگفتند: «برو ایستگاه از کجا آوردهای؟»
کد خبر: ۵۵۳۱۳۸ تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۳/۱۳
روایت محمد بلوری از ممیزیهای ساواک در روزنامهها؛
پس از اعدام خسرو گلسرخی، به دستور ساواک برای مدتها چاپ عکسی از گل سرخ یا اشعاری در توصیف گل سرخ و لاله خونین در روزنامه ممنوع شده بود. در همان سال، برای چاپ آخرین شماره روزنامه کیهان در شب عید، شادروان پرویز آذری، مسئول صفحهآرایی، با موافقت ما در بخش سردبیری بر پیشانی صفحه اول روزنامه گل سرخی را طراحی کرد به نشانه آغاز بهار و شادی، در کنار یک ساعت شماطهای که عقربههایش لحظه تحویل سال نو را نشان میدادند. روزنامه که منتشر شد، از ساواک تماس گرفتند و دستور دادند پرویز آذری و دستیارش، محمود مختاریان، و یکی دو تن از معاونین سردبیر برای بازجویی به خانه شماره ده ساواک واقع در خیابان سلطنتآباد (پاسداران کنونی) مراجعه کنند.
کد خبر: ۵۵۲۵۲۵ تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۳/۱۰
خلخالی با عجله وارد زندان شد و به طرف سلول هویدا رفت. ابتدا دستور داد همه تلفنهای زندان را قطع کنند تا هیچکس نتواند از زندان با بیرون تماس بگیرد یا از بیرون تلفن کنند. بعد، وارد سلول هویدا شد و دستور داد از سلول بیرونش بیاورند. وقتی هویدا را از بند بیرون آوردند، خلخالی تپانچهاش را درآورد و در حالی که رو به صورت او نشانه رفته بود، در سکوت حاضران گفت من ایشان را محاکمه و به اعدام محکومش میکنم. با گفتن این جمله، گلولهای به پیشانی هویدا شلیک کرد که نقش زمین شد. بعد در حالی که از آنجا دور میشد، به اطرافیان گفت، حالا ببریدش. و از کنار جنازه هویدا گذشت و دور شد.
کد خبر: ۵۴۸۱۹۱ تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۲/۲۱