پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) : سرویس تاریخ «انتخاب»: اسدالله علم (۱ مرداد ۱۲۹۸ بیرجند – ۲۵ فروردین ۱۳۵۷ نیویورک)، یکی از مهمترین چهرههای سیاسی دوران محمدرضا شاه، وزیر دربار از ۱۳۴۵ تا ۱۳۵۶ و نخستوزیر ایران از سال ۱۳۴۱ تا ۱۳۴۲ بود.
«انتخاب» هر شب یادداشت های روزنوشت علم را منتشر می کند.
شنبه ۳۰ خرداد ۱۳۴۹: صبح شرفیاب شدم. به من امر فرمودند: سفیر آمریکا را فوری بخواه و به او بگو، که نسبت به این مسائل ما نگرانی عمیق داریم: اگر [رژیم کنونی] اردن از بین برود، یعنی رژیم کمونیستی [در] آن جا سر کار بیاید، وضع عربستان سعودی چه می شود؟ آن وقت وضع خلیج فارس چه خواهد شد؟ سعودی ها الان آن قدر وضع از هم گسیخته [ای] دارند، مثلاً حالا که تابستان است و پادشاه به طائف می رود، دیگر هیچ وزیری را نمی شود پیدا کرد. وای به حال وقتی که یک رژیم کمونیستی از اردن، یکی از یمن و دیگری از یمن جنوبی آن را احاطه کرده باشند، فرمودند: بگو احساس میکنم هر روز بار ما سنگین تر می شود. لااقل شما جای ۸۰۰,۰۰۰ بشکه در روز [را] که [از] تولید لیبی کم شده، از نفت ما پر کنید که دیگر چیزی از شما نخواهیم. جوابی از طرف نیکسون به پیام شاهنشاه که از از میر داده بودند (جودت سونای ترکیه و یحیی خان پاکستان هم امضاء کرده بودند) رسیده بود. شاهنشاه امر فرمودند: به او بگو بهترین جواب است و من خیلی خوشحالم که رئیس جمهور به اهمیت مداخلهٔ روسها تا این اندازه واقف هستند، ولی آیا حالا موقع انتشار آن است؟ [آیا] این امر به مذاکرات شما و روسها در مورد خاورمیانه لطمه نمی زند؟
بعد از ظهر، سفیر آمریکا را خواستم و تمام مطالب شاهنشاه را گفتم. به من گفت: دو نفر از معاونین رؤسای دو شرکت بزرگ آمریکایی را به این جا خواسته [بوده تا] به آنها بگوید وضع اعراب و آینده خلیج فارس چیست. آنها هم تصدیق کرده اند با سابقه ای که اعراب دارند به هیچ وجه نمیتوان به آنها اعتماد کرد و تنها [کشور] قابل اعتماد [در منطقه خلیج فارس] ایران است. سایر مطالب را هم تصدیق کرد. او هم مثل سفیر انگلیس معتقد است که برای حکومت محافظه کار خیلی دشوار است که بتواند حالا تصمیم توقف در خلیج فارس را بگیرد. از من پرسید: شما نامه ای به نیکسون نوشته اید؟ گفتم : نوشته ایم. گفت: مطلب آن چیست؟ بهتر است من قبلاً بـدانـم. چـون نامه را رئیس جمهور به من بر می گرداند. گفتم:متأسفانه نمی توانم در این خصوص به شما چیزی بگویم. قدری ناراحت شد که چرا فضولی بی موقعی کرد.
شب، مهمانی بیست و پنجمین سال عروسی والاحضرت شاهدخت شمس و آقای پهلبد همسر ایشان بود_تنها دختری در خاندان سلطنتی که چند بار طلاق و عروسی نکرده است. بسیار محیط خوبی بود. یک مادر خوب که بچه هایش را به بهترین صورت تربیت کرده است. دختر هفده سالهٔ ایشان [پرنسس شهرزاد] که فوق العاده خوشگل و نجیب است یک رقص ایرانی کرد و یک آواز فرنگی خواند.