arrow-right-square Created with Sketch Beta.
کد خبر: ۸۳۴۶۹۱
تاریخ انتشار: ۵۵ : ۱۹ - ۰۴ آذر ۱۴۰۳
پیش بینی اکونومیست از

سه جریانی که سال ۲۰۲۵ را شکل می دهند

چه اتفاقی می‌افتد زمانی که بزرگ‌ترین اقتصاد جهان به شدت به سوی سیاست‌های حمایت‌گرایانه چرخش پیدا می کند؟ وقتی ابرقدرت جهانی به این نتیجه می رسد که یک سیاست خارجی معاملاگرانه بهتر از حمایت از اتحادها است؟ و وقتی این بازآرایی در حالی صورت می‌گیرد که جنگ‌ها در جریان هستند، رقبای تهدیدآمیز در حال متحد شدن اند و هوش مصنوعی در حال تغییر همه چیز از مراقبت‌های بهداشتی گرفته تا جنگ ها است؟ دنیا به پاسخ این سوالات خواهد رسید.
پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :

زانی مینتون بدوز، سردبیر نشریه اکونومیست نوشت: چه اتفاقی می‌افتد زمانی که بزرگ‌ترین اقتصاد جهان به شدت به سوی سیاست‌های حمایت‌گرایانه چرخش پیدا می کند؟ وقتی ابرقدرت جهانی به این نتیجه می رسد که یک سیاست خارجی معاملاگرانه بهتر از حمایت از اتحادها است؟ و وقتی این بازآرایی در حالی صورت می‌گیرد که جنگ‌ها در جریان هستند، رقبای تهدیدآمیز در حال متحد شدن اند و هوش مصنوعی در حال تغییر همه چیز از مراقبت‌های بهداشتی گرفته تا جنگ ها است؟ دنیا به پاسخ این سوالات خواهد رسید.

به گزارش سرویس بین الملل «انتخاب»، در ادامه این مطلب آمده است: دونالد ترامپ در کمپین انتخاباتی‌اش وعده تغییرات عظیم را داد. این امر ممکن است، اما لحن سخنرانی‌های انتخاباتی با واقعیت حکومت‌داری کاملاً متفاوت است. افرادی که   ترامپ برای تیم‌اش انتخاب می‌کند و اولویت‌هایی که بر روی آن‌ها تمرکز خواهد کرد، تعیین‌ خواهد کرد که او چه مقدار می‌تواند به اهداف تعیین شده دست یابد. انتصابات اولیه‌اش نشان‌دهنده تأکید بر وفاداری، تندروی و ایجاد اختلال است.

آزمون های عرصه سیاست خارجی به سرعت شکل خواهند گرفت. ترامپ به‌طور مکرر اعلام کرده که جنگ در اوکراین را در یک روز به پایان خواهد رساند و کیف تحت فشار قرار خواهد گرفت تا به سرعت به توافق برسد. به عنوان مثالی از عرصه دیپلماسی به اصطلاح عضلانی ترامپ، نتیجه این امر تأثیری جهانی خواهد داشت. اگر ترامپ اوکراین را تحت فشار قرار دهد که از دست رفتن بخش هایی از قلمروش را بپذیرد، اما تضمینی امنیتی ارائه دهد که ولادیمیر پوتین را به‌طور پایدار از اقداماتش بازدارد، اعتبار آمریکا (و ترامپ) افزایش خواهد یافت. اما اگر او اوکراین را به یک توافق صلح نابرابر وادار کند که آن را در برابر روسیه آسیب‌پذیر سازد، پوتین برنده خواهد بود. بقا و ادامه حیات اوکراین سپس به این بستگی خواهد داشت که آیا اروپایی‌ها می‌توانند از آن دفاع کنند - آزمونی که احتمالاً شکست خواهند خورد. چین و دیگر متجاوزان احتمالی به این تحولات توجه خواهند کرد و متوجه خواهند شد که وعده‌های آمریکا تو خالی است.

خاورمیانه نیز آزمون‌هایی اولیه‌ از نوع متفاوتی خواهد بود.  ترامپ ممکن است در به توافق‌رساندن اسرائیل و حماس بر سر آتش‌بس در غزه موفق شود؛ بنیامین نتانیاهو قصد دارد به او یک پیروزی سریع بدهد. اما   ترامپ به احتمال زیاد اسرائیل را به سوی تنها راه‌حل بلندمدت - مسیر رسیدن به یک دولت فلسطینی - هدایت نخواهد کرد. او می‌خواهد بر ایران سخت‌گیری کند، نه صرفا به این دلیل که ممکن است آنها برای ترورش دسیسه چینی کرده باشند. اما «فشار حداکثری»، سیاست تحریمی دولت‌اش در دوره اول، اکنون کمتر از قبل مؤثر خواهد بود. ایران شبکه‌ای پنهانی‌ ایجاد کرده تا نفت خود را عمدتاً به چین بفروشد.

مهم‌ترین انتخاب ژئوپولیتیک دقیقاً چگونگی برخورد با چین خواهد بود. با اینکه اکنون اقتصاد این کشور ضعیف شده است، اما چین رقیبی تهاجمی‌تر و قوی تر به نسبت زمانی که ترامپ برای اولین بار در سال 2017 رئیس‌جمهور شد، به شمار می‌آید. او ممکن است به سرعت با یک بحران در دریای جنوبی چین مواجه شود. اینکه آیا به فیلیپین کمک می‌کند یا آن را تنها بگذارد آزمون کلیدی خواهد بود.

نحوه مواجهه با چین همچنین نشان خواهد داد که ترامپ درباره تعرفه‌ها تا چه حد افراطی است. او وعده داده که بر روی کالاهای وارداتی از چین 60 درصد مالیات وضع کند (و 10 تا 20 درصد بر روی سایر کشورهای دیگر). آیا این ها بلوف های مذاکراتی است یا یک تمایل واقعی برای جدا کردن اقتصاد آمریکا از چین؟ این موضوع در سال 2025 روشن خواهد شد. 

در صدر لیست وعده های انتخاباتی ترامپ موضوع مهاجران غیرقانونی قرار دارد. انتظار یک تلاش نمایشی برای اخراج‌های دسته‌جمعی را داشته باشید. کاهش مالیات نیز در صدر لیست خواهد بود زیرا بسته مالیاتی   ترامپ در پایان 2025 منقضی خواهد شد. او تقریباً وعده کاهش 10 تریلیون دلار مالیات را در طول کمپین انتخاباتی داده است. اما حتی با اینکه جمهوری‌خواهان هر دو مجلس کنگره را در اختیار دارند، قانون‌گذاران درباره این مقیاس از کاهش بودجه دولت نگران‌اند.

با اندکی شانس، مهم‌ترین بخش دستور کار داخلی ترامپ در جای دیگری قرار خواهد گرفت: در یک برنامه برای لغو مقررات و تجدید نظر در نحوه کار دولت، از تنظیم مقررات دارو گرفته تا تأمین نظامی. این اصلاحات تعیین‌ خواهند کرد که ایالات متحده چقدر سریع فناوری‌های پیشرفته از جمله بیوتکنولوژی و هوش مصنوعی را در آغوش گرفته و به کار می‌گیرد. ایلان ماسک مسئول این امور خواهد بود. وعده او برای کاهش بودجه فدرال به میزان 2 تریلیون دلار غیرواقعی است. اما ایده نیاز آمریکا به اصلاحات دولتی برای حفظ موقعیت پیشرو خود در فناوری‌های بنیادی جدید به‌وضوح درست است.

اگر ترامپ واقعاً عظمت را به آمریکا برگرداند، این جایی است که دولت او باید روی آن تمرکز کند. اینکه مردی که تعرفه‌ها را (برای افزایش فرصت های شغلی در آمریکا) دوست دارد، رهبری روند سرعت بخشیدن به فناوری‌هایی که ممکن است در نهایت بسیاری از مشاغل آمریکایی را تغییر داده یا جایگزین کنند را به عهده بگیرد، اندکی کنایه آمیز است. اما توسعه رهبری آمریکا در هوش مصنوعی به مراتب بیشتر از هر بخش دیگری از برنامه ترامپ برای تضمین رونق و امنیت نظامی آینده‌اش مفید خواهد بود. حال نوبت شماست، ایلان.

نظرات بینندگان