سرویس تاریخ «انتخاب»: نورالدین کیانوری دکترای مهندسی عمران و دبیرکل حزب توده از ۱۳۵۷ تا ۱۳۶۲ بوده است؛ و نوه پسری شیخ فضلالله نوری و همسر مریم فیروز بود. وی در سال ۶۱ به جرم همکاری با شوروی دستگیر و در سال ۷۸ درگذشت. کتاب خاطرات نورالدین کیانوری، محصول پرسش و پاسخهای عبدالله شهبازی با اوست. این کتاب در سال ۱۳۷۲ توسط نشر اطلاعات منتشر شد. «انتخاب» روزانه بخشهایی از این کتاب را منتشر میکند.
انحلال حزب توده و زمینههای آن
حزب توده در سالهای ۱۳۵۸ - ۱۳۶۱ در کنار اقدامات علنی و مواضع سیاسی خود به بک رشته اقدامات پنهانی و غیر قانونی نیز دست زد که سرانجام به انحلال حزب و دستگیری رهبران و کادرهای آن انجامید مقید است که در این فصل به این اقدامات بپردازیم کیانوری همانطور که گفتم یکی از مصوبات پلنوم شانزدهم کمیته مرکزی حزب (اسفند ۱۳۵۷) آماده نگاه داشتن سازمان حزبی برای مقابله با شرایط اضطراری بود. این براساس تجربهای بود که ما از تاریخ گذشته حزب خود حوادثی مانند جریان آذربایجان غیر قانونی شدن حزب در بهمن ۱۳۲۷ و مهم تر از همه کودتای ۲۸ مرداد و تجربه سایر احزاب کمونیست داشتیم پس از استقرار رهبری حزب در ایران یکی از اولین تصمیمات هیئت سیاسی ایجاد سازمان مخفی بود این تصمیم به اتفاق آراء به تصویب رسید.
طبق این مصوبه رهبری تشکیلاتی حزب موظف شد که هسته اساسی سازمان نوید را حفظ کند و آن را در سازمان علنی حزب ادغام نکند تا این زمان ما عدهای را به سازمان نوید جلب کرده و مانع علنی شدن آن در شرایط شور انقلابی چندماهه اول پس از انقلاب ـ شده بودیم. پس از این مصوبه، بتدریج با جلب افراد جدید سازمان نوید گسترش داده شد و آقای محمدمهدی پرتوی - مسئول تشکیلاتی و مطبوعاتی سازمان در این سمت ابقاء شد قرار شد که سازمان برای خود یک چاپخانه مخفی و چندین پایگاه چاپ و تکثیر در تهران و مراکز مهم استانها ایجاد کند و خانههایی را برای اقامت و اختفای رهبری و کادرهای مرکزی حزب در شرایط اضطراری مانند یک کودتای ارتجاعی تدارک ببیند. تصمیم بعدی هیئت سیاسی پذیرش افراد نظامی به حزب بود. پیش از پیروزی انقلاب عده معدودی از افراد نظامی در آلمان با مرکز حزب تماس گرفته بودند که اولین آنها ناخدا حمید احمدی بود که در آن زمان درجه ناوسروانی داشت.
او در سال ۱۳۵۶ به وسیله عمویش دکتر رحیم احمدی که ساکن آلمان غربی و عضو حزب بود به ما معرفی شد و آمادگی خود را برای فعالیت اعلام کرد ناوسروان احمدی در آن تاریخ در انگلستان بود و مسئولیت گروه ناوبانی که در انگلیس دوره میدیدند را به عهده داشت ما به او توصیه کردیم که به ایران بازگردد و بکوشد تا افراد دیگر را به حزب جلب کند او پذیرفت و به ایران بازگشت. بنابراین در ماههای نخستین پس از انقلاب عدهای از نظامیان بودند که به حزب گرایش داشتند.
علت این امر چه بود؟ فعالیت حزب توده در نیروهای مسلح در دوران رژیم شاه؟
کیانوری: خیر، حزب ما پس از کشف سازمان افسری در سال ۱۳۳۳ در میان نظامیان فعالیت و شبکهای نداشت ریشه این گرایش به سوابق فعالیت حزب در سالهای ۱۳۲۰ - ۱۳۳۳ در جامعه و در نیروهای مسلح باز میگشت بعضی از این افراد، که مسنتر بودند، در سالهای پیش از کودتا در مدرسه به حزب گرایش یافته بودند شروع انقلاب سبب شد که این تمایل به حزب تجدید شود.
در سالهای ۱۳۳۳ - ۱۳۵۷ گاه شاهد کشف برخی نظامیان و یا شبکههای مخفی در ارتش شاه بودهایم که با شوروی ارتباط داشتند. مهمترین آن، شبکهای است که توسط دو برادر سرهنگ به نام حسینزاده اداره میشد آیا حزب توده با این افراد ارتباط داشت؟
کیانوری: حزب هیچ ارتباطی با این افراد نداشت و از فعالیت آنها مطلع نبود. در مورد برادران سرهنگ حسینزاده فقط پرتوی و هاتفی در نشریه نوید مطلبی نوشتند و از آنها به عنوان مبارزان و شهیدان راه آزادی تجلیل کردند پس از انقلاب که دوره نوید تجدید چاپ میشد ما گفتیم که این مطلب حذف شود. به هر حال از همان آغاز فعالیت علنی حزب عدهای از افراد ارتش و پلیس که بیشتر افسر و تعدادی درجه دار بودند به ما مراجعه میکردند و درخواست عضویت در حزب را مینمودند. ما این افراد را نپذیرفتیم و گفتیم که شما را نمیشناسیم.
بعداً، تعدادی از آنها از طریق دوستان قدیمی حزب تقاضای عضویت کردند که این بار به عضویت در آمدند. رهبری حزب با در نظر گرفتن تجربه گذشته در زمینه کار، مخفی هم از این نظر که در شرایط فعالیت مخفی اختفاء در منازل افسران بهترین امکان است و هم از این نظر که وجود افسران میتواند مانند سالهای ۱۳۲۰ - ۱۳۳۳ از نظر اطلاعاتی کمک مؤثری به فعالیت حزب باشد تصمیم گرفت که این افراد را بپذیرد در عین حال تصمیم گرفته شد که. سابق سازمان خاص و مستقلی با عنوان سازمان افسری وجود نداشته باشد. در این تصمیم ما به هیچ وجه مانند تجربه لو رفتن سازمان افسری در سال ۱۳۳۳ را مدنظر داشتیم. شکل جدیدی که برای سازماندهی نظامیان توسط ما به کار گرفته شد چنین بود که هر افسر یا درجه دار با یکی از کادرهای سازمان مخفی حزب مرتبط باشد. در شرایط خاصی که چند نظامی از قبل با یکدیگر آشنایی داشتند و گرایش سیاسی یکدیگر به حزب را میشناختند آنها با هم یک گروه را تشکیل میدادند. در نیروی دریایی چنین وضعی بود ولی حتی همین گروه هم از وجود سایر افراد حزبی در نیروی دریایی نباید مطلع میشد بعدها مواردی بود که گروه اصلی ما در نیروی دریایی به حزب پیشنهاد میکرد که فلان کس را به عضویت حزب بپذیریم. آنها نمیدانستند که این فرد با حزب مرتبط است.