به حضور پادشاه ایران – آقای عزیز زحمت کشیده این مقاله را که در روزنامه نوشته ملاحظه کرده عبرت بگیرید. چه این مطلب چاپلوسی نمیباشد و شما را چندان خوش نمیآید. امضای کاغذ: محب حقیقی ژونس فلین، در محله بازار سنتلوی واقع در اتائونی.
کد خبر: ۵۳۴۱۰۱ تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۱۲/۱۵
ماجرای ورود قوای روس به خاک ایران و تصمیم احمدشاه مبنی بر تخلیه پایتخت؛
قشون روس تزاری از سرحد عبور کرده بر خلاف اعلام بیطرفی ایران خاک مقدس ما را پایمال و به طرف طهران در حال حرکت بود... من که به مجلس رفتم در تالار پذیرایی، جلسه خصوصی منعقد بود. از طرف سلطان احمدشاه به ریاست مجلس اطلاع داده شده بود که شاه و دولت به اصفهان میروند و پایتخت تخلیه میشود. نمایندگان مجلس شورای ملی هم به اصفهان بیایند.
کد خبر: ۵۳۰۶۰۳ تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۱۱/۲۹
مجدالملک از طرف شاه مامور شد که برود به صدراعظم [میرزا یوسف آشتیانی] ابلاغ کند: «وزرا ناهار را در منزل بخورند و شش به غروب مانده هفتهای سه روز در عمارت شمسالعماره حاضر شوند و احدی را جز اشخاص معینه راه ندهند.» مجدالملک... فرمایش شاه را به طور نجوا به صدراعظم گفت. صدراعظم بلند جواب داد که: «اولا من ناهارخور نیستم، اما شکوه [و]رونق دربخانه [دربار]شما به این دو مجموعه ناهاری است که من از خانه میآورم! چشم! بعد از این میگویم ناهار نیاورند. ثانیا آمدن من به شمسالعماره، چون پیرمرد علیلی هستم مزاجم مقتضی نیست که از منزل خودم به شمسالعماره بیایم. ثالثا فراشخلولت دمِ درب گذاشتن و سایر وزرا را راه ندادن اسباب یأس جمعی میشود که غالبا خودشان و پدرهاشان به دولت خدمت کردند... از این گذشته من پیرمرد خرفتی هستم و عقلم به هیچ چیز نمیرسد. مرا از حضور مجلس شورا معاف فرمایید.»
کد خبر: ۵۲۴۷۶۲ تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۱۰/۲۹