سرویس سیاست «انتخاب»: تجمع حدوداد 50 نفره علیه دولت چهاردهم با تقاضای انجام وعده صادق3 واکنشهای زیادی را به همراه داشت؛ آنکه چه طور رادیکالها هنوز که دولت پزشکیان در ابتدای مسیر قرار دارد، بر او میتازند و حتی حملات خود را به کف خیابانها آوردهاند. از سوی دیگر این نیروها تحت هدایت چه گروههایی به کف خیابان میآیند؟ آیا همان طیفهای سیاسی که هر روزه مشغول اتهامزنی و فضاسازی علیه دولتاند. البته در کنار اینها تعداد کم آنها هم جالب توجه بود؛ اینکه رادیکالها اگر اراده هم بکنند نمیتوانند نیروی زیادی را با خود همراه کنند همانطور که در هر انتخابات هم مردم به آنها نه میگویند و صرفا وقتی میتوانند به خیال خود پیروز انتخابات شوند که مردم با صندوقها قهر میکنند. از طرفی این پرسش هم در فضای مجازی به دفعات پرسیده میشود که آیا این تجمع با مجوز بوده است؟ آن طور که میگویند مجوزی در کار نبوده و حتی اگر هم بوده چرا در زمان دولت قبل به منتقدان دولت مجوز برای برگزاری راهپیمایی داده نمیشد؟
فرای اینها اما یک موضوع مهم که ریشه در امنیت ملی دارد هم وجود دارد. تجمعات اینچنینی علیه دولت یادآور تجمع طیفهایی خاصی در مشهد علیه دولت روحانی در سال 96 است؛ زمانی که بعد از نماز جمعه عدهای در خیابانها راه افتادند و علیه روحانی شعار سر دادند. هفتم دی 96 بود که فراخوانهایی برای شرکت در تظاهرات علیه دولت در با شعار محوری «نه به گرانی» در شبکههای اجتماعی منتشر شد و در ادامه بعد از نماز جمعه مشهد راستهای افراطی نیروهایشان را تجمیع کردند و راهپیماییهایی در آن شهر شکل گرفت. در ادامه اما کار از دست خودشان هم در رفت و بخشهای مختلف جامعه به خیابانها آمدند. با ادامه تجمعات به خصوص آمدن طبقه فرودست به خیابان در بسیاری از شهرهای کشور تظاهرات اعتراضی برگزار شد. رادیکالها تصور میکردند چنین شرایطی باعث تضعیف و بلکه سقوط دولت روحانی میشود اما به تدریج مشاهده شد که کشور درگیر یک بحران امنیتی شد و با آن تجمعات هم برخورد شد.
بسیاری باور دارند که اعتراضات گسترده سال 98 هم به نوعی ادامه اعتراضات سال 96 بود زیرا جنس هر دوی آنها اقتصادی بود و طبقات فرودست نقش محوری در اعتراضات داشتند. از آن سال تا به امروز طیفهای رادیکال هیچگاه مسئولیت اعتراضات سال 96 را بر عهده نگرفتهاند؛ در صورتی که کارشناسان سیاسی باور دارند تحریک آنها باعث به خیابان آمدن بخشهایی از جامعه شد. در همان زمان احمد علمالهدی، امام جمعه مشهد، منکر چنین تحریکاتی شد و باز هم بار را بر دوش دولت روحانی انداخت و گفت: «مردم به دلیل وجود نارسایی و مشکل تحریک می شوند نه سخنان بنده».
مسئله این است که طیفهای خاص چرا در دوران ریاستجمهوری سید ابراهیم رئیسی دغدغه معیشت را نداشتند و از قضا در سال 1401 نسبت به اعتراضات موضعی سلبی داشتند اما در دوره روحانی و حالا در دوره پزشکیان به خیابانها میآیند.
بر همگان روشن است که مشکلات اقتصادی و نارساییهای اجتماعی بر مردم فشار فزایندهای وارد کرده است که ممکن است چنین تحریکاتی منجر به بروز اعتراضاتی دیگر شود و اگر چنین شود، رادیکالها باید رسما بپذیرند که بستر بروز اعتراضات را آنها به وجود آوردهاند. رادیکالها از ابتدای روی کار آمدن دولت چهاردهم تصمیم خود را گرفتهاند؛ آنکه دولت را زمین بزنند تا حدی که برخی میگویند اصرار آنها بر اجرای قانون اخیرالتصویب حجاب و عفاف، فشار و تصمیم سازی برای دولت و نیروهای مسلح درمورد پاسخ به اسرائیل، تاکید بر تداوم فیلترینگ، شایعه استعفای رئیس جمهور و سوار بر موج دلار برای ساقط کردن دولت پزشکیان است.
مقابله آنها با دولت در حالی است که هم شخص پزشکیان با شعار وفاق ملی به میدان آمد و در راستای تحقق این شعار سهم قابل توجهی از دولت را به اصولگرایان اختصاص داد. رادیکالها اما بیاعتنا به مواضع رهبری و اقدامات دولت میکوشند هم از نظر سیاسی دولت را تحت را تحت فشار قرار دهند و هم آنکه اخیرا مشخص شد که آنها شمشیر را برای دولت آنقدر از رو بستهاند که عزم تحریک مردم علیه دولت کردهاند که حتما آنها باید آنچه در دیماه 96 و در ادامه آنچه در آبان 98 را گذشت به یاد بیاورند تا از همین حالا جلوی بروز بحرانهایی پرهزینه چه برای نظام و چه برای مردم گرفته شود.
روزنامه اصولگرای فرهیختگان می گوید: « هدف، تلاش برای اینهمانی شرایط داخلی با آبان نود و هشت و دی نود و شش است». به گفته این نشریه، «عدهای از منتقدان ریشو و ظاهرالصلاح هم همان مسیر را میروند؛ بوی گند پروژهبگیری مشامتان را میسوزاند».
سردبیر سایت مشرق اما انتهای هدف جریان سایه نشین را برملا می کند و معتقد است: «این گروه منتظر سقوط دولت پزشکیان به هر قیمتی هستند؛ ستادهای انتخاباتیشان همچنان فعال است، به امید یک انتخابات زودهنگام».
جمعی از رادیکالها میگویند: باید کسانی که میگویند در کار سپاه دخالت نکنید را جهاد تبیین کرد. ما مسئولان را امر و نهی میکنیم که باید ظریف را برکنار کنند و تلآویو و حیفا را هم با خاک یکسان کنند، وگرنه...