پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) : هم میهن: احمد بخشایشاردستانی، نماینده مجلس دوازدهم معتقد است اندیشه بارز سیدابراهیم رئیسی، دنبالهروی رهبری بوده و اگر قرار است اندیشهای بیان شود، باید اندیشههای رهبری بیان شود. او با بیان اینکه اگر بودجه این بنیادها، خرج معیشت و کالاهای اساسی و زیرساختها شود، برای کشور مثمرثمرتر و رهگشاتر خواهد بود، میگوید علت عدم ورود مجلس به بودجه این بنیادها نوعی ترس است اما در صورتی که وضعیت اقتصادی کشور بدتر شود، شاید مجلس به این ماجراها ورود کند.
در افکار و اندیشههای مرحوم رئیسی چه ویژگیهایی را میتوان مشاهده کرد که براساس این ویژگیها، شورای عالی انقلاب فرهنگی، تشکیل بنیادی بینالمللی را پیرامون رئیسجمهور فقید به تصویب رسانده است؟
یک رسم بدی از دهه هفتاد به بعد در ایران شکل گرفته، که یک جدولی است که بنیادهایی شکل بگیرد که از بودجه دولتی و بیتالمال استفاده کند. من فکر نمیکنم هیچکدام از این شخصیتهایی که نامشان درخشش دارد، حاضر باشند که این بنیاد به اسمشان شکل بگیرد و یک پولی به این مسئله تخصیص پیدا کند. شهید رئیسی هم از این وضعیت مستثنی نیستند، مرحوم رئیسی یک سال و اندی زمامدار بودند و من اندیشه بارزی از ایشان را نیافتم الا اینکه دنبالهرو رهبری بودند.
اگر قرار باشد که اندیشهای بیان شود، باید اندیشههای مقام معظم رهبری بیان شود. ایشان بیشتر درباره امور جاری بحث و بررسی میکردند، حالا اینکه این بنیاد شکل بگیرد و اهدافش چیست و آیا تنه زدن به رئیسجمهور جدید محسوب میشود یا خیر، مشخص نیست. من اندیشه خاصی در شهید رئیسی ندیدم که اندیشکده مرحوم رئیسی به وجود بیاید ولی احتمالاً هدف این باشد که افرادی که دور ایشان بودند و کلونی ایشان محسوب میشدند، جایی را داشته باشند که دور هم جمع شوند و یک بودجهای را هم از دولت بگیرند.
البته من امیدوارم اینها نخواهند از دولت بودجه بگیرند ولی معمولاً بنیادهایی که شکل میگیرد، در جدولی که در لایحه بودجه در قالب ردیف میآید، چنین مواردی را دارد که مثلاً معمولا سال اول یک رقمی را قرار میدهند و در سالهای آینده مرتب این رقم را افزایش میدهند و این باعث تاسف است که ما بسیاری از بودجههای فرهنگیمان را به این بنیادها اختصاص میدهیم بدون اینکه نتیجهای از آنها بگیریم. 45 سال از انقلاب گذشته است، وضعیت ما را از لحاظ فرهنگی و اجتماعی نگاه کنید.
آیا به جایی رسیدهایم؟ تلویزیون ما از صبح تا شب برنامههای مختلفی را از «سمت خدا» گرفته تا مداحی نشان میدهد اما تاثیر آنچنانی فکر نمیکنم در جامعه ما داشته باشد چون بنیانهای اقتصادی ما ضعیف است. ما اگر بخواهیم که مباحث فرهنگی تاثیرگذار باشد، باید بنیانهای اقتصادیمان را قوی کنیم. این اهمیت بسزایی دارد که این اقتصاد است که فرهنگ را به حرکت درمیآورد. به هر صورت این کار توسط شورای عالی انقلاب فرهنگی صورت گرفته ولی امیدوارم که دیگر بریده شود و از این به بعد هم مرتب شاهد تشکیل این بنیادها نباشیم.
اشارهای به بحث بودجه داشتید. آیا مجلس قصد ورود به این نوع ماجراها و جلوگیری از اختصاص بودجه برای این بنیادها را ندارد؟
من فکر میکنم که مجلس میترسد، چون که این بنیادها متعلق به شخصیتهای تاثیرگذار در کشور است و هر کدام از این شخصیتها در جایی هستند که منشأ اثر هستند و میتواند روابط مجلس با این شخصیتها دچار تنش شود. اگر که رئیسجمهور این کار را انجام میداد و در لایحه بودجه این جدول را حذف میکرد، خیلی بهتر از این بود مجلس جلوی آن را بگیرد.
البته وظیفه مجلس این است که این کار را انجام دهد و در آینده احتمالاً اگر وضع اقتصادیمان بدتر از این شود، شاید این کار را انجام دهد اما در حال حاضر من این اراده را در مجلس ندیدم که بخواهد حرکتی انجام دهد. در لایحه بودجه احکام خوانده میشود و ردیفها در پشت هم قرار گرفتهاند و در مجلس گاهی غفلت انجام میگیرد. من خیلی با این جدولها موافق نیستم و فکر میکنم که اگر خرج معیشت و کالاهای اساسی و زیرساختها شود، این بودجهها برای کشور مثمرثمرتر و رهگشاتر است.
همانطور که اشاره کردید سالهاست مشابه این بنیاد وجود داشته است. حاصل عملکرد این نهادها طی سالهایی که سپری شده و آنها از بودجه کشور استفاده کردهاند چه چیزی بوده است؟
یکی از بحثهایی که در لایحه بودجه مطرح شد و حتی رئیس محترم مجلس هم اشعار داشتند، این بود که ما باید بودجه را در برابر خدمات بدهیم، یعنی اینکه بنیاد یا نهادی که وجود دارد، چه خدمتی به جامعه میدهد؟ اگر خدمت میدهد ما این بودجه را بدهیم و به آن نظارت صورت گیرد اما من فکر نمیکنم نظارتی روی این نهادها وجود داشته باشد و خدمتی ارائه دهند و خدماتشان را در قالب الفاظ خوب و شیرین مثلاً اهداف اجتماعی و فرهنگی بیان میکنند اما اینکه در چه کاری از آن استفاده میکنند من تا الان متوجه آن نشدهام.
امیدوارم که بودجههای اینچنینی که زائد بر بودجه اصلی است و یک عدهای این بودجهها را میگیرند و معلوم هم نیست در چه مسیری از آن استفاده میشود، روی بار اصلی کشور بیاید و کشور را به سمتوسویی ببرد که تا جای ممکن فاصله بین مردم و حاکمیت کم شود و این فاصله وقتی کم خواهد شد که پول ملی تقویت شود. وقتی پول ملی تقویت شد، دیگر دست مردم در جیب یکی دیگر نمیرود و بنیادهای اخلاقی فرو نمیپاشد ولی مادامی که این بودجهها پراکنده است و جاهای مختلفی برده میشود، ارزش پول ملی کم خواهد شد و هر چه ارزش پول ملی کم شود، نزاع بین مردم بیشتر شده و بنیانهای اخلاقی فرومیریزد.