مهرشاد ایمانی؛ سرویس سیاست «انتخاب»: تندروها عادت دارند که به هر بهانهای از دیوار سفارتخانهها بالا بروند، پرچم کشورها را پایین بیاورند و فریاد بکشند تا اینگونه به زعم خود انقلابیبودن خود را نشان دهند. آنها همیشه مشغول به کارند و همیشه هم هزینه اقدامات رادیکالشان را ملت ایران میپردازد؛ جمعی اندک که با هیاهو و تندروی سعی میکنند به جای همه مردم تصمیم بگیرند؛ مثال واضحش هم حمله به سفارت انگلستان بود که حالا در سالگرد آن رویداد عجیب قرار داریم.
هشتم آذر سال 90 بود که عدهای در حمایت از مصوبه مجلس مبنی بر کاهش سطح روابط با انگلیس به سفارت این کشور در خیابان فردوسی حملهور شدند. آنها به سمت سفارت کوکتلمولوتف و سنگ پرتاب کردند، پرچم بریتانیا را پایین کشیدند و بعد از ورود به ساختمان سفارت، برخی از مدارک موجود در آنجا را به پایین پرت کردند و عکس ملکه بریتانیا را پایین آوردند. همزمان عدهای دیگر از آنها در خیابان قلهک مشغول به کار بودند و به باغ قلهک، دیگر ساختمان سفارت انگلستان حمله کردند و حتی چند کارمند سفارت را چندساعت توقیف کردند.
به محض حمله آنها به سفارت انگلیس رسانههای نزدیک به جناح راست، آنها را دانشجویانی معترض دانشگاه تهران معرفی کردند. زمینه این حمله را باید در چند موضوع جستوجو کنیم؛ نخست یادداشتی که سایمون گَس، سفیر بریتانیا، اواخر آذر سال 88 ودر روز جهانی حقوق بشر نوشت و نسبت به وضعیت رعایت حقوق بشر در ایران انتقاد کرد. همین یادداشت باعث شد تا او از سوی وزارت امور خارجه ایران احضار شود و مجلس وقت هم خواستار اخراج او از ایران و کاهش سطح روابط با انگلیس شدند. کمیسیون امنیت ملی مجلس هم به دولت احمدینژاد پیشنهاد داد که یا به سرعت سطح روابط کاهش یابد یا آنکه به کلی روابط دو کشور به حالت تعلیق درآید. در ادامه ترور مجید شهریاری هم باعث شد طیفهایی خاص این ترور را علاوه بر اسرائیل به همه دولتهای غربی و مشخصا بریتانیا نسبت دهند. تنش میان ایران و انگلیس ادامه داشت تا آنکه نمایندگان مجلس در سال 90 با اکثریت آراء وزارت خارجه را موظف کردند که ظرف دو هفته سطح روابط را کاهش دهد. در این گیرودار عدهای هم به سفارت انگلیس حملهور شدند.
پس از حمله به سفارت انگلیس وزارت خارجه این کشور در بیانیهای شدیدالحن آورد: «شمار قابل توجهی از معترضان امروز به سفارت بریتانیا در تهران یورش برده و به تخریب سفارت اقدام کردهاند. وضعیت در حال حاضر ثابت نیست و همچنان جزئیات بیشتری در این باره در حال انتشار است. ما به شدت از این اقدام خشمگین هستیم. چنین اقدامی به هیچ عنوان قابل توجیه نیست و ما آن را محکوم میکنیم».
همچنین دولت بریتانیا دستور که متقابلا سفارت ایران تعطیل شود و دیپلماتهای ایرانی به سرعت خاک بریتانیا را ترک کنند؛ همین هم شد و بعد از مهلت ۴۸ ساعته بریتانیا، دیپلماتهای ایرانی و تمامی کارکنان سفارتخانه ایران در لندن با یک پرواز لندن را ترک و در ساعت ۲:۴۰ بامداد روز شنبه 12 آذر سال90 وارد فرودگاه مهرآباد شدند.
در آن مقطع بسیاری از کشورها علیه ایران موضعگیری کردند؛ از آمریکا گرفته تا سوئد، دانمارک، کانادا، ایتالیا، آلمان و حتی چین و روسیه. دبیرکل سازمان ملل هم اقدام صورتگرفته در تهران را محکوم کرد و حتی دولت ایتالیا اعلام کرد که ممکن است دیپلماتهای خود را از ایران فرابخواند. دولت نروژ هم به مدت یک روز سفارت خود را بست و فنلاند هم سفرای ایران را احضار کردند.
دولت احمدینژاد در واکنش به حمله به سفارت بریتانیا اعلام کرد که این حرکت خودجوش بوده و ارتباطی به دولت ایران نداشته است. با این حال محمود احمدینژاد بعدها در ادعایی مطرح کرد حمله به سفارت انگلیس با طراحی خود انگلیسیها رخ داده زیرا آنها میخواستند با این اقدام اروپاییها را قانع کنند تا تحریمهای صنعت نفت و بانک مرکزی ایران را بپذیرند؛ ادعایی که با واقعیات موجود منطبق نیست و از نظر منطقی هم درست به نظر نمیرسد؛ چنانکه رامین مهمانپرست، سخنگوی وزارت خارجه دولتش هم مسئول این اقدام را جریانات تند میدانست، نه انگلیس. او بعدتر گفت: «احساسم این بود که برخی از جریانات تند از حوادث سفارت انگلیس حمایت میکنند و از این ماجرا نفع میبرند. به همین دلیل یک بیانیه تنظیم کردیم و در آن اشاره کردیم که جمهوری اسلامی ایران و وزارت خارجه به اصول دیپلماتیک پایبند است».
با آنکه همه و حتی دولت احمدینژاد که در تنشآفرینی میان ایران و غرب ید طولایی داشت، حمله به سفارت را محکوم میکردند نامهایی در میان حامیان این اقدام به چشم میخورد که جالب توجه است.
حمید رسایی که در آن زمان هم نماینده تهران در مجلس بود نه تنها از این اقدام دفاع کرد بلکه شخصا پس از ورود مهاجمان به سفارت و تخریب اموال سفارتخانه و پایین کشیدن پرچم بریتانیا در مقابل سفارتخانه این کشور به سخنرانی پرداخت و به نوعی به سخران مراسم حمله به سفارت انگلیس تبدیل شد. او گفته بود: «اگر انگلیس بخواهد بیش از این زباندرازی کند مسوولان نمیتوانند آتش خشم ملت را کنترل کنند. اگر مصوبه اخیر نبود قطعا امروز ساختمان سفارت با خاک یکسان میشد».
امیرحسین قاضیزاده هاشمی هم در آن زمان نماینده مشهد بود گفته بود: «حرکت جوانان در ورود به سفارت انگلیس که میشود به آن لانه جاسوسی دوم هم گفت، نشان داد جوانان ایرانی از آرمانهای انقلابی خود کوتاه نخواهند آمد».
علیرضا زاکانی هم حمله به سفارت را «خشم مقدس» نامیده بود.
مجبتی امینی، تهیهکننده سریال گاندو هم جزو حملهکنندگان به سفارت انگلیس بود؛ او پس از ورود به باغ قلهک شروع به اذان خواندن کرد؛ فردی که بعدها با ساختن سریال گاندو انواع اتهامات را به دستگاه دیپلماسی دولت حسن روحانی و به ویژه شخص محمدجواد ظریف نسب داد.
شاید از همه جالبتر حضور علی فروغی، مدیر شبکه سه در میان حملهکنندگان به سفارت باشد؛ اویی که نقش فعال در ماجرای حمله به سفارت داشت و بعدها به ریاست شبکه سه رسید؛ فردی که بسیار به وحید جلیلی نزدیک است و بسیاری او را یکی از عاملان یکدستسازی در صداوسیما و البته باعث کنارگذاشتهشدن عادل فردوسیپور میدانند.
نکته جالب آن است که با بررسی نظرات مدافعان حمله به سفارت انگلیس میشود دریافت که همه اینها به نوعی نزدیک به سعید جلیلی محسوب میشوند. با این حال جلیلی در جریان مناظرههای انتخاباتی اخیر در واکنش منکر نزدیکی حملهکنندگان به سفارت با ستادش شده بود.
به هر حال بعد از این اقدام تندروها روابط دو کشور ایران و انگلیس تا چند سال به طور کامل قطع بود و سفارت سوئد حافظ منافع بریتانیا در ایران شد تا آنکه دولت حسن روحانی روی کار آمد و تلاشها برای ازسرگیری روابط شدت گرفت. شهریور 92 بود که وزرای خارجه ایران و انگلیس در حاشیه مجمع عمومی سازمان ملل متحد دیدار و گفت وگو کردند؛ دیدار و مذاکراتی در جهت رایزنی برای بهبود روابط دو کشور و پیشبرد مذاکرات هسته ای ایران و گروه 1+5. در مهرماه سال93 هم در حاشیه مجمع عمومی سازمان ملل برای نخستینبار عالیرتبهترین مقامات اجرای ایران و انگلیس یعنی روحانی و کامرون با یکدیگر دیدار کردند و در نهایت تابستان سال 94، فیلیپ هاموند، وزیر خارجه انگلیس، در راس هیئتی بلندپایه وارد تهران شد و به سفارت لندن در خیابان فردوسی رفت و قفلهای درب سفارت را باز کرد تا روابط تهران و لندن از سرگرفته شود.