arrow-right-square Created with Sketch Beta.
کد خبر: ۸۳۳۳۳۳
تاریخ انتشار: ۲۰ : ۲۲ - ۲۷ آبان ۱۴۰۳

یادداشت‌های علم، دوشنبه ۲۱ اردیبهشت ۱۳۴۹: شاه گفت چند نفر از کرد‌های نقشبندی در خانه تیمور بختیار هستند ولی نمی‌توانند او را بکشند

بعد من شرفیاب شدم. کارهای این چند روز را عرض کردم. دو ساعت طول کشید. شاهنشاه قدری از وضع بد و نامطلوب ترکیه حکایت فرمودند. ... عرض کردم: عده‌ای از کردهای نقشبندی حاضر شده اند به عنوان فراری از ایران بروند، [و پس از این که بختیار آنان را پذیرفت] او را بکشند.
پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :

سرویس تاریخ «انتخاب»: اسدالله علم (۱ مرداد ۱۲۹۸ بیرجند – ۲۵ فروردین ۱۳۵۷ نیویورک)، یکی از مهم‌ترین چهره‌های سیاسی دوران محمدرضا شاه، وزیر دربار از ۱۳۴۵ تا ۱۳۵۶ و نخست‌وزیر ایران از سال ۱۳۴۱ تا ۱۳۴۲ بود. 

 

«انتخاب» هر شب یادداشت های روزنوشت علم را منتشر می کند.

 

۲۱ اردیبهشت ۱۳۴۹: صبح به کارهای جاری گذشت. ناهار را با عجله.... خوردم و بعد به فرودگاه رفتم، که شاهنشاه تشریف می‌آوردند. ساعت سه وارد شدند، حالشان الحمدالله خوب بود. در رکابشان با هلیکوپتر به نیاوران آمدیم. شهبانو پای هلیکوپتر بودند و معذرت خواستند که به فرودگاه نیامده‌اند. شاهنشاه نیم ساعتی با والا حضرت همایونی و بچه ها بازی کردند. فرمودند: ماشاء الله ولیعهد قد کشیده و مرد بزرگی شده است. 

بعد من شرفیاب شدم. کارهای این چند روز را عرض کردم. دو ساعت طول کشید. شاهنشاه قدری از وضع بد و نامطلوب ترکیه حکایت فرمودند. ... عرض کردم: عده‌ای از کردهای نقشبندی حاضر شده اند به عنوان فراری از ایران بروند، [و پس از این که بختیار آنان را پذیرفت] او را بکشند. فرمودند: قبلاً این کار را کرده ایم و الان چند نفر از همین اشخاص در خانه او هستند، ولی نمیتوانند کاری بکنند: از این که شاهنشاه این قدر به من اعتماد دارند، بر خود بالیدم. فرمودند: به هر صورت امتحان عیبی ندارد .

سر شام نرفتم، در منزل ماندم و اوامر شاهنشاه را که مفصل بود به وزارتخانه های مختلف ابلاغ کردم. چشمم باز درد گرفت.

نظرات بینندگان