هیچکس هرگز از اینکه "خیلی درک شده" احساس کند، شکایت نمیکند. همدلی به معنای حل کردن مشکلات نیست؛ بلکه به معنای حضور داشتن و گوش سپردن است. تمرین گوش دادن فعال شامل حفظ تماس چشمی، پرسیدن سؤالات، و خلاصه کردن صحبتهای شریک زندگیتان میشود.
به گزارش انتخاب و به نقل از psychologytoday؛ بهعنوان یک درمانگر زوجها، من تاکنون گلایههای بیشماری از زوجها شنیدهام. اما هرگز جملهای نشنیدهام که بگوید: «احساس میکنم بیش از حد درک شدهام.» در عوض، اکثر مشکلات از کمبود همدلی ناشی میشود—مهارتی که از خود عشق برای حفظ یک رابطه قوی ضروریتر است.
در کتابم، «چرا نمیتوانی ذهن من را بخوانی؟»، همدلی را بهعنوان عامل احساسیای توصیف کردهام که روابط را کنار هم نگه میدارد. عشق ممکن است افراد را کنار هم بیاورد، اما این همدلی است که آنها را متصل نگه میدارد. پایه یک رابطه مقاوم و پویا، توانایی درک واقعی احساسات شریک زندگی است؛ حتی زمانی که با آنها موافق نیستید یا دیدگاه یکسانی ندارید.
در ادامه، سه سناریو را بررسی میکنیم که نشان میدهند چگونه همدلی میتواند روابط را متحول کند و نکاتی عملی برای تقویت این مهارت مهم ارائه میدهیم.
قطع ارتباط خاموش
اولیویا اغلب احساس میکرد که مارکوس به شغل پر استرس او اهمیتی نمیدهد. او میگفت: «او فقط موضوع را بیاهمیت جلوه میدهد، انگار که مسئله مهمی نیست.» مارکوس اما احساس درماندگی میکرد: «نمیدانم چه بگویم که اوضاع بهتر شود.»
در جلسات مشاوره، آنها یاد گرفتند که همدلی نیازی به حل کردن مشکلات ندارد؛ بلکه به معنای حضور داشتن است. به جای اینکه تلاش کند وضعیت را اصلاح کند، مارکوس شروع به گفتن جملاتی کرد مانند: «به نظر سخت میآید. من اینجا هستم برایت.» برای اولیویا، این کلمات ساده همانند یک نجاتبخش بودند.
وقتی شریک زندگیتان احساساتش را با شما در میان میگذارد، در برابر تمایل به ارائه راهحل یا کوچک جلوه دادن تجربه او مقاومت کنید. در عوض، احساسات او را با جملاتی مانند «این واقعا سنگین به نظر میرسد.» یا «میتوانم بفهمم چرا چنین احساسی داری.» تأیید کنید.
عذرخواهی نادرست
پس از یک مشاجره شدید، اتان اغلب با جملاتی مانند «متأسفم اگر تو را ناراحت کردم» عذرخواهی میکرد، که این موضوع سوفیا را حتی بیشتر ناراحت میکرد. سوفیا میگفت: «انگار او نمیفهمد چرا من ناراحتم.»
در مشاوره، ما به اتان کمک کردیم تا در عذرخواهیهای خود از همدلی استفاده کند و احساسات خاص سوفیا را شناسایی کند. او گفت: «متأسفم که باعث شدم احساس کنی برای نگرانیهایت درباره مسائل مالی اهمیتی قائل نیستم.» سوفیا احساس کرد که دیده شده و در نتیجه، اختلافات آنها بهآرامی حل شد.
یک عذرخواهی معنادار شامل تأیید احساسات شریک زندگیتان است. با تأمل بر احساسات او، میتوانید نشان دهید که دیدگاه او را درک میکنید.
قطع ارتباط روزمره: مایا و لیام
مایا عاشق بود که جزئیات روز خود را با لیام به اشتراک بگذارد، اما لیام اغلب حواسپرت بود و با پاسخهای کلی و بیعلاقهای مثل «آره، خوبه» واکنش نشان میداد. مایا احساس نادیده گرفته شدن میکرد، در حالی که لیام گمان میکرد با قطع نکردن صحبتها، شنونده خوبی است.
از طریق تمرینهای گوش دادن فعال، لیام متوجه شد که همدلی نیازمند درگیر شدن است. او شروع به پرسیدن سؤالات تکمیلی کرد، مانند: «بعدش چه اتفاقی افتاد؟» یا «در آن لحظه چه احساسی داشتی؟» برای مایا، این تغییر کوچک باعث شد احساس کند که شنیده و ارزشمند است.
گوش دادن فعال را با حفظ تماس چشمی، پرسیدن سؤالات و خلاصه کردن صحبتهای شریک زندگیتان تمرین کنید. این اقدامات ساده نشان میدهند که شما به دنیای درونی او اهمیت میدهید.
همدلی: کلید عشق پایدار
همدلی فقط به درک شریک زندگی در زمان اختلافات بزرگ محدود نمیشود؛ بلکه به معنای حاضر بودن برای او در زندگی روزمره است. این یعنی کاری کنید که او احساس کند دیده، شنیده و ارزشمند است، حتی زمانی که زندگی مشغول یا اختلافات رخ میدهد.
زوجهایی که اولویت را به همدلی میدهند، نه تنها رابطهشان را حفظ میکنند بلکه آن را بهتر و عمیقتر میسازند. آنها پیوندی ایجاد میکنند که با گذشت زمان عمیقتر میشود، زیرا یکدیگر را در سطحی فراتر از کلمات درک میکنند. همدلی شاید به اندازه عاشقانه بودن چشمگیر یا به اندازه اشتیاق هیجانانگیز نباشد، اما ابزار مخفیای است که زوجهای خوشبخت را کنار هم نگه میدارد.
به یاد داشته باشید: لازم نیست در همدلی بینقص باشید، بلکه باید تلاش کنید. در نهایت، هیچکس از اینکه خیلی درک شده باشد، شکایت نمیکند.