پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) : منتجب نیا در اعتماد نوشت:
هدف آقاي عسگراولادي از نوشتن نامه به اصلاحطلبان در اين شرايط و روزهاي
حساس و در آستانه انتخابات چندان روشن نيست. اما ميتوان به چند احتمال به
اختصار در اين يادداشت اشاره كرد.
احتمال اول اينكه ممكن است او از سر
خيرخواهي و نصيحت به اصلاحطلبان اين نامه را نوشته باشد تا اصلاحطلبان
واكنش نشان دهند و جلوي بهانهجويي مغرضان و كساني كه به هر بهانهيي براي
حذف رقيب متوسل ميشوند را بگيرند.
احتمال دوم هم اينكه ممكن است به دليل
اظهارات اخيرشان تحت فشار برخي افراد و گروهها هستند و از اين جهت،
خواستند اين فشارها را كم كنند. يعني هدفشان كاهش فشار و واكنش به
صحبتهاي اخيرشان بوده است. علاوه بر اين دو احتمال به محتواي نامه اخيرشان
در اين يادداشت اشاره ميكنم.
اول اينكه در عرصه رقابت سياسي بين دو جناح
قدرتمند اصلاحطلب و اصولگرا هميشه اهرم و بهانهيي بوده كه اصولگرايان،
اصلاحطلبان را به دليل حمايت ابرقدرتها از آنها، متهم و نكوهش ميكردند.
اصولگرايان، هميشه اصلاحطلبان را به اين متهم ميكردند كه شما مورد حمايت
ابرقدرتها هستيد، آنها از شما حمايت ميكنند يا اينكه حرفهاي شما را
ميزنند و چرا از اصولگرايان حمايت نميكنند.
جالبتر اينكه آنها براي
تثبيت اين اتهام و استفاده از اين اهرم به جمله امام(ره) مبني بر اينكه اگر
ابرقدرتها از شما حمايت كردند شما در عملتان شك و تجديد نظر كنيد،
استشهاد ميكنند. در واقع اين جمله را مانند پتكي به سر اصلاحطلبان
ميكوبند و با اين ترفند مدعي تبعيت از امام(ره) ميشوند و با تمسك به اين
جمله، ميخواهند اصلاحطلبان را از صحنه خارج و به نوعي با آنها تصفيه حساب
كنند.
آنها در نشريات و حتي محاورات خود روي اين مساله تكيه ميكنند. از
اين جهت، احساس ميكنيم اين جمله امام(ره) را بايد كالبدشكافي كرد و
پيرامون آن با مردم حرف زد.
نكته اول، اينكه بايد بفهميم آيا مقصود
امام(ره) اين بوده است كه هرچه امريكا، انگليس، رژيم صهيونيستي و از جمله
اين كشورها گفتند، بايد برخلاف آن عمل كنيم و حق در مخالفت با آنهاست، يعني
اگر آنها گفتند اين رنگ سفيد است ما بايد بگوييم، سياه است؟آيا حضرت
امام(ره) منظورشان اين بوده است؟ كه به نظر من چنين نيست.
اين بهرهبرداري
از جمله امام(ره) منطقي نيست. منظور امام(ره) اين است كه اگر يك سياستي در
جهت مخالفت با انقلاب و نظام و در جهت بازگشت استعمار و استثمار و در جهت
خلاف منافع و مصالح باشد، نبايد با آن همراهي كرد. يعني از هر چيزي كه به
نفع امريكا، انگليس و اين ابرقدرتها باشد بايد پرهيز كرد. از سوي ديگر اگر
حرفي در جهت اصلاح كشور و رفع نابساماني باشد، بايد به آن توجه كرد. مثلا
اصلاح طلبان ميگويند در كشور نبايد فساد باشد امريكا و انگليس هم اين حرف
را ميزنند. نكته اينجاست كه آيا اين حرف ناحق است؟ و چون امريكا و انگليس
ميگويند يعني نادرست است؟
حرف هر دو يكي اما انگيزهها متفاوت است. اين
طور نيست كه آنها هر حرفي زدند ما بايد برخلاف آن عمل كنيم چرا كه همانطور
كه اشاره كردم، محتوا يكي ولي انگيزههاي بيان آن متفاوت است. ثانيا من
تعجب ميكنم كه بعضي سران اصولگرا در نوشتههايشان براي سركوب رقيب به اين
جمله استناد ميكنند ولي در نشرياتشان به مطالبي كه در كشورهاي ديگر مطرح
ميشود، استشهاد ميكنند. اگر يكي از سناتورها به نفع آقايان جملهيي بگويد
آن را تيتر ميكنند. آيا دفاع كشورهاي ديگر از اصلاح طلبان، ناحق است اما
اگر از اصولگرايان باشد بحق است؟ بنابراين اين مساله نشاندهنده نوعي سياست
يك بام و دو هوايي است. حضرت علي(ع) ميفرمايند كه شما حرف حق را بشنويد،
هر چند كه از منافق و كافر باشد. بنابراين اگر سخني گفته ميشود كه حق است،
بايد آن را بپذيريم و اگر باطل باشد بايد آن را رد كنيم. ماجراهايي در
كشور اتفاق افتاد كه موجب شد اصلاحطلبان به حاشيه بروند و در اين زمينه هم
فرياد خيلي از كشورها بلند است و حتي خيليها نسبت به اين مساله انتقاد
كردند. دوستان هم بايد در نظر بگيرند كه نبايد چهره امام(ره) را خشن جلوه
داد. ما برابر اظهارات چه در داخل و چه در خارج باشد، بايد ببينيم كه
انتقاد وارد است يا نه. بسياري از انتقادهايي كه ميشود، بجا و وارد است،
البته نميگويم كه همهاش درست است اما بالاخره بخش عمدهيي از آن وارد است
و ما بايد در مقام اصلاح برآييم. ثالثا، يكي از شگردهاي قدرتمندان ايجاد
اختلاف و بدبيني در داخل است.
در واقع سياست آنها، اختلاف بينداز و حكومت
كن، است. آنها ميخواهند مردم را به جان هم بيندازند و در اين راستا هم
ممكن است يكبار از اصلاحطلبان و بار ديگر از اصولگرايان حمايت كنند. چه
بسا دشمن به اين نتيجه برسد كه از جمهوري اسلامي حمايت كند. آيا با ديدگاه
اين افراد ما بايد بگوييم كه جمهوري اسلامي باطل است؟دشمن ميخواهد با اين
برداشتهاي ناصواب، اختلاف ايجاد كند. بنده از آقاي عسگراولادي و
همكارانشان تقاضا ميكنم كه به مسائل واقعبينانه نگاه كنند. اينطور
ببينند كه آيا اصلاحطلبان از امريكا آمدهاند يا جناحي درون نظامند؟
بسياري از مردم از شرايط موجود ناراضي هستند و درخواست اصلاح وضعيت را
دارند. حتي بسياري از اصولگراها نيز الان انتقاد دارند يعني واقعيتي در
كشور به عنوان ضعف مديريتي وجود دارد و ما بايد به دنبال اصلاح اين موارد
باشيم و با اين حرفها بهانه به دست دشمن ندهيم.