پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :
خداي رحمت کند امام را که اين روزها خيلي دلمان برايش تنگ شده است. الفاظ و کلماتي که در زمان او بين مردم رواج پيدا کرده بود، امروز گمشده همهماست، الفاظ برادر، خواهر، عزيزم، مستضعفان، پابرهنگان و... در ادبيات ما وارد شده بود، همه به ياري يکديگر برخاسته بودند، هرکس هرکاري از دستش بر ميآمد، کوتاهي نميکرد. او بود که گفت: «من دست و بازوي شما جوانان را ميبوسم و بر اين بوسه افتخار ميکنم». او بود که گفت: «ملت انقلابي ايران که جانم فداي يک يک آنها». او پيري بود که دلش جوان بود. او پيري بود که ميليونها جوان سر مست و پرورش يافته عصر بيديني و بيغيرتي ستمشاهي به يکباره عاشق و شيفتهاش شدند و هنگاميکه خبر بيماري اش پخش شد و مردم فهميدند قلبش مشکل دارد، جوانهايي براي اهداي قلب خود اعلام آمادگي کردند. مردم سراسر شهرها مجالس دعا برپاکردند. او پيري بود که هر روز ميليونها انسان در دعاي خود ميخواندند «از عمرما بکاه و بر عمر او بيفزاي» چرا امام اين قدر در نزد جوانان عزيز بود؟ او مظهر عزت و شرف و عطوفت و مهرباني بود. همه فرزندان ملت را دوست ميداشت و به همه سفارش ميکرد «همديگر را دوست بداريد»، «گذشت داشته باشيد». او بود که ميگفت: «خيال نکنيد اين دعواها براي خداست، بدانيد که اينها همه از نفس اماره است به همين جهت اگر همه انبيا دور هم جمع بشوند هيچ اختلافي ندارند». او ميگفت و ميديد که «عالم محضر خداست». او بود که ميگفت: «پيروزي انقلاب رهين همه ملت است» او بود که ميگفت: «اگر به من خدمتگزار بگويند بهتر از اين است که رهبر بگويند». در بيان و لسان او اثري از کلماتي مانند: «گوساله و بزغاله» نبود و هرگز به کسي «خس و خاشاک» نگفت. و هرگز به احدي از ملت، چه رسد به دوستان و همراهان خود و بزرگان انقلاب، «گردن کلفت» خطاب نکرد، بزرگترين دشمن ملت و خودش را «آقاي کارتر» خطاب ميکرد، وقتي خبر درگذشت «محمدرضا شاه» را به او دادند، اظهار شادي نکرد و به فرزندش گفت: «هرگز از خبر مرگ کسي خوشحال مشو». او بود که از قول استادش مرحوم شاه آبادي ميگفت: «هرگز به مرده کافري هم اهانت نکنيد، شايد وقت مرگش توبه کرده باشد». او بود که به روحاني پرآوازه نوشت: «چرا به راحتي به افراد تهمت ميزنيد، چرا نسبت کمونيست بودن ميدهيد؟» و حقا که فرزندان و تربيت شدگان مکتب او کساني که از روز اول مبارزه با او پيمان بستند، هنوز بر سر عهد و پيمان خود هستند، آري آقاي حبيبالله عسگر اولادي مسلمان که پنجاه سال است دل به امام سپرده واقعا حبيب خداست و الگوي مسلماني، در فضايي که خطيبان جمعه و جماعت و کساني که بايد منادي عطوفت و مهرباني و وحدت ودينداري باشند، هردم از بيرحمانه زدن و کشتن و حذف کردن سخن ميگويند و از ناصالح دانستن و عدم تأييد فرزندان امام و انقلاب دم ميزنند و تهمت و دروغ و اهانت و فحش، مثل نقل و نبات، در محافل و منابر عموميو رسانه ملي و ساير رسانههاي ديداري و شنيداري پخش ميشود و رقباي سياسي خود را به هر بيان و قلمي، قلع و قمع ميکنند.
او در عين حفظ موضع سياسي خود، آنها را برادر خطاب ميکند و حاضر نيست به رقباي خود، فتنه گر بگويد چه رسد آنها را سران فتنه خوانده و مستحق مرگ بداند.
اين جاست که به ياد امام ميافتيم که ميگفت: «فرزندان انقلابيام، تندروي عاقبت خوبي ندارد» و ميگفت: «من دائما در اين فکرم که نکند مردم به واسطه ما به بهشت بروند و ما به جهنم، آن وقت خجالت فرداي قيامت را کجا ببريم؟» آري آقاي عسگر اولادي ميگويد: «من بايد براي فرداي قيامتم جواب داشته باشم». چه خوب بود همگي از ايشان درس ميگرفتيم. عسگر اولادي گرچه در ظاهر عالم و روحاني نيست و لباس دين بر تن نکرده است ولي حقيقتا حبيبالله و مسلمان است، درود و سلام خدا بر او.اي رسول خدا، اي حبيب خدا، امروز «حبيبالله»، مارا به ياد آوري قيامت فرا خوانده است. در آستانه ميلادت که روز رحمت است، قرار داريم و امسال اين روز مقارن شده است با روز رحمت (12 بهمن) در نظام ما، تو را قسم ميدهيم ما را فراموش مکن، فضاي شهرها خصوصا پايتخت کشورمان، بسيار آلوده است و آلودگي و سياهي، امان همه را بريده است، خدايا به فريادمان برس، باران رحمتت را بر ما ببار و قلوب همه مارا به نور ايمان منور بفرما. آمين يا ربالعالمين.