arrow-right-square Created with Sketch Beta.
کد خبر: ۸۲۱۸۱۵
تاریخ انتشار: ۰۰ : ۱۸ - ۱۰ مهر ۱۴۰۳
خاطرات خیامی، موسس ایران ناسیونال؛ قسمت بیست و چهار؛

نخستین پیکان چگونه ساخته شد؟

به آن‌ها گفتم بهتر نیست جلو و عقب این اتاق را به صورتی که روی تخته سیاه کشیدم تغییر بدهید؟ و آن طرحی بود که از جلو و عقب اتومبیل‌های ۲۵۰ که تازه مرسدس به بازار داده بود اقتباس کرده بودم و با طرح بنز کمی اختلاف داشت. این تغییرات را هم قبول کردند و پس از دو ساعت با اضافه کردن مقداری خمیر به بعضی از قسمت‌ها و تراشیدن بعضی از قسمت‌های دیگر مدل پلاستیکی اتاق پیکان برای بازدید آماده شد.
پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :

سرویس تاریخ «انتخاب»: کتاب «پیکان سرنوشت ما» با گردآوری و نگارش مهدی خیامی توسط نشر نی در سال ۹۷ منتشر شده است. این کتاب، خاطرات احمد خیامی، موسس ایران ناسیونال (ایران خودرو)، فروشگاه‌های کوروش و بانک صنعت و معدن است. «انتخاب» روزانه ساعت ۶ عصر، بخش‌هایی از این کتاب هیجان انگیز را منتشر می‌کند.

پس از نه روز برای دیدن اتاق اتومبیل پیشنهادی روتس به نام پیکان مجدداً به لندن بازگشتم و از لندن به اتفاق سه نفر از مدیران فنی روتس با هلی کوپتر به شهر کاونتری رفتیم که کارخانجات هیلمن در آن قرار داشت در نخستین برخورد احساس کردم بخشی از کارخانه از بقیه جدا شده و با جدیت فراوان از آن قسمت محافظت. بود که طرح‌های جدید باید تا زمان قطعی شدن امکان تولید و به بازار آمدن صد درصد پنهان نگه داشته می‌شدند، باری با مهندسان و طراحان آن کارخانه از نزدیک آشنا شدم آن‌ها طرح اتاق یک سواری را با مواد پلاستیکی ساخته بودند. طرح چندان هم بد نبود.

 به آن‌ها گفتم بهتر نیست جلو و عقب این اتاق را به صورتی که روی تخته سیاه کشیدم تغییر بدهید؟ و آن طرحی بود که از جلو و عقب اتومبیل‌های ۲۵۰ که تازه مرسدس به بازار داده بود اقتباس کرده بودم و با طرح بنز کمی اختلاف داشت. این تغییرات را هم قبول کردند و پس از دو ساعت با اضافه کردن مقداری خمیر به بعضی از قسمت‌ها و تراشیدن بعضی از قسمت‌های دیگر مدل پلاستیکی اتاق پیکان برای بازدید آماده شد. آن طرح را بسیار پسندیدیم و برای آماده کردن نقشه کارخانه و سفارش ماشین آلات مورد نیاز تا ساعت هفت بعد از ظهر در کاونتری بودم فهرست ماشین آلات و مقدار و نوع ورق مورد نیاز و قدرتی که پرس‌های ما باید داشته باشند همه تعیین شد.

کارخانه سازنده آن‌ها را هم در انگلستان تعیین کردیم و بعد به لندن آمدیم. تمام روز بعد برای تنظیم قرارداد و اخذ موافقت کتبی با شرایطمان، در دفتر لرد روتس بودیم در آنجا صحبت از طرز پرداخت شد مدیر مالی روتس گفت ما به هیچ وجه نمی‌توانیم کالایی را به شکل نسیه به شما بفروشیم مگر اینکه بیمه دولتی دی جی سی نی (DGCE) اعتبارات لازم را به شما بدهد شرکت روتس بابت ماشین آلاتی که می‌خرید در مقابل اسناد بیست درصد دریافت می‌کند و بقیه را به شکل مدت دار در چهار سال به اقساط می‌گیرد و لوازمی که برای ساخت سواری می‌خرید مانند (ورق آهن) نیز مانند خرید‌ها از ایران ناسیونال نمی‌دادند؛ آن چه بیشتر از هر چیز به آن توجه داشتند اقتصاد شکوفای ایران روتس خواهند بود. باید بگویم این اعتبارات را هر مس و دی جی سی نی فقط به دلیل اعتبار بود و به این دلیل بود که اعتبار را با بهره کم و مدت مناسب به ما اعطا می‌کردند روز بعد به اتفاق همان مدیر مالی و محسن علامیر به اداره دی جی سینی مراجعه کردیم قیافه‌های محافظه کار و برخورد بسیار خشک مدیران آن اداره هنوز در - هسته در آن، جلسه من توضیحاتی دربارۀ پروژه دادم.

 تمام گفته‌هایم را با خونسردی گوش کردند و بعد گفتند پروژه‌های شما باید در ادارات مختلف ما بررسی شود. ضمناً نام چند واحد اعتباری و مالی را برای کسب اطلاع از وضع اعتباری ایران ناسیونال و خودم خواستند که هرمس آلمان، مرسدس بنز و بانک ملی ایران را به آن‌ها و اضافه کردم از هر مؤسسه اعتباری ای در ایران می‌توانید سؤال کنید پرسیدند اگر ضمانت نامه بانکی بخواهیم می‌توانید تهیه. کنید گفتم ایران ناسیونال خود از هر بانکی معتبرتر است و خواستن ضمانت بانکی به حیثیت کارخانجات ایران ناسیونال لطمه می‌زند و من به هیچ وجه حاضر نیستم درباره آن صحبت کنم.

قرار بر این شد که پس از یک هفته جواب بدهند اعتباری نزدیک به چهل تا پنجاه میلیون پوند از آن‌ها خواستم. مهم‌ها معرفی بعد به آلمان رفتم و در دفتر ایران ناسیونال در اشتوتگارت با بیشتر کارخانه‌های سازنده ماشین آلات ارتباط برقرار کرده و کاتالوگ و قیمت ماشین آلات مورد نیاز را خواستم پس از یک هفته برای گرفتن جواب دی چی سینی به لندن بازگشتم و به اتفاق همان مدیر روتس به آن اداره مراجعه کردم برخورد مدیران آنجا برعکس هفته پیش بسیار دوستانه و گرم بود آن‌ها گفتند سفارش‌های شما برای دولت انگلستان بسیار است و پروژه شما را تمام بخش‌های مختلف این اداره عملی، اقتصادی و مطلوب تشخیص داده‌اند.

به شما اعلام می‌شود اعتبارتان برای خرید کالای انگلیسی با پرداخت بیست درصد در مقابل اسناد و بقیه به مدت ۲۴ قسط برای خرید‌ها با کمترین بهره ممکن نامحدود است و ما هیچ گونه ضمانتی از شما نمی‌خواهیم و امضای شخص شما در پای اسناد کافی است. گفتم هر وقت در ایران باشم اسناد را من امضا می‌کنم و در غیبت من برادرم محمود، خیامی امضا خواهد کرد. گفتند امضای ایشان را هم معرفی کنید. گمان می‌کنم در آن زمان کمترین بهره در بانک‌های انگلستان شش درصد بود و همان شش درصد را همیشه با ما حساب می‌کردند مدیر مالی روتس گفت تصور نمی‌کردم این‌ها. چنین اعتبار نامحدودی برای شما تعیین کنند قرارداد و صورت سفارش‌ها را امضا کردم و با یک دنیا خبر خوش به ایران بازگشتم و بالارفتن از خبر خوش مهمتر رضایت بینهایت و خوشحالی‌ام از این موفقیت‌های چشمگیر اعتماد به نفسم بود.

نظرات بینندگان