سرویس تاریخ «انتخاب»: اسدالله علم (۱ مرداد ۱۲۹۸ بیرجند – ۲۵ فروردین ۱۳۵۷ نیویورک)، یکی از مهم‌ترین چهره‌های سیاسی دوران محمدرضا شاه، وزیر دربار از ۱۳۴۵ تا ۱۳۵۶ و نخست‌وزیر ایران از سال ۱۳۴۱ تا ۱۳۴۲ بود.
«انتخاب» هر شب یادداشت‌های روزنوشت علم را منتشر می‌کند.
۹ خرداد ۱۳۴۹: صبح شرفیاب شدم و مطالب سفیر را عرض کردم. از مشایعت شیخ دوبی برگشته بودم و ولیعهد او مطالبی به من گفته بود که ما نوکر و بنده شاهنشاه هستیم، ما را راهنمایی کنید. این را هم عرض و اضافه کردم که ما باید چند راه سیاسی در خلیج فارس در نظر داشته باشیم که هر یک انجام نشد، دیگری را جانشین آن سازیم. مثلاً آیا ما از فدراسیون سرپرستی کنیم؟ جزء فدراسیون بشویم؟ با هر یک از شیوخ قرار دفاعی ببندیم؟ این مطالب تمام حساب شده باید در کشوی میز اعلیحضرت آماده باشد. فرمودند: فعلا که دنبال به هم زدن فدراسیون هستیم، تا بعد بیایند یک یک با ما قرار دفاعی ببندند و مخارج دفاعی را هم تقبل کنند. عرض کردم: البته این یک نقشه بسیار خوبی است، ولی نقشه‌های مشابه و به موازات هم باید داشته باشیم و باید یک نکته دیگر عرض کنم که آیا ارتش ما قدرت و ارزش یک چنین تعهدی [را]دارد؟ از کلمه ارزش که عرض کردم شاهنشاه بر آشفته شدند. ولی من وظیفه خود دانستم که این شک خودم را به عرض برسانم. باز هم فضولی کردم و عرض کردم که شاهنشاها، سان و دفیله غیر از عمل جنگ است، بی‌جهت عصبانی نشوید. شما که می‌خواهید سیادت خلیج فارس را به طور قطع در دست بگیرید، در مورد ارزش‌های خودتان نباید دچار اشتباه باشید...
یادداشت‌های اسدالله علم: بعد سفیر انگلیس را خواستم، اوامر شاهنشاه را به او ابلاغ کردم. فرموده بودند به او بگویم که اولاً از رویه انگلیس نسبت به جزایر خلیج فارس شاهنشاه خیلی ناراضی هستند، زیرا هیچ تکانی نمیخورید بعد هم شواهدی در دست است که انگلیس ها با بختیار در اروپا تماس داشته اند. همچنین شواهدی در دست است که انگلیس ها باعث آشتی اکراد و عراقی ها شده اند. دو قسمت آخر را به کلی تکذیب کرد و دلائل قانع کننده [ای] ارائه داد نسبت به جزایر به او گفتم که اگر این کار نشود، واقعاً هرگز به حسن نیت شما نمی توان اطمینان کرد قول داد عمل میکنند و حسن نیت دارند. باز هم راجع به حق حاکمیت بر آن جا.
